برخی فعالان صنعت قطعه معتقدند خودروسازان بزرگ برای تداوم حیات خود بار مالی و مسئولیت خود را بر دوش شرکتهای زیرمجموعه و قطعهسازان گذاشتهاند. موسی ترابی، فعال و کارشناس صنایع خودرو و قطعهسازی به روزنامه «دنیایخودرو» گفت: «درحالحاضر قطعهسازی در ایران با چالشهای بسیاری روبهرو است، ازجمله تامین مواد اولیه، مسائل مالی و تعامل با خودروسازان بزرگ.»
وی در ادامه با اشاره سیاستگزاری دولت چین درخصوص ممنوعیت انتقال فناوری از سوی خودروسازان چینی به دیگر همتایان فعال در این حوزه عنوان کرد: «تاثیرات تحولات اخیر در صنعت خودرو چین بر قطعهسازی میتواند پیچیده و چندوجهی باشد. قطعهسازان باید با تغییرات بازار و نیازهای جدید خود را وفق دهند و به سمت نوآوری و بهبود کیفیت حرکت کنند تا بتوانند در این فضای رقابتی پایدار بمانند.»
تولید قطعات خودرو در ایران بهعنوان یکی از ارکان مهم در زنجیره تامین صنعت خودرو، با چالشها و مشکلات متعددی روبهرو است. این چالشها چه شرایطی را برای قطعهسازان رقم زده است؟
چالشهای متفاوتی سد راه صنعت خودرو شده است که در صدر آنها چالشهای مالی و اقتصادی است؛ شرکتهای قطعهسازی به دلیل عدم توانایی خودروسازان بزرگ در پرداخت بهموقع، با مشکلات نقدینگی و تامین مالی مواجه هستند. این امر باعث میشود که بسیاری از قطعهسازان در تامین مواد اولیه دچار مشکل شوند.
این امر باعث افزایش هزینهها در این بنگاهها میشود و از سوی دیگر، نوسانات نرخ ارز و افزایش قیمت مواد اولیه، هزینه تولید را برای قطعهسازان بهشدت افزایش داده است.
کیفیت و استانداردهای اجباری نیز باعث افزایش هزینه تولید و کاهش کیفیت محصولات میشود در شرایط اقتصادی نامساعد بسیاری از قطعهسازان به دنبال کاهش هزینهها هستند که میتواند به کاهش کیفیت قطعات منجر شود.
تحولات اخیر در صنعت خودرو چین و تصمیمات دولت این کشور میتواند تاثیرات مهمی بر قطعهسازی ایران داشته باشد. عدم انتقال فناوری تولید و بومیسازی قطعات خودروهای چینی چه تبعاتی را برای صنعت قطعه و خودروسازان خصوصی به دنبال دارد؟
عدم انتقال فناوری ازسوی دولت چین به خودروسازان آن کشور تاکید شده و ایران در این خصوص مستثنا نیست. با عدم انتقال دانشفنی از خودروسازان چینی به کشورها، قطعهسازان محلی در کشورهای هدف ممکن است نتوانند به فناوریهای جدید دسترسی پیدا کنند. این موضوع میتواند منجر به کندی فرآیند داخلیسازی و عدم توانایی در رقابت با محصولات باکیفیتتر شود.
این امر برای حفظ جریان صادرات قطعات به کشورهای هدف است. باتوجه به اینکه خودروسازان چینی از روش CKD (ارسال قطعات منفصله) استفاده میکنند، ممکن است کشورهای هدف بیشتر به واردات قطعات از چین وابسته شوند.
این وابستگی میتواند به چالشهایی مانند نوسانات قیمت و مشکلات تامین مواد اولیه منجر شود. این سیاست دولت چین برای حذف خودروسازان کوچک و محلی است تا بتواند در آن بازارها یکهتازی کند و ورود قطعات چینی به بازارهای جدید میتواند به رقابت شدیدتری در قیمت و کیفیت بینجامد. قطعهسازان محلی ممکن است برای رقابت با قیمتهای پایینتر و کیفیت رقابتی، تحت فشار قرار بگیرند.
برخی کارشناسان معتقدند پاسخگویی به نیاز بازار نیازمند تهیه پلتفرم داخلی و کاهش هزینههای بخشهای تحقیق و توسعه است. برای دستیابی به این مهم چه اقداماتی را ضروری میدانید؟
با گسترش خودروهای برقی، نیاز به قطعات الکترونیکی و هوشمند در حال افزایش است. قطعهسازان باید خود را با این تغییرات هماهنگ کنند و به تولید قطعات الکترونیکی و فناوریهای جدید روی آورند. با توجه به تمرکز خودروسازان چینی بر کشورهای خاورمیانه و روسیه ممکن است فرصتهای جدیدی برای قطعهسازان محلی در این بازارها ایجاد شود.
این فرصتها میتوانند شامل تامین قطعات و همکاری با خودروسازان باشند. برای باقی ماندن در رقابت، قطعهسازان نیاز دارند به تحقیق و توسعه در حوزههای جدید توجه کنند.
این امر شامل توسعه تکنولوژیهای جدید، افزایش کیفیت و بهبود فرآیندهای تولید است. ازسویدیگر باتوجه به فشارهای ناشیاز رقابت با محصولات چینی، دولتها ممکن است نیاز به اتخاذ سیاستهای حمایتی داشته باشند که میتواند به نفع صنعت قطعهسازی باشد. این سیاستها میتوانند شامل ارائه تسهیلات مالی و ایجاد زیرساختهای مناسب باشند.
شما اشاره کردید خودروسازان بزرگ، بار مالی خود را به قطعهسازان منتقل کردهاند. میتوانید توضیح دهید این انتقال بار مالی دقیقا به چه شکلی انجام میشود؟
خودروسازان بزرگ بهدلیل مشکلات مالی خود قادر به پرداخت بهموقع بدهیها به قطعهسازان نیستند. این انتقال بار مالی به این شکل صورت میگیرد که خودروسازان هزینههای خود را به تعویق میاندازند و در نتیجه قطعهسازان باید برای تامین نقدینگی و خرید مواد اولیه از منابع مالی دیگری استفاده کنند، که این امر باعث افزایش هزینهها برای آنها میشود.
چگونه این بار مالی روی عملکرد و توانایی قطعهسازان تاثیر میگذارد؟ آیا این تاثیرات کوتاهمدت یا بلندمدت هستند؟
این بار مالی باعث میشود قطعهسازان نتوانند مواد اولیه موردنیاز خود را بهموقع تامین کنند که به کاهش تولید و افزایش هزینههای عملیاتی منتهی میشود. در کوتاهمدت، قطعهسازان مجبور به استفاده از منابع مالی پرهزینه مانند وامها میشوند و در بلندمدت، این فشار میتواند منجر به ورشکستگی شرکتهای کوچکتر شود.
آیا این فشارهای مالی باعث کاهش کیفیت قطعات تولیدی خواهد شد؟ اگر چنین است، این کاهش کیفیت چه عواقبی برای صنعت خودرو و مصرفکنندگان خواهد داشت؟
بله، این فشارهای مالی میتواند به کاهش کیفیت قطعات تولیدی منجر شود زیرا قطعهسازان برای کاهش هزینهها ممکن است از مواد اولیه با کیفیت پایینتری استفاده کنند. این کاهش کیفیت درنهایت میتواند به خرابی زودرس قطعات، افزایش هزینههای تعمیر و نگهداری برای مصرفکنندگان و در نهایت کاهش اعتماد به برندهای خودروساز منجر شود.
چرا خودروسازان بزرگ بهجای اینکه خودشان این فشار را مدیریت کنند، آن را به قطعهسازان منتقل میکنند؟ آیا ضعف ساختاری در مدیریت خودروسازان وجود دارد؟
دلیل اصلی این انتقال فشار مالی، مشکلات نقدینگی خودروسازان و عدم توانایی آنها در مدیریت مالی کارآمد است. ازسویدیگر، ضعف ساختاری در مدیریت این شرکتها نیز نقش مهمی دارد، زیرا بسیاری از خودروسازان بهجای اصلاح ساختارهای مالی و اقتصادی خود، ترجیح میدهند مشکلات را به زنجیره تامین منتقل کنند.
شما چه پیشنهادهایی برای بهبود شرایط قطعهسازان دارید؟ آیا راهکاری برای کاهش این فشار مالی وجود دارد؟
برای بهبود شرایط قطعهسازان، افزایش حمایتهای مالی از سوی دولت و بانکها ضروری است. همچنین خودروسازان باید با قطعهسازان همکاری بیشتری داشته باشند تا تعهدات مالی خود را به موقع انجام دهند. تشکیل نهادهای نظارتی مستقل برای پایش روابط مالی بین خودروسازان و قطعهسازان نیز میتواند کمککننده باشد.
آیا تاکنون مذاکراتی بین قطعهسازان و خودروسازان برای حل این مشکلات انجام شده است؟ نتیجه این مذاکرات چه بوده؟
بله؛ مذاکراتی بین قطعهسازان و خودروسازان انجام شده، اما نتایج ملموس آن به دلیل عدم همکاری کامل خودروسازان و همچنین نوسانات شدید اقتصادی هنوز مشاهده نشده است. بسیاری از توافقات به مرحله اجرا نمیرسد و قطعهسازان همچنان با مشکلات نقدینگی مواجه هستند.
یکی از مشکلات دیگر قطعهسازان دسترسی به منابع مالی مناسب است. به نظر شما دولت و بانکها چگونه میتوانند به بهبود این شرایط کمک کنند؟
دولت و بانکها میتوانند با ارائه تسهیلات مالی کمبهره و طولانیمدت به قطعهسازان کمک کنند تا آنها بتوانند در شرایط فعلی از مشکلات نقدینگی خود عبور کنند. همچنین ایجاد صندوقهای حمایتی و تخصیص اعتبار برای توسعه فناوری نیز میتواند تاثیرگذار باشد.
آیا افزایش واردات قطعات خارجی به این مشکلات دامن زده است؟ این مساله چگونه بر قطعهسازان داخلی تاثیر میگذارد؟
افزایش واردات قطعات خارجی بهخصوص از چین، فشار زیادی بر قطعهسازان داخلی وارد کرده است. این موضوع باعث میشود که قطعهسازان داخلی نتوانند با قیمتهای پایینتر رقابت کنند و در نتیجه بسیاری از آنها از بازار خارج میشوند. واردات بیرویه میتواند منجر به وابستگی بیشتر کشور به واردات و کاهش توان داخلیسازی شود.
بهجز مشکلات مالی، چه چالشهای دیگری در صنعت قطعهسازی ایران وجود دارد که کمتر به آن پرداخته شده است؟
علاوهبر مشکلات مالی، چالشهایی مانند فقدان تکنولوژی بهروز، عدم دسترسی به مواد اولیه با کیفیت و ضعف در توسعه زیرساختهای لازم برای تحقیق و توسعه ازجمله مسائل کمتر موردتوجه در این صنعت هستند.
وضعیت آموزش و تربیت نیروی کار متخصص در این حوزه چگونه است؟ آیا قطعهسازان با کمبود نیروی متخصص نیز روبهرو هستند؟
در صنعت قطعهسازی ایران، کمبود نیروی متخصص به یکی از چالشهای مهم تبدیل شده است. سیستم آموزشی کشور بهدرستی با نیازهای این صنعت هماهنگ نشده و بسیاری از قطعهسازان مجبور به آموزش نیروی کار خود هستند که این فرآیند زمانبر و هزینهبر است.
در شرایط کنونی، قطعهسازان چگونه میتوانند در بازارهای جهانی رقابت کنند؟ آیا برنامهای برای صادرات قطعات وجود دارد؟
برای رقابت در بازارهای جهانی، قطعهسازان نیاز به نوآوری، ارتقای کیفیت و بهبود فرآیندهای تولید دارند. البته برنامههایی برای صادرات قطعات وجود دارد، اما برای موفقیت در این مسیر، به حمایتهای بیشتری ازسوی دولت و ایجاد زیرساختهای مناسب نیاز است.
به نظر شما، سیاستگزاریهای دولت در حوزه خودروسازی و قطعهسازی تا چه اندازه موثر بوده است؟ آیا نیاز به بازنگری در این زمینه وجود دارد؟
سیاستگزاریهای دولت در حوزه خودروسازی و قطعهسازی تا بهحال نتوانستهاند بهطور کامل چالشهای این صنعت را رفع کنند. درنتیجه نیاز به بازنگری در این سیاستها و تدوین برنامههای حمایتی بلندمدت وجود دارد تا صنعت قطعه بتواند با رقابتهای جهانی همگام شود.
خودروسازان بزرگ معمولا از قطعهسازان توقع دارند که با شرایط سخت اقتصادی همچنان به تولید ادامه دهند. آیا این توقعات منطقی است؟
توقعات خودروسازان از قطعهسازان برای ادامه تولید با وجود شرایط سخت اقتصادی غیرمنطقی است.
اگر خودروسازان همکاری مالی و مدیریتی با قطعهسازان نداشته باشند، نمیتوان انتظار داشت که تولیدات باکیفیت و مطابق با نیاز بازار ارائه شود.
اگر قطعهسازان نتوانند با این فشارها مقابله کنند، چه پیامدی برای صنعت خودرو در ایران به همراه خواهد داشت؟
اگر قطعهسازان نتوانند با این فشارها مقابله کنند، صنعت خودرو در ایران با کاهش تولید، افزایش قیمتها و افت کیفیت روبهرو خواهد شد. این موضوع ممکن است باعث افزایش وابستگی به واردات و خروج بسیاری از قطعهسازان کوچک از بازار شود.
درنهایت، چه پیشنهاد برای مسئولان و سیاستگزاران صنعت خودرو و قطعهسازی دارید؟ چه اقداماتی میتواند به بهبود وضعیت این صنعت کمک کند؟
پیشنهاد و پیام من به مسئولان و سیاستگزاران این است که برای نجات صنعت قطعهسازی نیاز به تدوین برنامههای حمایتی و ارائه تسهیلات مالی به قطعهسازان داریم. همچنین سیاستگزاریها باید بهگونهای باشد که صنعت قطعهسازی بتواند در سطح بینالمللی رقابت کند و از فشارهای داخلی کاسته شود.