ارزیابی شما از وضعیت بازار و صنعت خودرو باتوجه به گذشت 5ماه از سال 98 چیست؟ آیا در این روزهای پرخبر و پرالتهاب صنعت خودرو، بحث دستگیریها بر کاهش قیمت خودرو تاثیر گذاشته است؟ آیا صرف انتشار چنین اخباری میتواند مبنایی برای کاهش قیمتها و ایجاد تحول در بازار خودرو باشد؟
تحولی در بازار و صنعت خودرو رخ نداده، هرچه هست، یکسری اتفاقات است که رکود را بیشتر کرده و تاثیر مثبتی بر این بازار نداشته است. اگر هم اتفاقی برای قیمتها افتاده، بیشتر روی کاغذ بوده و در عمل شاهد کاهش قیمت و فعالشدن بازار خریدوفروش خودرو نبودهایم. کمااینکه فکر میکنم این اتفاقات روی شرکتهای خودروسازی تاثیر منفی هم گذاشته، تحلیل من این است برخوردهای این روزها صنعت خودرو را بیشاز پیش از موضوع اصلی خود دور کرده و به بیراهه برده است.
مشکل صنعت و بازار خودرو در بازداشت و برخورد با مدیر و نماینده مجلس نیست، بلکه مشکل ساختاری و سیستمی وجود دارد. درواقع این مشکل ساختاری است که باید ترمیم شود تا در فضای تولید خودرو شاهد اتفاقات مثبتی باشیم. مشکل اصلی در آنجاست. اگر بتوانند ساختار را اصلاح کنند، بازار خودرو کشور تکان خواهد خورد و میتواند مزیت رقابتی خود را به دست آورد.
پس به نظر شما کاهش قیمت در بازار بهوجود نیامده، بلکه رکود عمیقتر شده است؟
بله؛ به نظر من اگر کاهش قیمتی هم باشد، روی کاغذ است و واقعی نیست. درحالحاضر شرکتهای خودروسازی نه قیمت محصولاتشان را پایین آوردهاند و نه عرضه را افزایش دادهاند. همان حالت سابق ادامه دارد و اتفاقی رخ نداده است. پیش از این میگفتیم اگر شورای رقابت از گردونه قیمتگذاری حذف شود و قیمتها براساس حاشیه بازار باشد، هم تولید افزایش پیدا میکند و هم عرضه بیشتر میشود. اما در عمل خودروسازیهای ما نتوانستند خودشان را با این شرایط تطبیق بدهند و اتفاق مثبتی رخ نداد.
من همیشه این را گفتهام و باز هم تاکید میکنم معضل اصلی دخالت دولت است. اینکه سخنگوی دولت میگوید ما فلانی را بر میداریم و فلانی را جایگزین میکنیم، تنها یک گپ ذهنی یا رسانهای ایجاد میشود. حالا اینکه فردی در یک شرکت بزرگی موفق بوده است، دلیل نمیشود که بتواند در صنعتی با ساختار بههمریخته هم موفق شود.
همانطور که گفتید سایه شورای رقابت از سر صنعت خودرو کنار رفته است و قیمتها هم در حاشیه عرضه میشود و واقعی شده است. اما میبینیم باز هم مشکلات پیش از این تغییرات سر جای خود باقی است. به نظر شما ایراد اصلی در کجا قرار دارد که حتی حذف شورای رقابت هم به رفع مشکلات کارگر نیست؟
باز هم تاکید میکنم، اولین بحث این است که دولت پای خود را خودروسازیها بیرون بکشد. دوم، زمانی که من بهعنوان نماینده مجلس فعالیت میکردم، در تحقیقوتفحص از یک شرکت متوجه شدیم بیش از 100 شرکت در داخل شرکت اصلی وجود دارد. اینها هزینههای تولید خودرو را بالا میبرد. این یعنی ساختار، بسیار معیوب است. مورد دیگر بحث مشکلدار بودن چرخه تامین و تولید قطعه در کشور است. باید شاخههای رانتی در بخش قطعه برچیده و تغییر ساختار ایجاد شود. همچنین باید نهاد نظارتی در بخش تامین و تولید و قیمت تمامشده قطعات نظارت داشته باشند.
ایرادی اصلی در این ساختار بوده و چنین ساختاری محکوم به تغییر است. باید شرکتهای خودروسازی در بورس واگذار شوند و دولت در آنها تصمیمگیر نباشد بلکه باید سهامداران تصمیمگیر باشند. درصورتیکه بخش خصوصی تصدی صنعت خودرو را بهدست بگیرد، احتمالا مدیرانی از خارج کشور برای اداره خودروسازیها انتخاب میکنند تا بتوانند ایرادهای صنعت خودرو را برطرف و آن را
فعال کنند.
به حضور خود در بحث تحقیقوتفحص مجلس از خودروسازان اشاره کردید. آیا در این تحقیقات به تخلفات مالی خودروسازان نیز پی بردهاید؟ بحثی مطرح شد درخصوص طراحی صندوق 206 و اینکه مبلغ بسیار هنگفت 250میلیون دلار برای آن هزینه شده، البته این رقم بسیار دور از ذهن است. آیا متوجه مشکلات اینچنینی در تحقیقوتفحص از خودروسازان شدهاید؟
در جاهایی که بحث حسابوکتاب است، نباید کلی صحبت کرد این افراد یا اطلاع ندارند نرخ دلار چقدر است یا نمیدانند 250میلیون چه عددی است. رقم، رقم بسیار بالایی است و اصلا قابلقبول نیست. عددی که من از مدیران خودروسازی شنیدهام، زیر 20میلیون دلار بوده است.
کسانی که این ادعا را مطرح کردند، قبلا هم درخصوص صنعت خودرو اظهارنظرهایی میکردند که البته چندان قابل اعتنا نبوده است. بیشتر این سخنان کاربرد انتخاباتی دارد و چندان کارشناسانه و صحیح نیست. اما در بحث تحقیقوتفحص از خودروسازان که اشاره کردید، طبیعتا تخلفات مالی وجود دارد.
ولی تخلفات مالی درمقابل ایرادهای ساختاری و تشکیلاتی چندان قابلتوجه محسوب نمیشوند. مشکل اصلی، بحث ساختار و شرکتهای تودرتویی است که نقش بنگاه کاریابی را برای گروههای سیاسی دولتهای مختلف بازی کردهاند.