از ابتدای کار دولت چهاردهم، رئیسجمهور بارها درباره انتقال پایتخت نظراتی را بیان کرده است. چند روز قبل شهردار تهران درباره طرح انتقال پایتخت که ازسوی رئیسجمهور مطرح شده است، گفت: دولت جلسه آن را گذاشته و این طرح در دست بررسی است.
حداکثر توان زیستی تهران؛ سه میلیون نفر!
سالهاست که موضوع انتقال پایتختِ سیاسی کشور مطرح میشود. حتی در سال ۱۳۹۲ طرح امکانسنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران در مجلس تصویب شد و پس از آن در شورای نگهبان هم به تصویب رسید. هرچند در دولتهای مختلف این طرح به نتیجه نرسید اما اخیرا رئیسجمهور مجددا از انتقال پایتخت سخن گفته است. اگرچه صحبت از انتقال پایتخت سیاسی در میان است، اما میتوان این تصمیم را از ابعاد زیستمحیطی هم بررسی کرد چراکه تهران با مشکلات متعددی مانند شلوغی و ترافیک، آلودگی هوا و کم آبی مواجه است.
اما سوال اینجاست اگر پایتخت سیاسی منتقل شود، میتوان مشکلات تهران را تعدیل کرد؟ آیا ممکن است مشکلات فعلی در پایتخت جدید هم تکرار شوند؟
محمد درویش، کارشناس محیط زیست معتقد است تهران بیشاز این ظرفیت ندارد و باید از جمعیت آن کاسته شود. درویش در این باره توضیح داد: به نظر من تهران باید منتقل و کمی از بارگذاریهای آن کاسته شود، چراکه مطابق پژوهشی که در دهه ۱۳۵۰ توسط اکولوژیستها و طراحان شهری انجام و در سالهای اول انقلاب هم بهروزرسانی شد، حداکثر توان زیستی مخروطافکنه ۷۵۰ کیلومترمربعی که تهران در آن مستقر شده، سه میلیون نفر است. امروز تهران ۱۰میلیون اقامت شبانه و ۲۷میلیون تردد روزانه دارد.
محمد درویش افزود: این مساله سبب شده است با مجموعهای از مشکلات روبهرو شود. این مشکلات، تهران را به یکی از آلودهترینها شهرها از نظر هوا، صوت و غیره... تبدیل کرده است.
این کارشناس محیط زیست با اشاره به اینکه در سال ۲ هزار نفر تلفات بر اثر آلودگی هوا داریم، بیان کرد: خسارت آلودگی هوا در تهران میلیاردها دلار است. وی ادامه داد: تهران یکی از شهرهایی محسوب میشود که آمار بالایی از اتلاف وقت شهروندان را دارد و این میزان ۱۱برابر شهر شلوغی مثل لسآنجلس است. براساس پژوهشی که صورت گرفته، وقت شهروندان در ترافیک تهران ۲۰۰میلیارد دقیقه به هدر میرود.
محمد درویش با اشاره به نمونههای مشابه این تصمیم در دنیا توضیح داد: بیشاز ۳۵کشور به دلایل مختلف پایتخت خود را تغییر دادهاند تا بتوانند از بارگذاریهای بیشتر جلوگیری کنند. میتوانیم پایتخت را به یکی از مناطق جذاب در استانهای محروم انتقال دهیم.
وی تاکید کرد: این شهرها میتوانند الگوی یک شهر بوممحور باشند و مبلمان شهری آنها خودرومحور نبوده و کلکسیونی از حملونقل پاک، اسکوتر، دوچرخه اشتراکی، تراموا و اتوبوس برقی در آنها مورداستفاده قرار بگیرد. تهران شهری مهاجرپذیر است که این امر باعث مشکلات متعددی شده است. اگر مرکز سیاسی را تغییر دهیم، حداکثر با تمام کارمندان حدود ۱۰۰هزار نفر از تهران منتقل میشوند و این باعث توزیع عادلانهتر امکانات میشود.
تهران بیشاز انتقال به ساماندهی نیاز دارد
عماد مطالبی (دکتری برنامهریزی شهری) اما نگاه متفاوتتری به موضوع دارد و معتقد است باتوجه به شرایط فعلی به نظر میرسد که با انتقال پایتخت به پهنه دیگر مشکلات حل نمیشود.
وی در این خصوص گفت: تهران امروز با مشکلاتی مانند ازدحام، ترافیک، آلودگی و کمبود منابع آبی مواجه است. ما برای گرفتن تصمیمی بزرگ نیازمند امکانسنجی هستیم. وقتی مرکز سیاسی منتقل شود، جمعیتی شناور به مکان جدید منتقل میشوند.
این کارشناس معتقد است تهران بیشاز انتقال به ساماندهی نیاز دارد. وی در این باره توضیح داد: بهترین کار این است که وضعیت تهران را ساماندهی و نگاه حکمرانی خود را از تمرکزگرایی خارج کنیم. درحالحاضر تمرکز اقتصادی، اداری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به سمت یک پهنه زیستی است. باید نگاه حکمرانی جدید ایجاد کرده و توزیع خدمات را در یک نقطه متمرکز نکنیم. اکثر صنایع بزرگ به تهران وابسته هستند و حجم عظیمی از آلایندگی به این مراکز مربوط است و اگر حتی فقط با انتقال پایتخت سیاسی بخواهیم تمرکزگرایی را تکرار کنیم، تنها تمرکز را از جایی به جای دیگر منتقل کردهایم.
این کارشناس برنامهریزی شهری در ادامه توضیح داد: مدل دیگر این است که مجموعهای در تهران یا نزدیک آن ایجاد کنیم که مرکز اداری و سیاسی باشد و وزارتخانهها، مراکز سیاسی و تمام آنچه را که مربوط به نگرش سیاسی پایتخت بوده، به آنجا انتقال بدهیم. این نوعی ساماندهی است و میتوان از تجربه کشورهای دیگر هم استفاده کرد. در این میان باید شهرهای اقماری را به تهران متصل کرده و خطوط حمل و نقل مناسب فراهم کنیم.
وی ادامه داد: توزیع امکانات هم باید به گونهای باشد که مردم برای هر کاری به تهران نیایند. مراکز خدمات و اداری باید در پهنهها پراکنده باشند. با این روش میتوان بدون بار اقتصادی زیاد، تهران را ساماندهی کرد. از طرفی ما باید نگاه شهرسازی را به سمت الگوی شهرهای ۱۵دقیقه ببریم. در دنیا، فرانسه درحال انجام این کار است. یعنی شعاع خدمات از هر خانه مسکونی طوری باشد که شهروند ظرف ۱۵دقیقه به خدمات دسترسی داشته باشد. این الگوی آمایشی نوین است و در توزیع خدمات و پیوند عدالت اجتماعی و عدالت فضایی، اثرگذار است.