به گزارش «اخبار خودرو»،در دنیای اسپرت خودروها و سوپراسپرتها همواره بهدلیل طراحی خاص و منحصربهفرد و پیشرانههای قدرتمند و پرفورمنس بالا بسیار مورد توجه و استقبال قرار میگیرند. این خودروهای پرطرفدار، درسراسر جهان طرفداران پر و پاقرصی دارند که درصدد ساخت نمونههای کپی آن بر میآیند. بر این اساس ساخت رپلیکا یا همان مدلهای های-کپی سوپرکارها مورد توجه طرفداران پر و پا قرصی که میخواهند سوپراسپرت مورد علاقه خود را بسازند، قرار میگیرد. در این راستا با فیروز فتحی، طراح ایرانی که لامبورگینی آونتادور را ارتقا بخشیده است بهگفتوگو نشستیم که شرح آن را در ادامه میخوانید.
بهعنوان سوال نخست کمی درباره پروژه خود توصیح دهید.
در ابتدا از روزنامه «دنیایخودرو» تشکر میکنم؛ اما درباره پروژه و کاری که بنده انجام دادم، باید بگویم این پروژه ساخت یک دستگاه سوپراسپرت لامبورگینی یا همان آونتادور SVJ است و از آنجا که علاقه زیادی بهسوپراسپرتهای لامبورگینی داشتم، تصمیم گرفتم یک نمونه های-کپی آن یا رپلیکا را بسازم. پیش از آنکه بهمرحله طراحی و ساخت این سوپراسپرت ورود کنم، کارهای مطالعاتی و تحقیقاتی بسیاری را از همان سهسال قبل شروع کردم و پس از آن، عملیات ساخت را شروع کردم و درنهایت موفق بهساخت و تکمیل پلتفرم یا قالب مستر آونتادور SVJ شدم.
لامبورگینی آونتادور SVJ ساختهشده با نمونه اصلی چهتفاوتی دارد؟
ابعاد و اندازه این نمونه رپلیکا دقیقا شبیه لامبورگینی اونتادور است و با آن تفاوت خاصی ندارد. اما با این هدف که جذابتر و اسپرتتر بهنظر برسد، تغییراتی را در آن اعمال کردهام. این تغییرات منجر بهاین شده که این خودرو حدود 160 میلیمتر افزایش طول داشته باشد. همچنین این نمونه بهصورت کامل و صددرصدی دستساز است. البته ناگفته نماند که از نظر طراحی تا 25 درصد نسبت بهنمونه اصلی با تغییر در این خودرو مواجهیم که این تغییرات در راستای ارتقای آیرودینامیک آن بوده است. درحال حاضر ساخت اتاق و بدنه لامبورگینی آونتادور SVJ ساختهشده توسط بنده، در یک قدمی کامل شدن است و بهدلیل چالشهایی که بر سر راهم بود کمی پروسه تکمیل آن بهتعویق افتاد.
هدف شما از اجرای این پروژه چیست؟
من بهخودروهای سوپراسپرت بهویژه محصولات لامبورگینی علاقه زیادی دارم و این یکی از اهداف اصلی من برای ساخت این خودرو بوده است. دیگر هدف من نشان دادن قدرت یک فرد برای رسیدن بههدفش با کمترین امکانات است.
انتخاب لامبورگینی در میان سایر برندهای اسپرت چهدلیلی دارد؟
همواره محصولات لامبورگینی جزو خودروهای مورد علاقه من بوده است که در دوران کودکی نیز بهکنتاش علاقه بسیاری داشتم. درحال حاضر آونتادور جزو زیباترین و خاصترین محصولات این کمپانی است که بهدلیل تاثیرگذاری آن روی مخاطب و پرفورمنس بالایی که دارد، مد نظرم قرار گرفته تا با دانش خودم و طراحی بومیسازیشده روی آن کار کنم.
آیا صفر تا صد این پروژه در داخل کشور اجرا شده است و تا چهمیزان امکانات و پتانسیل برای انجام چنین پروژهای در کشور وجود دارد؟
بله؛ صفر تا صد این پروژه در داخل کشور و بیشتر توسط ابزارهایی که خودم ساختهام، صورت گرفته است. همچنین تمام مراحل کار از شروع مطالعه و تحقیقات گرفته تا کسب اطلاعات پایهای و جزئی برای ساخت را بهتنهایی دنبال کردهام. درکشور ما پتانسیل کافی و لازم برای انجام چنین کارهایی وجود دارد، اما از نظر امکانات بسیار ضعیف هستیم. هرچند که باید گفت منابع مالی بسیار خوبی در کشور وجود دارد و لازمه شکوفایی این بخش توجه و مشارکت متولیان و مسئولان است.
چرا درمیان سایر مدلهای لامبورگینی، اونتادور را انتخاب کردید و پیشتر شاهد ساخت یک نمونه اونتادور داخلی بودیم؛ نمونه ساختهشده توسط شما چهتفاوت و تمایزی با آن دارد؟
همانطور که گفتم، علاقه بسیاری بهخودروهای سوپراسپرت و مدل لامبورگینی آونتادور دارم. زیرا این مدل از نظر بنده، از حیث طراحی یک شاهکار است. یک نمونه دیگر از آونتادور در شهر مشهد ساخته شده بود؛ اما بهنظر من برای خلق یک اثر، تکراری بودن مهم نیست و از نظر من خروجی و کیفیت کار و اثرگذاری آن بسیار مهمتر است. بهعبارت دیگر وقتی قرار است یک خودرو دستساز ساخته شود، باید بهتمام پارامترهای آن دقت شود. اگر بهصفحه من در اینستاگرام نگاهی بیندازید، درمییابید که تصاویر جزئیات را با وضوح و کیفیت بالا دراختیار مخاطبان قرار میدهم.
جنس بدنه این خودرو از چیست؟
اساسا ساخت بدنه بر پایه کامپوزیت یا فایبرگلاس است و قصد دارم برای تکمیل کار قسمتهایی را از فیبرکربن و فلز بسازم.
برای این مدل چهپیشرانهای در نظر گرفتهاید؟
باتوجه بهاینکه پیشرانههای محصولات کمپانی تویوتا و لکسوس باکیفیت است، قصد دارم از موتور هشتسیلندر 4000 سیسی برای این خودرو استفاده کنم.
تا بهامروز این پروژه برای شما تا چهمیزان هزینه داشته است و برای تامین بودجه این پروژه از سازمانی یا نهادی کمک گرفتهاید؟
قطعا ساخت یک خودرو سوپراسپرت بهصورت دستساز کار دشوار و پرهزینهای است. این هزینه با وجود یک تیم کاری بیشتر هم خواهد شد و اگر این پروژه توسط خود فرد انجام شود، کمتر هزینه میبرد.
هرچند که بنده تاکنون از سوی هیچ سازمان یا نهادی بهصورت رسمی حمایت نشدهام. درحقیقت هیچ شخصی وجود ندارد که بهاین پروژه توجه و از آن حمایت کند. من بهصورت شخصی هزینه آن را تامین و بهاصطلاح هزینههای این پروژه را از جیب خودم تامین کردهام.
برای تکمیل بدنه از قطعات اصلی خودرو استفاده کردهاید؟
خیر؛ اگر تصاویر را بهدقت نگاه کنید، متوجه خواهید شد که خودم بهصورت کامل چراغها را طراحی و با اندکی تغییرات آنها را جذابتر کرده و روی خودرو نصب کردهام. زیرا چراغهای جلو آونتادور SVJ حدود 550 میلیونتومان قیمت دارد.
چه بخشی از خودرو بیشتر چالشبرانگیز بود؟
باتوجه بهامکانات محدود موجود در کشور، بیشتر بخشهای ساخت این رپلیکا آونتادور SVJ چالشبرانگیز بوده است؛ اما بسیاری از دستگاههای لازم را خودم ساختم. از طرفی تامین تایرهای این خودرو بسیار چالشبرانگیز بود؛ زیرا قیمت تایرهای این خودرو حدود دو میلیارد و 300 میلیونتومان است. اما من از تایرهای رانفلت با سایز 35/315 برای عقب و از تایرهای 35/275 برای جلو استفاده کردم. رینگهای 20 اینچی بامو X6 را هم انتخاب کردم تا نزدیک بهمدل واقعی آونتادور باشد.
از آنجا که امکانات لازم برای ساخت بدنه این خودرو در کشور وجود ندارد، شما برای عبور از این چالش چه کردید؟
برای ساخت بدنه نیاز بهدستگاههای CNC خاص کمپانی مادر است و این دستگاهها در اختیار تیونرهای بزرگ و مطرح نیز قرار نمیگیرد و قیمتی بیش از 25 میلیاردتومان دارد. برای اینکه از این چالش عبور کنم، خودم مشغول ساخت دستگاههایی شدم که بتواند بدنه خودرو را کامل کند. زیرا وقتی نیمه چپ خودرو کامل میشود، نیاز است که سنترال لاین و نیمه میانی و نیمه دیگر آن متقارن با نیمه چپ ساخته شود. بنابراین من از ابزاری بهنام کیپر استفاده کردم. بهجز کیپر، ابزار دیزاین کِلیتور (گلتراشی) که در اختیار کمپانیهای خودروساز است، در بازار وجود ندارد و خودم مجبور شدم این ابزارها را بسازم. تمام این فرآیند طراحی و ساخت در یک فضای 60 متری، داخل پارکینگ منزل خودم انجام شده است.
از آنجا که محصولات لامبورگینی با درهای خاص پروانهای ساخته میشوند، مکانیزم باز شدن درهای این نمونه رپلیکا ساختهشده توسط شما چگونه است؟
برای درها لولایی طراحی کردم که لامبورگینی، بوگاتی، مکلارن و پاگانی آن را ندارند. این کار از یک طراحی جدید مهندسی تبعیت میکند که عملکرد در را بهینهسازی میکند و در هیچگونه لقی نخواهد داشت و بسیار فیت خواهد بود. این مساله بهفرآیند باز و بسته شدن بهتر درها کمک قابل توجهی میکند. مکانیزم باز و بسته شدن درها همان حالت قیچیشکل است که یکی از ویژگیهای بارز این خودرو است.
پس از کامل شدن اتاق و بدنه، داخل خودرو را کامل کردید؟
بله؛ درحال تکمیل این بخش نیز هستیم. زیرا صندلی خودرو بهنوبه خود مهم است و باید ظریف و مستحکم باشد و با طراحی خارجی هارمونی داشته باشد. صندلیها چندینبار تست میشوند تا مشابه نمونه واقعی باشند و برای نصب مشکلی نداشته باشند. این پلتفرم روی شاسی مادر طراحی شده که کنسول، سینی، رودریها، صندلی و غربیلکفرمان هم براساس آن طراحی میشوند. همچنین آپشنهایی مانند کروزکنترل را بهخودرو اضافه میکنم که غربیلکفرمان مورد استفاده، یک نمونه خاص برای یک خودرو سوپراسپرت باشد.
هدف شما پس از کامل شدن این خودرو چیست و آیا قصد دارید در این عرصه باز هم فعالیت کنید؟
بله؛ بهدنبال طراحی و ساخت خودروهای سوپراسپرت درقالب شرکت دانشبنیان هستم تا بتوانم یک پلتفرم منحصربهفرد طراحی کنم. البته پس از اتمام پروژه لامبورگینی آونتادور SVJ اگر حمایتی شود، این پلتفرم را سریعتر بهنتیجه میرسانم. همچنین قصد دارم درزمینه ارائه خدمات تیونینگ حرفهای و درسطح بسیار بالا بهمالکان و علاقهمندان بهاین بخش خدمترسانی کنم.
شاسی خودرو را چگونه طراحی کردید؟
پلتفرم خودروها باید روی شاسی مادر طراحی و ساخته شود و من خودم شاسی مادر را از صفر تا صد طراحی کردم. یکی از قابلیتهای شاسی طراحیشده این است که امکان جابهجایی دارد. بهبیان دیگر تمام اجزای بدنه با پیچهای صنعتی فولادی هارد (سخت) بههم متصل شدهاند که میتوان آنها را باز و در پروژه و کارگاه دیگر از آنها استفاده کرد. این طراحی این امکان را میدهد که حدود پنج سانتیمتر شاسی و بدنه شناور باشند و بههر طرف که بخواهید میتوانید آنها را ببرید.
بهعنوان سوال پایانی چهمدت زمانی صرف این پروژه شده است و پیشنهاد شما بهعلاقهمندان برای ورود بهاین عرصه چیست و اینکه آیا در کشور توان و پتانسیل ساخت چنین پروژههای دستسازی وجود دارد؟
برای ساخت چنین خودرویی، ما حداقل بهچهار سال زمان نیاز داریم. بنده نزدیک سهسال را پشت سر گذاشتهام. درعین حال پتانسیل خوبی در این بخش در کشور وجود دارد؛ اما آشنایی زیادی با روشهای صحیح کار وجود ندارد و بههمین دلیل احتمال شکست در کار بسیار زیاد است یا درنهایت خروجی آن بسیار ضعیف میَشود. پیشنهاد بنده این است که باید از پله اول یعنی طراحی با مداد شروع کرد و همانطور که من انجام دادم و در زمینه طراحی رتبه چهارم کشوری را کسب کردم، میتوان کار را دنبال کرد. تمام مراحل کار را بهتنهایی دنبال کردم و هماکنون نیز درحال فراگیری و یادگیری هستم. خیلیها پیرامون این مساله از من سوال میکنند و میخواهند شروع کنند و بهنظر بنده این کار بسیار سخت و دشوار است و فارغ از بحث مالی آن نیاز بهپیشنه علمی و تجربی قابل قبول دارد تا بتوان بهتخصص و مهارت دراین راستا دست یافت. درواقع باید بتوان با هر مشکلی روبهرو شد و چالشها را برطرف کرد. بر این اساس خیلیها این موارد را در نظر نمیگیرند و بههمین دلیل در خروجی کارشان اما و اگر بسیار وجود دارد و درنهایت خودروهای های-کپی یا رپلیکا یک صنعت خاص هستند که باید درباره آن علم و تجربه بسیار کسب کرد.