طی سالهای گذشته راهکارهای مختلفی در جهت خصوصیسازی بنگاههای دولتی و نیمهدولتی ارائه شده است. فارغ از اینکه آیا این خصوصیسازیها موفق یا غیرموفق بوده، این مساله تجربه ارزشمندی برای مدیریت کلان کشور به همراه داشته باشد.
واگذاری شرکتها از طریق بازار سرمایه یکی از آن مدلهای شناختهشده در دنیاست، اما باید این مساله را هم در نظر داشت اگر این مدل در بازار آمریکا پاسخ داده، لزوما تضمینی نیست که در ایران هم جوابگو باشد و در اصطلاح باید بومیسازی شود. درحالحاضر چالش فعلی شرکتهای دولتی، مدیریت ضعیف است، بهطوریکه بیشاز ۸۰درصد شرکتهایی که مدیریت آنها دست دولت یا زیرمجموعههای دولت است، زیانده شدهاند.
دقیقا همان نکتهای که رئیسجمهور نیز به طور رسمی به آن اشاره کرد. بنابراین چنانچه قرار است سهامی در بازار بورس عرضه شود، باید به صورت بلوکی عرضه شده تا طبق قانون تجارت سهامدار اکثریت آن که بخش خصوصی است، مدیریت را به دست بگیرد.
با وضعیتی که در حال حاضر دو خودروساز بزرگ کشور دارند، چنانچه مدیریت آنها به بخش خصوصی واگذار نشود، سهامداران خُرد نیز از آن خارج خواهند شد، چراکه با واردات خودرو و افزایش فعالیت شرکتهای فعال در حوزه خودروسازی خصوصی، دیگر انحصار قبلی وجود نخواهد داشت.
در واقع امروز سهامداران خرد و سهامداران تودلی تنها شریک ضرر و زیان هستند. از سویدیگر باید به این نکته اشاره داشت شرکتی که میخواهد در بازار سرمایه فعالیت داشته باشد، باید تاییدیههای مختلفی را از سازمانها و مراجع مختلف کسب کند که این مساله هم طی فرآیند خصوصیسازی خودروسازان به حل مشکلات و شفافیت این شرکتها کمک خواهد میکند، زیرا خریداران تمام این تاییدیهها را باید دریافت کنند.
با خصوصیسازی صنعت خودرو، عزل و نصبهای دولتی در این صنعت به حداقل ممکن خواهد رسید. ضمن اینکه خودروسازان میتوانند با تحقق سود، سهامداران خود را راضی کنند. امروز نگاه سهامداران خرد و صاحبان سهام به مدیریت کلان کشور است که با واگذاری مدیریت به بخشخصوصی، علاوهبر ایجاد شفافیت مالی، وضعیت صنعت خودرو را سروسامانی ببخشد.