به گزارش «اخبار خودرو»، خانم دنهلم 55ساله یک مدیر اهل استرالیا است که مدرک فوقلیسانس خود را در رشته بازرگانی از دانشگاه ساثولز گرفته و سابقه کار در کمپانیهایی همچون تویوتا، سانمیکروسیستم و جانیپر نتورکس را دارد. به باور برخی از کارشناسان صنعت خودرو این تصمیم بسیار خوبی است و به دلایل مختلف مزایای زیادی برای این شرکت آمریکایی به دنبال خواهد داشت.
رهبری زنانه
سالی هلگسن پس از انجام پژوهشی در کتاب خود با نام «مزیت زنان: شیوههای مدیریت زنانه» چنین پیشنهاد میکند که مردان و زنان از شیوههای رهبری و هدایت متفاوتی استفاده میکنند. درحالیکه مردان تمایل دارند رهبری را از لحاظ سلسلهمراتب مورد ملاحظه قرار دهند، زنان اغلب در رهبری خود از استعاره شبکه بهره میبرند. بسیاری از زنان بهجای کنترل بر دیگران ترجیح میدهند قدرت خود را از طریق ارتباطات میان افراد تقسیم کنند. به باور خانم هلگسن آنها از داشتن قدرت با دیگران و نه بر آنها صحبت میکنند.
بروس وینشتین استاد دانشگاه در رشته استراتژی در یادداشت خود برای نشریه فوربز درباره استخدام رابین دنهولم مینویسد: «در مصاحبههایم برای فوربز با زنانی که مدیریت سازمانهای بزرگ را برعهده داشتهاند، شواهدی را بر ادعاهای سالی هلسگن مشاهده کردهام. در گفتوگوهایم با مدیران مختلفی مانند لین داوتی از شرکت KPMS، الیزابت اسمیت از شرکت سنترال پارک کانسورونسی، دانا وودز از انجمن پرستاران آمریکایی و بسیاری دیگر از زنانی که رهبری سازمانهای مختلف را برعهده دارند، یکی از مهمترین مفاهیمی که توسط همه آنها تکرار میشد، اهمیت گوش دادن به حرفهای دیگران بود.
همه این زنان در این باره صحبت میکردند که چطور نقشهای رهبری خود را با شناسایی مسائل و نکاتی آغاز کردند که باید از دیگران در سازمان یاد میگرفتند. تعهد آنها به شنیدن پیش از حرف زدن، چیزی بود که با فروتنی تمام، دستبهدست میشد. اگر شما باور داشته باشید از کسانی که رهبریشان میکنید ماهرتر و فهمیدهتر هستید، بعید است که تمایلی به شنیدن حرفهایشان داشته باشید. این احساس برتری نیز اغلب در رهبرانی یافت میشود که سازمانهای خود را بهصورت سلسلهمراتبی اداره میکنند».
نداشتن تفکر قالبی و تعصب
اگر جامعهشناسی یا مردمشناسی را بهعنوان حوزههای معتبری از علومانسانی پذیرفته باشیم، حتما این پیشفرض را نیز قبول داریم برخی از گروههای مردم ویژگیهای منحصربهفردی دارند که با دیگران مشترک نیست. جامعهشناسان و مردمشناسان این تفاوتها را با مفاهیم گرایشها و تمایلات معرفی میکنند و نه الزامات. از اینرو طرح این ادعا که مدیران زن اغلب (و نه همیشه) از اهمیت شنیدن حرفهای دیگران و تقسیم قدرت میان زیردستان صحبت میکنند، به این معنی نیست که همه زنان چنین شیوهای را در پیش میگیرند، یا به این معنی که این شیوه لزوما بر شیوههای دیگر برتری دارد.
معادله تسلا
تحقیقات هلگسن و وینشتین حاکی از آن است که احتمال دارد در شرایط موجود رابین دنهلم یک شیوه رهبری جسورانه و جدید را وارد کمپانی موفقی کند که اخیرا در آستانه خطر متلاشی شدن قرار داشت. پس از آنکه ایلان ماسک، مدیرعامل و بنیانگذار تسلا هفتم اوت 2018 با توئیتی عجیب و غریب مدعی شد که قصد دارد مالکیت تسلا را واگذار کند، این شرکت تحت فشار قرار گرفت که فرد دیگری را بهعنوان رئیس هیاتمدیره خود انتخاب کند.
براساس گزارشهایی که از نزدیکان آقای ماسک منتشر شده است، او همواره فراتر از توان خود کار میکند و بهخاطر استرس فراوانی که دارد، به بیخوابی مبتلاست. در ماههای اخیر او دائما رفتارهای عجیب و نادرستی از خود نشان داده است. مثلا انتقادات و تهمتهایی را متوجه یکی از غواصانی کرد که برای نجات پسربچههای تایلندی که در غاری گیر افتاده بودند، در تلاش بود یا در یک برنامه رادیویی ماریجوانا مصرف کرد. حتی اگر به این اعتقاد داشته باشیم که هرکس حق دارد در فضای مجازی عقایدش را بیان کند، نمیتوان منکر تاثیر چنین رفتارهایی بر خوشنامی و سودآوری شرکت او شویم.
کلامی از ارسطو
ارسطو در رساله «اخلاق نیکوماخوسی» استدلال میکند که انجام دادن کار درست کافی نیست، ما باید کار درست را برای دلیل درست انجام دهیم. اگر این شیوه صحیح برای ملاحظه اعمال بافضیلت و صحیح باشد، آنگاه باید به دلیل تسلا برای اعطای عالیترین کرسی تصمیمگیری خود به دنهلم فکر کنیم. اگر تسلا با این دلیل که معتقد بوده او بهترین فرد برای اداره امور این شرکت است، دنهلم را انتخاب کرده، میتوان به درستیِ عمل آنها رای داد، اما در صورتیکه این تصمیم صرفا از سرِ ناچاری و بهخاطر نداشتن گزینههای دیگر صورت گرفته باشد، نمیتوان به موفقیت این شرکت در آینده چندان امیدوار بود. البته اگر نگاه ارسطویی را به این انتخاب و دلایل آن کنار بگذاریم و مسائل واقعی دنیای امروز را در نظر بگیریم، باید بگوییم که او طبق هر استانداردی، رهبر ماهر و توانایی است. او در حال حاضر مدیریت مالی کمپانی تلسترا را برعهده دارد که یکی از بزرگترین شرکتهای ارتباطی در استرالیا است و از سال 2014 نیز عضو هیات مدیره تسلا بوده است. در نتیجه نمیتوان به کارآمدی و اثربخشی او شکداشت.
علاوهبر قابلیتهای مدیریتی رابین دنهلم، با توجه به فعالیتهای او در دنیای مجازی این اطمینان میتواند وجود داشته باشد، که برخلاف ایلان ماسک او هرگز با طرح ادعاهایی نادرست در فضای مجازی، ضررهای مالی هنگفت را متوجه سرمایهگذاران این شرکت نخواهد کرد.
رئیس هیاتمدیره تسلا
شرکت خودروسازی تسلا بهصورت رسمی رابین دنهُلم را بهعنوان رئیس هیاتمدیره جدید خود منصوب کرد. اعلام رسمی این تغییر در کمپانی تسلا بهدنبال اتهام فریفتن سرمایهگذاران از سوی ایلان ماسک و توافق این خودروساز و کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا برای ایجاد تغییرات مدیریتی صورت میگیرد. براساس این توافق، ایلان ماسک سه سال از ریاست هیاتمدیره تسلا محروم خواهد شد؛ اما بهعنوان مدیرعامل به فعالیت خود ادامه خواهد داد. رابین دنهُلم که از سال ۲۰۱۴ در هیاتمدیره تسلا عضویت دارد، قرار است طی ۶ماه آینده از مدیریت امور مالی تلسترا، غول مخابراتی استرالیا استعفا دهد.
معرفی دنهلم بهعنوان رئیس هیاتمدیره جدید تسلا در شرایطی صورت میگیرد که او پیش از حضور در شرکت مخابراتی تلسترا، به مدت 7سال بهعنوان یکی از مدیران ارشد گروه خودروسازی تویوتا در استرالیا فعالیت کرده است. حضور در شرکتهای سان مایکروسیستم و جونیپر نتورکز (که هر دو از کمپانیهای مطرح دره سیلیکون هستند) از جمله دیگر سوابق کاری دنهلم بهشمار میرود.
اختلاف تسلا و کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا زمانی آغاز شد که ایلان ماسک با انتشار توئیتی در حساب کاربری خود اعلام کرد که با تامین بودجه موردنیاز از قرار هر سهم ۴۲۰دلار، بزرگترین تولیدکننده خودروهای برقی را از بورس، خارج و به یک شرکت خصوصی تبدیل خواهد کرد. پسازاین توییت ارزش سهام تسلا به میزان قابلتوجهی افزایش یافت و بعدازآن که مشخص شد اساسا چنین سرمایهای وجود خارجی ندارد، ارزش سهام خودروساز آمریکایی بهشدت نزول کرد.
ماسک بعدازاین بدون اشاره به محتوای توییت قبلی خود، با انتشار یک بیانیه رسمی از تمام همکاران خود در تسلا تشکر کرد و تقدیر به عمل آورد.