قطعی برق بهطور مستقیم هزینههای تولید را افزایش میدهد. واحدهایی که یک روز فعال هستند و یک روز نیستند، با افزایش هزینهها مواجه میشوند و این موضوع مستقیما بر قیمت محصول تاثیر میگذارد، تاثیری که هم در بازار داخلی و هم در صادرات مشهود است.
درباره افزایش تعرفههای برق، باید توجه داشت این تغییر تا چه اندازه میتواند سرمایهگذاری و اشتغال را تحتتاثیر قرار دهد. به نظر من افزایش قیمت برق نباید بهصورت ناگهانی و لحظهای اعمال شود. بهتر است این تغییرات با یک برنامه زمانبندی مشخص و در طول چند سال به واحدهای تولیدی اطلاع داده شود.
اگرچه پایین بودن قیمت انرژی در ایران مسالهای پذیرفتهشده است، اما اعمال تغییرات در این حوزه نیازمند برنامهای تدریجی و سالانه است.
برای رفع ناترازی انرژی باید از تصمیمگیریهای لحظهای و شتابزده پرهیز کرد و بهجای آن، برنامهریزی بلندمدت و دقیقتری داشت. متاسفانه در گذشته بسیاری از تصمیمات در زمینه قطعی برق، کمبود انرژی و توسعه انرژیهای جایگزین بدون برنامهریزی مناسب و بهصورت فوری اتخاذ شده، برای مدیریت بهتر نیاز است هم در موضوع قطعی برق و هم در توسعه انرژیهای جایگزین، رویکردی برنامهریزیشده اتخاذ کنیم.
باید فرصت کافی به واحدهای تولیدی داده شود تا از پیش بدانند، برای مثال، در سال آینده چه میزان برق در دسترس خواهند داشت یا چه مقدار انرژی جایگزین تامین خواهد شد. چنین برنامهریزی میتواند به تصمیمگیری بهتر واحدهای تولیدی کمک کند.
بهعنوانمثال در استان زنجان برای مدیریت مصرف برق، بررسی دقیقی انجام دادیم تا واحدهایی را که مصرف برق بالایی دارند شناسایی کنیم. پس از تحلیل میزان اشتغال و مصرف برق این واحدها، تصمیمگیری شد قطعی برق را با مدیریت به واحدهای پرمصرف محدود شود.
این اقدام با هماهنگی و توافق مجموعه توانیر انجام شد و از قطعی برق گسترده برای تمام واحدهای استان جلوگیری به عمل آمد. بنابراین در این وضعیت که با کمبود انرژی مواجه هستیم، باید تصمیمگیریهای بهتری صورت گیرد، تا کمترین آسیب به واحدهای تولیدی وارد شود.