به گزارش «اخبار خودرو»،بازار خودرو از نظر فعالان این حوزه در رکود سنگینی فرو رفته است. به نظر میرسد این رکود بیش از اینکه تابع شرایط اقتصادی مشتریان و کمبود نقدینگی آنها باشد، به دلیل وضعیت بلاتکلیف واردات و امید بستن بسیاری متقاضیان به ریزش قیمت و همچنین خرید خودرو خارجی است. این مسائل باعث شدهاند خریداران دست از خرید بکشند و همچنان امیدوار باشند بهزودی خودروهای خارجی به بازار سرازیر میشوند. این در حالی است که پس از گذشت ۵ ماه از سال جدید، همچنان آییننامهای برای واردات منتشر نشده و صرفا مصاحبههای گاه و بیگاه مدیران وزارت صمت این امید را زنده نگه داشته و البته بازار خودرو را در رکود یا خوابی کابوسوار فرو برده است. این در شرایطی است که بسیاری معتقدند؛ اصولا ارزی برای واردات وجود ندارد و گفتاردرمانی بر واردات خودرو سایه افکنده است. به نظر میرسد با این گفتاردرمانی بازار در خواب فرو رفته و اینکه گفته میشود به دلیل اقدامات مثبت، قیمتها در بازار کنترل شده؛ چندان صحیح نیست. چراکه از یکسو؛ اگر مشخص شود وارداتی در کار نخواهد بود، قیمتها سر به فلک خواهند کشید و از سوی دیگر؛ اگر مشخص شود خودروهای وارداتی قیمتهای نجومی دارند، بازهم بازار واکنش منفی نشان خواهد داد. در این شرایط بسیاری از مصرفکنندگان از خرید خودرو منصرف شدهاند و تنها عده کمی معتقدند؛ در این بازار تورمی و همچنین با توجه اوضاع نامشخص آینده، خرید خودرو بهتر از نخریدن آن است. در همین زمینه با مسیح فرزانه، فعال و کارشناس بازار خودرو خودرو به گفتوگو پرداختیم.
خریداران و فروشندگان خودرو این روزها در چه وضعیتی قرار دارند و در انتظار چه هستند؟
در یک کلام باید بگویم؛ بلاتکلیف هستند! اگر درصدبندی کنیم؛ از هر 100نفر نزدیک به 80درصد فروشندهاند و 20درصد خریدار و بخش بزرگی از آن درصد معدودی هم که قصد خرید دارند، بهدنبال خودروهای زیر 500میلیون تومان هستند. هرچه به عدد یکمیلیارد تومان نزدیک میشویم و از آن بالا و بالاتر میرویم، با یک ریزش بزرگ مشتری روبهرو میشویم. چیزی که ما از زبان مصرفکننده این روزها میشنویم، امیدواری به اخبار برجام و بازشدن واردات و تاثیر آنها بر بازار است که در واقعیت هیچکدام دورنمای روشنی ندارند و با هزار اما و اگر روبهرو هستند. اگر خبر مثبتی هم باشد، منطقا هیچ ریزش بزرگی در درازمدت در بازارخودرو از نظر قیمتی رخ نخواهد داد. اقتصاد جزو فاکتورهایی در جامعه است که نیازمند سیاستهای پولی و مالی شفاف، علمی و واقعبینانه و سپس پیادهسازی آن در درازمدت در قالب تعامل سازنده با دنیا و باز بودن درهای اقتصادی کشور است که هنوز فرسنگها با آن فاصله داریم.
آیا از نظر شما و فعالان بازار خودرو این انتظار دستیافتنی است و به نتیجه خواهد رسید؟
اگر مراد شما این است که مصرفکننده با انتظار میتواند شاهد کاهش قیمتها باشد، باید صراحتا عرض کنم؛ این حرف مثل خیال خام است! آیا واقعیتهای اقتصادی در جامعه و اخبار منتشرشده و برچسب قیمتها روی اجناس در بازار در این مدت، حکایت از ارزانی داشتهاند؟ سال گذشته در همین زمان قیمت گوشت، مرغ، نان، کرایه ماشین، اجارهبهای خانه، پراید، 206، انواع خودرو وارداتی و بسیاری از کالاهای دیگر چقدر بود و الان چقدر است؟ من با خوشبینی و امیدواری مخالف نیستم. اما این خوشبینی نباید اندازهای باشد که چشممان به روی واقعیتها بسته شود.
این سوال در مقاطع مختلفی مطرح شده و میشود؛ آیا در شرایط فعلی خودرو بخریم یا همچنان صبر کنیم؟
این سوال شما را من بهصورت روزانه بهعنوان یکی از دغدغههای بزرگ از مصرفکنندگان میشنوم و تنها پاسخم به آنها این بوده که شما به عنوان مصرفکننده یک خودرو را برای 2 تا 5 سال و طبعا بیشتر میخرید و قصد معامله کردن آن در یک تا 6 ماه آینده را ندارید. یعنی در کشور ما همیشه این فرهنگ در بحث خرید خودرو وجود داشته، پس به غیر از دورههای زمانی که بازار در تلاطم شدید است، در هر زمان دیگری نیاز به خودرو دارید؛ با بودجهای که کنار گذاشتهاید و تحقیق و کارشناسی، آنچه را نیاز دارید، بخرید. اقتصاد تورمی با این اعداد بزرگ در درازمدت متاسفانه نوید کاهش قیمت را نمیدهد.
بحث واردات چند ماهی است که مطرح میشود. با فشار رسانهها برخی از مواد آییننامه سربسته منتشر شد. آیا واردات خودرو انجام میشود یا سرابی بیش نیست؟
این داستانهایی که از یکی دو سال پیش تاکنون سر ماجرای واردات درست کردهاند من را یاد اثر سینمایی ماندگار استاد ارجمند؛ داریوش مهرجویی یعنی «مهمان مامان» میاندازد. ضربالمثل آن هم شبیه این است که «همسایهها یاری کنید تا من همسرداری کنم!» حالا که داستان اینقدر فرسایشی شده، از دید من اصلا هیچ ارزی حتی همین یک تا 1.5میلیارد دلاری که گفته میشد، برای این کار اختصاص داده نشده و همه این بندها و تبصرههای عجیب و غریبی که هر روز برای این آییننامه درنظر گرفته میشود، شبیه این است که خانوادهای دوست دارد مهمانی بگیرد و 100نفر را دعوت کند، اما نه خانهاش به اندازه 100 نفر است؛ نه اسباب و اثاثیه مناسب دارد و نه حتی پول تهیه اقلام برای پذیرایی. ازسویدیگر، از همان 100 نفر هم کسی جواب تلفن این خانواده برای پذیرفتن دعوت آنها را نمیدهد. با هزار اما و اگر و شاید، چنانچه واردات در همین مقیاس بهصورت دست و پا شکسته و ناقص هم رخ دهد، نه خودرویی برای قشر کمدرآمد وارد خواهد شد و نه ریزش قیمتی در کار خواهد بود و نه نبض بازار کنترل میشود. صرفا یک اصلاح قیمت مختصری رخ میدهد و به قولی حبابها بهشکلی محدود برای برهه زمانی کوتاهی شکسته میشود. همین حالا هم عکسالعمل بازار و مصرفکنندهها به اخبار واردات ازجمله به هیاهوی واردات خودروهای رسانهای، شبیه واکنش مردم نسبت به اخبار برجام است؛ یک نوع بیتفاوتی و گویی لمس شدن.
نگه داشتن بازار در انتظار واردات چه بر سر آن آورده و در آینده خواهد آورد؟ بازار چه سرنوشتی با این وضعیت پیدا خواهد کرد؟
بازار تا یک زمانی با برخی مصاحبههای فرمایشی و وعده و عیدهای پوچ کاهش قیمت 50 تا 80درصدی در صورت باز شدن واردات، کمی آرام میگرفت. اما وقتی پشت این حرفها هیچ عملی نباشد، وضعیت کنونی پیش میآید که؛ بازار وارداتیها دارای شیب خزنده افزایشی است و بازار داخلیها در مقاطی راکد و در مقاطی با افتوخیز همراه است اما درمجموع و طی درازمدت؛ آن هم با افزایش قیمت روبهرو است. این مصاحبهها و دستورات و تبصرهدرمانیها برای اقتصاد هر کشوری مثل سم است و من فکر میکنم شاید بهتر باشد برخی آقایان حداقل در زمینه واردات و خودرو مدتی نه مصاحبه کنند و نه قولی بدهند! از دید من سرنوشت این بازار با این بیتصمیمیها و بلاتکلیفیها چیزی جز ادامه تورم و رکود بیشتر نخواهد بود.