دکتر شهرام شیرکوند ، پژوهشگر و مشاور صنعت

امروزه سازمان‌ها برای دستیابی به موفقیت همه‌جانبه، باید پاسخ مناسبی برای انتظارات اجتماعی داشته باشند.

در چند سال گذشته با افزایش انتظارات اجتماعی از بنگاه‌های اقتصادی و سازمان‌ها، جوامع نسبت به بسیاری از مسائل اجتماعی و فرهنگی حساس‌تر شده‌اند. بی‌توجهی سازمان‌ها به این حقوق و رعایت نکردن اصول اخلاقی در برخورد با ذی‌نفعان خارج سازمان، احتمال بروز مشکلات سازمانی را افزایش داده، در نتیجه میزان سود و موفقیت سازمان را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. در عصر کنونی که عصر مدیریت نام گرفته، فضای سازمان‌ها به سرعت در حال تغییر بوده و به‌منظور ارائه تصویری مثبت از سازمان در جوامع، مدیران اجرایی باید برنامه‌های مدونی برای توسعه مسئولیت‌های اجتماعی و اخلاقی سازمان‌شان داشته باشند. توجه به مسئولیت اجتماعی و رعایت اخلاق کسب‌وکار، سودآوری و مزیت رقابتی موفقیت سازمان را افزایش می‌دهد.

در عرصه مدیریت و سازمان، از مسئولیت اجتماعی به‌عنوان اخلاقیات فراسازمانی یاد می‌شود. بسیاری از اقدامات و رفتارهای مدیران و کارکنان، متاثر از ارزش‌های اخلاقی است و کم‌توجهی به اخلاق کار در مدیریت بنگاه‌ها و سازمان‌ها، می‌تواند معضلات جبران‌ناپذیری برای سازمان‌ها به‌وجود آورد.

به این بهانه و برای آشنایی بیشتر مخاطبان با مسئولیت‌های مدیران در عرصه‌های اجتماعی صمت با شهرام شیرکوند، پژوهشگر صنعتی گفت‌وگویی داشته که در ادامه می‌خوانید.

با توسعه و پیشرفت صنایع و فناوری و تغییرات اجتماعی، تاثیرات شرکت‌ها و سازمان‌ها به‌ویژه مدیران و مراجع تصمیم‌گیری در این حوزه‌ها بر جوامع اجتناب‌ناپذیر است. مسئولیت اجتماعی مدیران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

از آنجا که شرکت‌ها و سازمان‌ها از سوی مدیران مجموعه اداره می‌شوند و نظرات آنها در نحوه اداره سیستم‌ها تاثیرگذار است، توجه به اخلاق مدیران و مسئولیت‌شان در قبال جامعه با عنوان «مسئولیت اجتماعی مدیران» از اهمیت زیادی برخوردار است. مدیران تصمیماتی را اتخاذ می‌کنند که علاوه بر داشتن مبانی واقعیت، مستلزم قضاوت ارزشی و اخلاقی نیز هست. به این ترتیب، تصمیمات مدیران می‌تواند در روندی سلسله‌وار سرنوشت نهادهای جامعه را تا حدود زیادی دستخوش تغییر کند. اگر مدیران شرکت‌ها برای اهداف اجتماعی خود ارزش قائل نباشند، آلودگی محیط، بیماری، تبعیض و نابسامانی محیط‌شان را فراخواهد گرفت. اگر در گذشته به مدیران توصیه می‌شد که سازمان‌شان را بهره‌ور نگاه دارند و به ارضای نیازهای روحی و روانی کارکنان تشویق می‌شدند، در عصر حاضر مدیران را متوجه محیط‌های خارج ازسازمان‌هایشان کرده‌اند، چراکه منشورسنتی سازمان‌ها که دغدغه مدیران را تنها در بهره‌وری، توسعه و سودآوری سازمان می‌دید با منشوری جایگزین شده که مسائل محیطی را در دستور کار مدیران قرار می‌دهد؛ بنابراین مدیر امروز برای کسب توفیقات باید نگاه به محیط بیرونی سازمان را توسعه داده و افزون بر مشتریان دائمی‌ خود، همه شهروندان را مشتری خود دانسته و این فرهنگ را در سازمان تحت امر خود تسری دهد؛ بنابراین مدیران چنین سازمان‌هایی فقط به رضایت مشتریان مستقیم بسنده نمی‌کنند، بلکه باید همه افراد جامعه بر فعالیت‌های آنها صحه بگذارند.

اخلاق مدیریت و مسئولیت اجتماعی درباره رعایت ارزش‌ها و اصول اخلاقی جامعه و تامین اهداف سازمان از سوی مدیران مطرح می‌شوند. آیا مسئولیت اجتماعی و اخلاق مدیریت با یکدیگر تفاوت دارند؟

همان‌طور که اشاره کردید، اخلاق مدیریت و مسئولیت اجتماعی دستیابی به اهداف سازمانی را تسهیل می‌کنند، با این تفاوت که مسئولیت اجتماعی در ارتباط با مسائل کلان سازمان و اخلاق در ارتباط با رفتار فردی مدیران و کارکنان است. مسئولیت اجتماعی یعنی نوعی احساس تعهد مدیران سازمان‌های تجاری و بخش خصوصی تا به‌گونه‌ای تصمیم‌گیری کنند که در کنار کسب سود برای سازمان، سطح رفاه جوامع نیز بهبود یابد.

مسئولیت اجتماعی در واقع تعهد و تکلیف مدیریت به انجام اموری است که ضمن توسعه رفاه جامعه با علایق بنگاه یا سازمان سازگار باشد. البته مسئولیت اجتماعی را بیشتر می‌توان از نظریه‌های اخلاق استنباط و استخراج کرد. یکی از نتایج بهبود اخلاق کار در سازمان، تنظیم بهتر روابط در سازمان است که به نوبه خود باعث افزایش جو تفاهم در سازمان و کاهش تعارضات بین افراد و گروه‌ها شده و عملکرد تیمی را بهبود می‌بخشد. شاید بیشترین تاثیرات اصول اخلاقی مربوط به رفتار نیروی انسانی

باشد. براساس تحقیقات انجام‌شده تصمیم‌گیری‌های اخلاقی، به‌طور عمده تحت‌تاثیر گزینش و جذب افراد اخلاقی است و پاداش و تنبیه متداول تاثیر زیادی در رعایت اصول اخلاقی ندارد.

مسئولیت اخلاقی و اجتماعی، تعهد مداوم مدیران، صاحبان صنایع، تاجران و دولت است که آنها را به رعایت اصول اخلاقی و توسعه اقتصادی توأم با ارتقای سطح زندگی نیروی کار و خانواده آنها در جامعه ملزم می‌کند.

درباره نقش مدیران در اجرای مسئولیت‌های اجتماعی و سودآوری شرکت‌ها و سازمان‌ها، مهم‌ترین راهکارها کدامند؟

مدیریت مسئولیت اجتماعی شرکت یا سازمان مانند اداره کردن دیگر بخش‌هاست که می‌توان آن را خوب یا بد انجام داد. مدیریت درست مسئولیت‌های اجتماعی می‌تواند ضمن پشتیبانی از اهداف اقتصادی بنگاه، روابط خوبی با سرمایه‌گذاران بنا کرده و با کاهش هزینه‌ها، سودآوری را افزایش دهد. فعالان حوزه کسب‌وکار و مدیران به این امر واقفند که اعمال مسئولانه و منصفانه و هر نوع اقدامی که سبب بهبود کیفیت زندگی افراد ذی‌نفع مجموعه می‌شود، منجر به توسعه اقتصادی و سودآوری برای طرفین خواهد شد. مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها، تعهد صاحبان صنعت و تجارت در مقابل جامعه و افراد ذی‌نفع است که باید ضمن احترام به فرهنگ‌های گوناگون، موقعیت‌های شغلی برای تولید، مهارت نیروی کار، اجتماع و دولت ایجاد کند. مسئولیت اجتماعی به‌نوعی سودآوری مدیران را ساماندهی خواهد کرد. اگرچه مهم‌ترین هدف سازمان‌ها، افزایش کارآیی و سود است، اما برای حصول موفقیت، باید به انتظارات اجتماعی و احکام اخلاقی، واکنش مناسب نشان دهند و به بهترین شکل، این‌گونه انتظارات را با اهداف اقتصادی سازمان تلفیق و دستیابی به اهداف والاتری را امکان‌پذیر کنند؛ بنابراین پایبندی مدیران سازمان‌ها به اصول اخلاقی، توجه به میزان مشروعیت اقدامات سازمان از نظر کارکنان، توجه و تاکید بر اصول اخلاقی جهان‌شمول، تدوین منشور اخلاقی سازمان، اقدامات متناسب و سازگار با خواست و حساسیت‌های جامعه و برنامه‌های آموزش اخلاقیات برای مدیران و کارکنان از جمله اقداماتی است که مدیران می‌توانند در زمینه مسئولیت‌های اجتماعی خود انجام دهند. همچنین با بهره‌گیری از راهکارهای لازم در زمینه مسئولیت اجتماعی، شرکت‌ها و سازمان‌ها با افزایش روابط کاری و احترام به حقوق کارکنان، مانند ایجاد موقعیت‌های یکسان برای آنها، نبود تبعیض و مدرنیزه کردن کارها، می‌کوشند کیفیت زندگی نیروی کار، خانواده و موقعیت زندگی آنها را بهبود بخشند.

به‌نظر شما، همه مدیران در اجرای مسئولیت‌های اجتماعی موردانتظار جامعه موفق می‌شوند؟ دلیل موفق شدن یا نشدن آنها چیست؟

نخستین و مهم‌ترین مسئولیت اجتماعی هر سازمان و شرکتی، پیگیری و اجرای ماموریت‌های واگذار شده به آن است. اگر بنگاهی نتواند کار اصلی خود را به‌خوبی انجام دهد، توان انجام هیچ کار دیگری را ندارد؛ بنابراین نخستین قید مسئولیت اجتماعی هر سازمان و شرکتی، بالابودن حجم و میزان مسئولیت آن در انجام موفقیت‌آمیز رسالت خود و دومی، قید مسئولیت قیدشایستگی و اهلیت است. پذیرفتن مسئولیت‌هایی که شایستگی انجام آن را نداریم در حقیقت مسئولیت ناشناسی است. البته مهم‌ترین قید مسئولیت اجتماعی، قید مشروعیت و اقتدار است. مدیر یک سازمان زمانی می‌تواند به مسئولیت اجتماعی خود عمل کند که سازمانش در اهداف اقتصادی و مسئولیت‌های قانونی سازمانی خود موفق باشد.

در غیر این صورت نمی‌تواند به مسئولیت اجتماعی خود عمل کند. امروزه مدیران در زمینه تحقق مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها، با مسیری ناهموار مواجه‌ هستند و معضلات و مشکلاتی را پیش‌رو دارند که یکی از این مشکلات عمده، توجه نکردن به محیط رقابتی در جهان امروز است.

نظرتان درباره نقش مدیریت کیفیت اخلاق در توسعه پایدار و ارتباط این دو مقوله با مسئولیت اجتماعی چیست؟

در حال‌حاضر رعایت اخلاقیات و پایبندی به ارزش‌های اخلاقی به‌عنوان یکی از ارکان مهم در سازمان‌ها موردتوجه قرار می‌گیرد. اصول اخلاقی به بخشی از سیاست‌های رسمی و فرهنگ غیررسمی سازمان‌ها در آمده است. مدیریت کیفیت اخلاق در بنگاه‌های اقتصادی، بر مبنای یک نظریه درست در خط‌مشی شرکت بوده و شامل دیدگاهی اجتماعی است که براساس آن، بنگاه یا سازمان عضوی از همان جامعه‌ای به‌شمار می‌رود که کالا و خدمات را به اعضای آن جامعه می‌فروشد. به این ترتیب برای اینکه مدیران شرکت‌ها و سازمان‌ها در زمینه‌های گوناگون موفق شوند، باید فناوری آنها از سوی جامعه موردپذیرش قرار گیرد، محصولات یا خدمات آنها به فروش برسد و در اجتماع از وجهه مثبتی برخوردار باشند، اما چنانچه به هر علت، یکی از محصولات ارائه‌شده به مشتریان یا یکی از فعالیت‌های سازمان‌ها، مقبولیت خود را در جامعه از دست بدهد، مدیریت مجموعه در زمینه مسئولیت اجتماعی‌اش موفق عمل ‌نکرده و سازمان دچار مشکل خواهد شد.

امروزه تمایل روزافزونی به‌سوی مسئولیت‌پذیری اجتماعی- اخلاقی شرکت‌ها، در حال شکل‌گیری است. این امر می‌تواند به‌عنوان یک فاکتور مهم در راستای پیشبرد اهداف سازمانی همگام با سایر فاکتورهای مدیریتی، توفیقات بیشتر شرکت‌ها را در جامعه‌ای که در آن فعالیت می‌کنند، به دنبال داشته باشد.

تحرکات بنگاه‌های اقتصادی در راستای دستیابی به اهداف خود برای کسب سود و افزایش سرمایه است و اخلاق و مسئولیت اجتماعی تضمین‌کننده توسعه پایدار و رسیدن به این اهداف در سالیان متمادی است؛ به‌شرط آنکه مدیران نیز به اخلاق و مسئولیت‌های اجتماعی خود در جامعه واقف و انجام آنها پایبند باشند.

مدیریت کیفیت اخلاق در کارخانه‌ها و شرکت‌ها، روشی است که مسئولیت اجتماعی، توسعه و کاربرد محصولات و سیستم‌ها را بر عهده دارد و بر مبنای یک نظریه درست در خط‌مشی شرکت شامل دیدگاه اجتماعی‌ است که شرکت را عضوی از جامعه‌ای می‌داند که محصولاتش را به آن می‌فروشد.

منبع : روزنامه صمت

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 3 =