تحلیل بازار خودرو این روزها و همزمان با بحث واردات خودرو بسیار سخت شده است. بازار در انتظار واردات خودروهای کارکرده است و رکود در بازار به شدت افزایش پیدا کرده است. در این شرایط بسیاری حاضر شدهاند خودروهای خود را که ماههای پیش با قیمتهای نجومی هم به فروش نمیرساندند، حالا با دهها میلیون تومان زیرقیمت واگذار کنند. اما بازهم بازار مشتری به خود نمیبیند. این شرایط برای بسیاری آرزو بوده و بسیاری در انتظار چنین روزهایی بودهاند. اما اگر واردات خودروهای نو و کارکرده انجام نشود و ارز برای واردات این خودروها تامین نشود، بازار خیلی سریع واکنش نشان خواهد داد و قیمتها با سرعت افزایش پیدا خواهد کرد. درهرحال، تا بدینجای کار و بدون شمارهگذاری حتی یک دستگاه خودرو نو وارداتی، هیاهوی واردات کارکردهها و اعلام تعرفه ۱۷۱درصدی برای ۳هزار سیسیها موجب افزایش ورود خودروهای گذرموقت به امید شمارهگذاری شده است. اما درخصوص اینکه بازار چه شرایطی پیدا خواهد کرد و اینکه ارز برای واردات خودروها وجود خواهد داشت یا خیر، با مسیح فرزانه؛ فعال و کارشناس حوزه خودرو به گفتوگو پرداختیم.
بازار خودرو همچنان در رکود مانده و قیمتها هم افت قابل توجهی داشته است. .به نظر شما این وضعیت تا کی ادامه دارد؟
واقعیت این است که تورم در بازار خودرو نزدیک به ۱۲۰درصد است، اما با دستور و وعده و وعید، قیمتها کنترل شده است. ولی اقتصاد و شاخصهایی که در صنعت خودرو و بازار خودرو وجود دارند تا اندازهای فرمانپذیر هستند و از یک جایی به بعد بازار خودش را با نبض واقعی اقتصاد و تورم و نقدینگی تنظیم میکند. همانطور که بارها تاکید کردهام، نهایت تحملپذیری بازار اواخر مرداد و اوایل برج ۶ خواهد بود و این رکود و قیمتهایی که به کف رسیدهاند حرکت خواهند کرد.
بهنظر شما اگر تا آن زمان واردات خودروهای کارکردهها در مسیر اجرایی قرار بگیرد، آیا شاهد ریزش بیشتر قیمتها خواهیم بود؟
شهریور سال گذشته بود که وزارت صمت رسما شرایط واردات خودروهای صفرکیلومتر را اطلاعرسانی کرد. تا حدود یک ماه دیگر، یک سال از آن روز گذشته و حتی یک دستگاه خودروی صفر وارداتی پلاک نشده است. پیشبینی من این است که تا پایان سال هم خبر خاصی از خودروهای وارداتی صفر نخواهد شد. اگر مسئولان بتوانند یکهزار دستگاه خودرو وارداتی تا پایان ۱۴۰۲ راهی بازار کنند شاهکار کردهاند. با این وضعیت، توقع داشتن از اینکه واردات خودروهای کارکرده تا یکی دو ماه دیگر شروع میشود، رویاپردازی است. واردات کارکردهها همیشه برای همه دولتها یک اهرم برای کنترل بازار بوده؛ نوعی شوک دادن به قیمتها و خبردرمانی که مقطعی تاثیر گذاشته و هیچوقت هم در عمل رخ نداده است. اگر هم چنین اتفاقی رخ بدهد، تاثیرش بر قیمتها شامل کاهش خواهد بود و نه ریزش.
این کاهش هم موقتی خواهد بود. چون بخشی از این افزایش قیمت که طی ۶ سال گذشته روی داده، به دلیل بسته بودن واردات، نرخ ارز و تورم و دیگر فاکتورها بوده است. واقعیت اینجاست که وقتی در پایان دولت قبل صحبت واردات خودرو شنیده شد، همان زمان هم ارز لازم برای این کار وجود نداشت و در شرایطی کنونی هم که تراز تجاری کشور طبق آمارهای رسمی؛ ۶.۵ میلیارد دلار منفی است و ارزش مالی واردات بیش از صادرات بوده و همچمیم اولویتهایی مثل دارو و گندم وجود دارد، بحث تخصیص ارز به واردات خودرو نهتنها شبیه شوخی است، بلکه کاملا غیرمنطقی است.
پس صحبتهایی که درخصوص واردات خودرو با ارز دارای منشا خارجی یا با دلارهای خانگی میشود، به چه معناست؟
در حقیقت شبیه نوعی تحریف واقعیت و شاید به سخره گرفتن موضوع است. در شرایط تحریمی و اینکه هیچ منشا و منبع ارزی از کشور در خارج از مرزها آزاد نیست، اصلا طرح نحوه تامین ارز چه موضوعیتی پیدا می کند؟ این یعنی تشویق به تجارت چمدانی، یعنی عقبگرد. یعنی شما ریال به صراف بدهید و صراف به شما آنطرف آب دلار بدهد. اینکار برای درازمدت امکانپذیر نیست. درخصوص صحبتهای مطرحشده که مردم با ارز داخل خانه، خودرو کارکرده وارد کنند هم باید بگویم این اتفاق سبب افزایش ناگهانی قیمت ارز در بازار میشود. چون عملا ارز در کشور کم است و بخشی از این ارز دست مردم بهعنوان دارایی سرمایهای است که خروجش یعنی کمبود ذخیره موجود و آغاز افزایش نرخ ارز. در کل من فکر میکنم افرادی که این طرحها را بازگو میکنند، یا به اقتصاد اشرافی ندارند یا شوخیشان گرفته است.
در نهایت با واردات این خودروها وضعیت مشتریها چگونه خواهد شد؟
من معتقدم چارت فنی و سازوکار نظارتی و بهویژه کنترل کیفیتی در این زمینه وجود ندارد و واردات به این سبک اگر اتفاق بیفتد، بازار را از خودروهایی پر میکند که نقص فنی و بدنه دارند و سبب ایجاد مصیبت دوچندان برای مشتری میشود که باید دنبال قطعه آن بدود. جالب است به شما بگویم همین هجمه خبرهای کلی که در ۲، ۳ ماه اخیر درخصوص واردات خودروهای کارکرده و اعلام تعرفه ۱۷۱ درصدی برای خودروهای بالای ۳هزار سیسی ایجاد شد، سبب اشتباه محاسباتی برای برخی شده و یکی از دلایل اینکه تعداد خودروهای گذرموقتی که در طی این مدت به آرزوی دریافت پلاک ملی وارد کشور شدهاند بیشتر شده، همین است. البته باید تاکید کنم که نمونههای دیگری هم در راه هستند که عموما خودروهای بالای ۳ هزار سیسی و خاصی هستند که به سراب دریافت پلاک ملی دارند راهی کشور می شوند.
آیا خودروسازان مونتاژی با این واردات دچار چالش میشوند یا خودروسازان دولتی؟
بهنظرم هیچکدام. چون زمین بازی هرسه این بخشها جداست. مخصوصا وارداتیها با این تعرفهها داستان مجزایی دارند.
واردات خودروهای کارکرده در چه صورتی تاثیر مثبت روی بازار خواهد داشت و در چه صورتی تاثیر منفی؟
تا مادامی که هیچ سازوکار نظارتی بهویژه در بحث فنی و شرایط سلامت این خودروها و همچنین بحث مهم خدمات پس از فروش تدوین نشود، هر برنامهای غیر از این رخ دهد؛ هم بازار را خرابتر از این میکند و هم به ضرر مشتری است. بهعنوان مثال اگر به کشور عمان بروید و سری به نمایندگی رسمی تویوتا بزنید، این شرکت طرحی را در حال اجرا دارد که خودروهای مدل ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ را که عملا CPO هستند یعنی تعمیر و اورهال شدند؛ با rate of interest یا همان نرخ بهره صفر درصد به مشتری می فروشد. اگر کشور در تحریم نبود و تویوتا و سایر برندها رسما نمایندگی در کشور داشتند، این روش استانداردترین و یک روال بینالمللی است که میتوانست مفید باشد و سالهاست در دنیا و در تجارت آزاد پیاده میشود.
اگر برای خودوهای دستدوم تعرفه بالایی در نظر گرفته شود، شرایط به چه شکلی خواهد شد؟
در چنین شرایط دشوار اقتصادی، تعیین تعرفه بالا و گرفتن مالیاتهای گوناگون برای واردات این خودروها نیاز سیستم اقتصادی برای تامین بخشی از هزینههای کشور است و اگر تعرفه پلکانی درست اجرا شود، کسی که کیا چهارسیلندر وارد میکند با کسی که تویوتا ششسیلندر وارد میکند، عملا مالیات یکسانی را پرداخت نخواهند کرد. یعنی هرکه بامش بیش برفش بیشتر. بههر حال طبیعی است تعرفه بالا افزایش قیمت ایجاد میکند و مساله قابل توجه هم این است که آن تعرفه و مالیاتهایی که روی کاغذ نوشته شده نیستند که قیمت نهایی خودروی وارداتی در بازار را مشخص می کنند. میزان عرضه و تقاضا و تورم در بازار خودرو هم از دیگر بازیگران اصلی برای تعیین نرخ خودروهاست.