در واقع ارتباطات تجاری بهعنوان راهبرد توسعه کسب وکار و تجارت، بخش مهمی از اهداف بنگاههای اقتصادی در جهت سودآوری است و موضوعاتی مانند تبلیغات، روابط بینالملل، نام و نشان تجاری، مدیریت رویدادها، بازاریابی و سایر موضوعات مرتبط را در بر میگیرد.
در عصر کنونی سرعت فزاینده تغییر و تحولات در بازارهای جهانی، سازمانها را با چالشهای مختلفی روبهرو کرده است. حتی باقی ماندن در بازارهای داخلی مستلزم رقابت با رقبای قدرتمند است و باتوجه به گسترش و پیچیدگی اهداف، فرآیندها و ساختار سازمانی در عرصه رقابت، تولیدکنندگانی میتوانند به بقای خود ادامه دهند که نسبت به خواستهها و انتظارات مشتریان، شرکای تجاری، سهامداران و سایر ذینفعان پاسخگو باشند.
رقابتی بودن و سرعت بالای تولید با دانش و فناوری امروز، اصلیترین چالش مدیران است. شرکتهای صنعتی بهطور مداوم در حال تغییر و دگرگونی بوده و هرگونه اقدام از طرف رقبا انتظارات ذینفعان را تحت تاثیر قرار میدهد. حتی اقدامات یک شرکت یا سازمانی که بهطور کامل خارج از حوزه صنعت قرار داشته باشد، میتواند تا اندازهای طرز تلقی ذینفعان بنگاههای تولیدی را درباره اینکه چگونه باید به آنان خدمترسانی شود، تحت تاثیر قرار دهد. علاوه بر کسانی که در شرکت مفروض سهم مالکانه دارند، بسیاری از افراد و گروههای دیگر نیز در آن شرکت علایقی دارند و رفتار شرکت و نحوه راهبری آن بر علایق آنها اثر میگذارد؛ بنابراین باید حقوق و علایق این طیف گسترده از ذینفعان در سیاستها و رفتار شرکت دیده شود.
در طیف گروههای ذینفع در بنگاهها، این گروهها را میتوان مشاهده کرد: مالکان (سهامداران)، مدیران، کارکنان، مشتریان، تامینکنندگان، توزیعکنندگان، دستگاههای ناظر بر حسن اجرای قوانین، سازمانهای پاسدار محیط زیست، مردم محل، فعالیت بنگاه، دولت، رقبا، بانکها و موسسههای مالی، رسانهها و جامعه علمی؛ بنابراین متولیان حوزه صنعت باید با هدف توسعه ارتباطات تجاری خود با گروههای یادشده و بهمنظور افزایش اثربخشی و کارآیی در صنعت علاوه بر مدیریت ارتباط با مشتریان، مدیریت ارتباط با شرکای تجاری نیز ایجاد کنند تا شاهد توسعه صنعتی و تحولی عظیم در بخش ارتباطات سازمان با شرکای تجاری باشند.
مدیریت «ارتباط با شرکا» یک حیطه پراهمیت است که افراد موفق از آن برای کسب حمایت دیگران استفاده میکنند. این حیطه به آنها کمک میکند تا اطمینان یابند در مواردی که دیگران شکست میخورند، پروژه آنها موفق خواهد بود؛ بنابراین توسعه ارتباطات تجاری و مدیریت نوآورانه در ارتباطات تجاری هرچند مفهومی پیچیده است اما در راستای بهبود و توسعه کسبوکار بسیار حائز اهمیت است.
ارتباط با شرکای تجاری ( partner relationship management ) PRM در حقیقت یک راهبرد تجاری برای بهبود ارتباطات بین شرکتها و شرکای آنهاست و در سازمانها و شرکتها اهمیتی استراتژیک دارد، بهطوری که مدیران تمایلی روزافزون به ارزیابی دوباره روابط سازمانشان با ذینفعان دارند؛ بهویژه توسعه و بهبود مستمر فناوری اطلاعات، ارتباطات و تجربیات مبتنی بر ارائه مدلهای نوآورانه خدمت، مدیریت ارتباط با شرکا و ذینفعان را بهعنوان مقولهای پیشگام در مدیریت استراتژیک معرفی کرده است. بهطورکلی نوآوری در کسب وکار، ابزار قدرتمندی برای مقابله با رقبا محسوب میشود. مدیریت ارتباط با شرکای تجاری (PRM) در مواقعی به عنوان مدیریت ارتباط با تامین کنندگان (supplier relationship management) SRM نیز فعالیت می نماید.
به این جهت پیادهسازی یک مدل نوآورانه بهمنظور توسعه ارتباطات تجاری و هماهنگی با شرکا، ارائه محصولات و خدمات جدید و پاسخگویی سریع بهعنوان یک استراتژی، بسیار بااهمیت و ضروری است. بنگاههای اقتصادی، سازمانها و شرکتهای بزرگ و مطرح جهان برای پیادهسازی PRM بهمنظور تبیین مدلهای نوآورانه خدمت و شناسایی نیازهای آنان، اغلب از بازگشت سرمایه حاصل از آن غافل میمانند که در نتیجه طرحها و مدلها و خدماتشان با شکست مواجه میشود. درحالحاضر باید برای ارائه مدل نوآورانه ارتباط با شرکا و ذینفعان و رفع چالشهای موجود تلاش کرد تا نحوه پشتیبانی PRM به خوبی تعریف و سپس با درک کامل خواستهها و انتظارات آنان و برنامهریزی متناسب برای بکارگیری روشهای مرتبط و مدلهای نوآورانه خدمات به منظور تامین خواستههای آنان، ارتقای سطح رضایتمندی و در نهایت حفظ و صیانت آنان اقدام شود.
بدیهی است تحقق این امر و توسعه ارتباطات تجاری، مستلزم ایجاد یک ارتباط دوسویه برای پاسخگویی به ذینفعان و شرکای تجاری در چارچوب ارائه خدمات موردنیاز به آنهاست؛ بهنحوی که همه انتظارات شرکا بهمنظور توسعه کسب وکار پوشش داده شود که در این راستا انتخاب مدل نوآورانه ارتباطات تجاری و راهبرد مناسب در جهت توسعه کسب وکار و تجارت امری ضروری است.
· شهرام شیرکوند – حائـز ۲۸ رتبـه برتر در جشنواره های بین المللی و ملی مطبوعات و خبرگزاری های کشور