اتصال دو شبکه مترو و راهآهن در شهرهای بزرگ کشور بهیکدیگر، دستکم از سال ۱۳۹۲ در محافل مدیریتی مرتبط با زیرساختهای حملونقل مطرح شده است. عباس آخوندی، وزیر وقت راهوشهرسازی، در مهرماه سال ۱۳۹۲ و در ماههای آغازین دولت یازدهم، در این مورد گفته بود وزارتخانه متبوعش در تلاش است با پیوند یک سری منابع اولیه مالی با فاینانس کشور چین (که بهگفته آخوندی، حاصل از درآمدهای بلوکهشده نفت ایران در بانک تجارت شعبه چین بوده است)، پروژه اتصال شبکه راهآهن با شبکه مترو تهران را پیش ببرد. با این همه، اجرای این پروژه که قرار بود علاوهبر تهران، در دیگر شهرهای صاحب شبکه مترو هم رنگ اجرا به خود بگیرد، به دلایل گوناگون عملیاتی نشد تا آنکه در بهمنماه سال گذشته، نخستین مورد تلاقی دو شبکه مترو و راهآهن در ایستگاه راهآهن تهران در جنوب پایتخت، رونمایی شد. اما اتصال این دو شبکه زیرساختی در سایر شهرهای جهان چه سابقه ای دارد و مزایای آن برای بهبود حملونقل شهری در شهرهای ایران چه میتواند باشد؟
در زمستان سال ۱۳۹۹، مدیرعامل شرکت راهآهن از پایان عملیات اتصال خط ۳ مترو تهران به ایستگاه راهآهن در جنوب پایتخت، با هزینه حدود ۲۰ میلیارد تومانی خبر داد. سعید رسولی در مراسم رونمایی از گالری اتصال دو شبکه مترو و راهآهن به یگدیگر در تهران گفت: «در گذشته سیاست نادرستی در ساخت خطوط حاکم بود که ایستگاههای راهآهن را در خارج شهرها میساختند و امروز در تلاش هستیم این ایستگاهها را به شهرها منتقل کنیم.»
معاون وزیر راه و شهرسازی اضافه کرد: «ایستگاه راهآهن شهرهای همدان و رشت که خارج شهر ساخته شده بود، در شهرهای جدید ایستگاهها به داخل منتقل خواهد شد. به طور کلی، اتصال پایانههای مترو به ایستگاههای راهآهن در دستور کار ماست که نخستین نمونه آن در ایستگاه تهران به بهرهبرداری رسید تا مسافرانی که وارد تهران میشوند بهراحتی از مترو استفاده کنند و سفرِ یکپارچه، شکل بگیرد. این سیاست را در ایستگاه جوانمرد قصاب واقع در شهرری نیز اجرایی میکنیم و در مشهد و سایر شهرها نیز همین کار را دنبال خواهیم کرد.»
وی ادامه داد: «همچنین با شهرداری تهران بهدنبال اجرای طرحی هستیم که کارت بلیت سفر بهصورت یکپارچه در قطارهای حومهای، خطوط مترو و اتوبوسهای بیآرتی کاربرد داشته باشد و مسافران بتوانند به راحتی سفر خود را از خارج تا داخل شهر انجام دهند.»
در همان مراسم پیروز حناچی، شهردار تهران از همکاری مشترک میان سه نهاد شهری و کشوری، برای اتصال دو شبکه مترو و راهآهن به یکدیگر خبر داد و گفت: «با اتصال شبکه ریلی سراسری به شبکههای ریلی شهری، میتوان خدمات بهتری به مردم ارائه کرد که همین مساله در دستور کار شهرداری تهران، وزارت راه و شهرسازی و شرکت راهآهن قرار دارد. شهرداری تهران هم دو پروژه اتصال راهآهن ریلی شهری به هشتگرد و پرند را در دستور کار دارد که به نوبه خود میتواند راندمان مترو تهران را نیز افزایش دهد.»
پروژهای که جواب پس داده است
اما اتصال شبکههای مترو و راهآهن به یکدیگر چه مزایایی برای شهرهای بزرگ دارد؟ محمدعلی سادسی، پژوهشگر حوزه شهرسازی، در این مورد به «دنیای خودرو» گفت: «اتصال شبکههای مترو و راهآهن به یکدیگر در برخی شهرهای جهان مسبوق به سابقه بوده و اتفاقا بازخوردهای بسیار خوبی هم در حوزه افزایش بهرهوری هر دو سیستم داشته است.»
او ادامه داد: «بهعنوانمثال در پاریس، این دو سیستم در چند نقطه با یکدیگر تلاقی میکنند و به این ترتیب، سفر درونشهری شهروندان، بهراحتی به سفر برونشهری و حتی برونکشوری در بخش بزرگی از خاک اروپا بدل میشود، چراکه سیستم ریلی اروپایی در موارد متعددی به هم متصل است. به عنوانمثال، سفر از پاریس به بروکسل ، حدود یکساعتونیم زمان میبرد و ایستگاه ریلی مبدأ این مسیر در پاریس، با شبکه مترو پاریس هم اتصال دارد.»
این پژوهشگر حوزه شهرسازی ادامه داد: «البته این نکته را هم باید در نظر بگیریم شهر تهران، به دلیل موقعیت جغرافیایی خود که از شمال کاملا محصور است، به دشواری میتواند با شهری مانند پاریس که در یک فلات مسطح واقع شده، مقایسه شود. درواقع، توسعه مسیرهای ریلی برای خروج از تهران، عملا به سه جهت شرق، غرب و جنوب محدود میشوند.
هرچند در سالهای گذشته زمزمههایی شنیده میشد که میدان تجریش در تهران با یک مسیر ریلی و تونلی به نوشهر در استان مازندران متصل خواهد شد اما اجرای این طرح به دلیل نبود منابع مالی و فنی به تعویق افتاده است. به غیر از این، چگالی جمعیتی ایران بسیار پایینتر از کشورهای اروپایی است و به همین دلیل با وجود گذشت نزدیک به یکقرن از ورود فناوری راهآهن به ایران، هنوز هم بسیاری از شهرهای بزرگ ایران به شبکه راهآهن سراسری متصل نشدهاند. در واقع، چنانچه این اتصال انجام شود، آنگاه میتوان در مورد اتصال شبکه مترو کلانشهرها به شبکه سراسری راهآهن هم اظهار نظر کرد.»
به این ترتیب، به نظر می رسد موضوع اتصال شبکههای مترو و راهآهن در سراسر خاک ایران به یکدیگر، منوط به توسعه هر دو شبکه باشد که باز هم در هر دو مورد، به در بسته کمبود منابع فنی و مالی برخورد میکند. براین اساس، شاید کلید گشایش این قفل، تامین منابع مالی و فنی برای توسعه دو شبکه راهآهن و مترو در سراسر ایران باشد.