به گزارش «اخبار خودرو»، عضو ارشد شورای سردبیری روزنامه دنیای خودرو در این باره نوشت:
همزمان با خصوصیسازی ایرانخودرو، مقدمات افزایش سرمایه این شرکت از محل تجدید ارزیابی داراییهای آن بهمنظور خروج از شمول ماده141 قانون تجارت توسط هیاتمدیره جدید این شرکت فراهم شده است تا در گام نخست؛ این شرکت دستکم روی کاغذ، از زیاندهی و شرایط اعلام ورشکستگی خارج شود.
طبق قانون مذکور، موضوع افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها برای شرکتهایی که پنج سال از آخرین تجدید ارزیابی آنها گذشته باشد، الزامی بوده که در مورد ایرانخودرو نیز صادق است. در همین راستا، ارزشیابی داراییهای این شرکت به پایان رسیده و هیاتمدیره ایرانخودرو، افزایش سرمایه ۹۴۱درصدی از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییها را به تصویب رسانده است. اما ایرانخودرو که بهتازگی مدیریتش به سهامداران خصوصی آن سپرده شده، دچار ورشکستگیهایی است که با افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییهایش، از آنها رهایی نمییابد.
تولید در ایرانخودرو از نظر کمی و کیفی ورشکسته است؛ زیرا از یکسو، تحقیقوتوسعه در این مجموعه بهواسطه گرفتاریهای مالی، روندی بسیار کند و تقریبا متوقفشده داشته و ازسویدیگر، وابستگی تولید ایرانخودرو به پلتفرمهای قدیمی و افت کیفیت محصولات و خدمات مجموعه، به برند ایرانخودرو آسیب بسیار شدیدی وارد کرده است.
در چنین شرایطی انتظار میرود شاکله مدیریتی و ساختار نیازمند اصلاح ایرانخودرو و برخی شرکتهای تابعه آن، با دگردیسیهای مدیریتی اساسی، متحول شوند و شاهد یک گسست بنیادین و قطع استمرار ساختار ناکارآمد پیشین باشیم.
ساختاری که خروجی آن زیاندهی ماهانه 3هزار میلیارد تومانی خودروسازان (معادل ۱۲درصد کل یارانه نقدی ماهانه مردم) بوده و به اعتراف مدیریت ارشد قبلی (در مجمع عمومی سالانه این شرکت به تاریخ ۳۱تیر ۱۴۰۳) نمیتوان تماما آن را به گردن قیمتگذاری دستوری انداخت چراکه دستکم ۳۰درصد زیان انباشته ایرانخودرو از محل قیمت تمامشده بالای تولید محصولات است.
هزینه بالای تولید و غیراقتصادی بودن آن در ایرانخودرو، به عواملی بسیار گستردهتر از «عدم بهرهوری مناسب منابع انسانی» این شرکت برمیگردد.
رویکرد مدیریتی در ایرانخودرو تا پیش از تغییرات اخیر، مانند هر بنگاه دولتی دیگری، معطوف به «مدیریت هزینه» بوده است، درحالیکه در بخش خصوصی، رویکرد مدیریتی بر «مدیریت درآمد» متمرکز بوده و صحبت از سود و زیان، سخن از بقا و فنای بنگاه است.
بر این اساس، انتظار میرود؛ حاصل مدیریت سهامداران خصوصی در ایرانخودرو (حتی با در نظر گرفتن شرایط نامساعد اقتصاد کلان کشور که حاصل تحریمها و سوءمدیریتهای داخلی است)؛ ارتقای کمیوکیفی تولید و توسعه محصول مبتنی بر پلتفرمهای جدید، بهبود شرایط فروش، تحویل و خدمات پسازفروش، بازسازی زیرساختهای تولیدی و مالی شرکت، بهبود چشمگیر بهرهوری در همه بخشها، کاهش هزینههای سربار و بهای تمامشده تولید بدون قربانیکردن کیفیت محصولات، افزایش محسوس و ملموس رضایت مشتریان و در یک کلام «احیای برند» این خودروساز بزرگ داخلی طی یک برنامه زمانبندیشده مشخص و شفاف باشد.