به گزارش اخبار خودرو ، تصمیمگیری در مورد پایه و شالودهای که قرار است یک خودرو بر اساس آن طراحی و تولید شود، مهمترین مسالهای است که در صنعت خودرو مد نظر قرار میگیرد.
با توجه به اهمیت این موضوع فعالان مختلف این حوزه در کشور ما هر کدام نظرات و برآوردهای متفاوتی در این زمینه دارند. یک طرف کارشناسان دانشگاهی و آکادمیک حوزه خودروسازی هستند که معتقدند طراحی پلتفرم در ایران اتفاقی است که با هزینهای نهچندان بالا امکانپذیر میشود و در طرف دیگر کارشناسان فعال در صنعت خودرو هستند که با توجه به تجربه عملی در این زمینه بر این باورند که طراحی پلتفرم کار آسانی نیست که با هزینهای کم و با صرفهجویی امکانپذیر باشد.
[caption id="attachment_199843" align="aligncenter" width="700"]
بر این اساس حسن کریمیسنجری، از کارشناسان و فعالان صنعت خودرو در گفتوگو با روزنامه «دنیای خودرو» ضمن توضیح در مورد انواع پلتفرم که توسط خودروسازان بزرگ دنیا مورد استفاده قرار میگیرد، به پنج اصل مهم که در طراحی و ساخت پلتفرم باید مد نظر قرار گیرد، اشاره کرد.
وی همچنین به برآورد هزینه طراحی پلتفرم خودرو در کشور و شرکتهای بزرگ بینالمللی خودروساز پرداخت.
پلتفرم به کدام بخش خودرو اطلاق میشود و اصولا دلیل جداسازی بخشی از خودرو تحت عنوان پلتفرم از سایر اجزا چه بوده است؟ واقعیت این است که تعریف مشخص و یکسانی در مورد پلتفرم وجود ندارد. شاید بتوان گفت سادهترین تعریفی که در مورد پلتفرم ارائه شده، همان تعریفی است که به «تمام اجزای یک خودرو که در نگاه اول و با فاصله، قابل رویت نیستند» اطلاق میشود.
اما قطعا با هر تعریفی اجزای Power Train یا همان قوای محرکه خودرو نظیر موتور، گیربکس و اکسلها، قطعا در ساختار پلتفرم خودرو جای میگیرند. با توجه به سخت شدن رقابت در تجارت جهانی خودرو، کاهش قیمت تمامشده یک خودرو، بیش از گذشته برای شرکتهای خودروساز اهمیت یافته است.
به همین منظور این شرکتها برای پایداری خود در صحنه رقابت و تجارت در تلاش هستند تا به اشکال مختلف قیمت تمامشده محصولاتشان را کاهش دهند تا از این طریق بخش بیشتری از تقاضای بالقوه بازار را به تقاضای بالفعل تبدیل کنند.
به هر حال پر واضح است که پلتفرم به دلیل اجزای پرهزینه خود یعنی موتور، گیربکس و سیستم تعلیق بخشِ گران یک خودرو محسوب میشود. در حالی که از دید مشتریان معمولی، انتخاب یک خودرو در درجه دوم اهمیت قرار دارد.
در واقع برای عموم مشتریان در دنیا طراحی ظاهری و مدلینگ یک خودرو از اهمیت بالاتری برخوردار است. شاید این بهترین دلیل باشد برای این موضوع که شرکتهای بزرگ خودروسازی، خودروهای خود را به نحوی تولید و روانه بازار کنند که هرچند بخش گِران آن یعنی پلتفرم در مدلها و کلاسهای مختلف خودرویی یکسان هستند اما به ظاهر با طرح و مدلهای متنوع و جذاب به بازار عرضه شوند، بیآنکه افزایش قیمت متناسب با تصورات مشتریان در خودرو ایجاد شود.
توسعه این تکنیک در طراحی خودروهای جدید، شرکتهای خودروسازی را به سمت طراحی و ساخت پلتفرمهای مشترک با سایر خودروسازان حتی شرکتهای رقیب سوق داده است.
به عنوان مثال پلتفرم CD3 شرکت فورد در مدلهای متنوعی از مزدا و GM مورد استفاده قرار گرفته، یا پلتفرم PF1 در بین مدلهای مختلفی از پژو و سیتروئن به اشتراک گذاشته شده است.
این اشتراک پلتفرم باعث شده است هزینه طراحی و ساخت پلتفرم بین دو یا چند شرکت خودروساز توزیع شود، لذا سرانه هزینهها نسبت به هر شرکت در مقایسه با طراحی اختصاصی کاهش یابد.
دوم اینکه ارائه خدمات پس از فروش به خودروهایی با پلتفرم مشترک با سرعت بیشتر و هزینه کمتری صورت پذیرد و نهایتا این شرکتها امیدوار باشند که در بازه زمانی کوتاهتری (بهواسطه تولید بیشتر) به سطح تیراژ اقتصادی و نقطه مستهلک شدن هزینه طراحی و ساخت پلتفرم مشترک برسند.
شاید اینها مهمترین دلایل توجه شرکتهای بزرگ خودروسازی به تفکیک بخشی از خودرو تحت عنوان پلتفرم و تصمیم بر ثابت نگاه داشتن آن در تعداد و مدلهای بیشتری از خودروها به سبب کاهش قیمت تمامشده باشد. طراحی پلتفرم صفر تا صد به چه شکل است و چگونه انجام میشود؟ طراحی پلتفرم یعنی طراحی تکتک اجزا و زیرمجموعههای آنها، کار بسیار حرفهای و هزینهبری است. به هر حال در دنیا شرکتهای محدودی وجود دارند که بهطور تخصصی به طراحی و ساخت اجزای پلتفرم نظیر موتور و گیربکس میپردازند.
بر این اساس وقتی صحبت از طراحی و ساخت یک پلتفرم میشود، باید به چند نکته توجه داشت. نخستین موضوع این است؛ شرکتی که قصد دارد به موضوع طراحی و ساخت پلتفرم ورود کند باید دانش فنی طراحی و تولید اجزای اصلی پلتفرم یعنی موتور، گیربکس، محورها، سیستم تعلیق و سایر اجزا را داشته باشد. به عنوان مثال باید شرکت تخصصی تولیدکننده موتور و قطعات حساس آن در زنجیره تامین این شرکت قرار داشته باشد.
به همین ترتیب شرکتهای تخصصی تولیدکننده سایر اجزا هستند، ضمن آنکه همه این شرکتها باید توانایی طراحی و ساخت ماژول اصلی را داشته باشند و شرکتهای زیرمجموعه آنها نیز باید در ساخت قطعات ماژول با سطح کیفی قابل قبول و همچنین در قیمت رقابتی توانا باشند.
دوم آنکه طراحی مدلهای مختلف روی یک پلتفرم و سرعت انبوهسازی این طراحی، توانایی مهمی است که این شرکتها باید به آن مجهز باشند.
سرعت طراحی و مدلینگ روی یک پلتفرم و انبوهسازی آن در شرکتهای خودروسازی مطرح، توانایی است که این روزها در این شرکتها، حداقل هر سال یکبار از طریق معرفی خودروهای جدید به نمایش گذاشته میشود.
سوم آنکه وجود یک زنجیره تامین حرفهای صاحب تکنولوژی ساخت با حداقل دو، سه قطعهساز صاحب جایگاه کیفی جهانی یا منطقهای در مورد هر قطعه کاملا ضروری است یعنی شرکت قطعهسازی که نخست بپذیرد از ابتدای طراحی یک ماژول مثل موتور در کنار تیم طراحی شرکت مثلا موتورساز قرار بگیرد و دوم توانایی تجهیز خود به اتوماسیون ساخت برای تولید قطعه موتور باکیفیت قابل قبول و رقابتی به لحاظ قیمت را داشته باشد.
وجود چنین شبکه پهناوری از قطعهسازان در نزدیک یک ماژولساز میتواند در کاهش هزینههای خرید و لجستیک و نهایتا کاهش قیمت تمامشده قطعه و ماژول موثر باشد.
چهارم آنکه معمولا از آنجایی که برای ورود به عرصه رقابت جهانی در صنعت خودرو داشتن یک پلتفرم به تنهایی نمیتواند تضمینکننده ورود به همه سگمنتهای بازار باشد، لذا دستکم دو یا سه پلتفرم برای پایداری در حوزه رقابت و فروش الزامی است زیراشرکت خودروسازی که قصد دارد به طراحی و ساخت پلتفرم اختصاصی ورود کند، باید به این موضوع نیز توجه داشته باشد که تولید تنها یک پلتفرم نمیتواند تضمینکننده موفقیت در عرصه تجارت جهانی خودرو باشد. پنجمین و مهمترین نکته در مورد شرکتی که قصد دارد به طراحی و ساخت یک پلتفرم ورود کند، برخورداری از بازار رقابتی و غیرانحصاری برای فروش محصولات تولید شده روی پلتفرم ساخته شده است.
در واقع چنین بازاری تضمینکننده میزان فروش آن شرکت در سطحی بسیار بالاتر از نقطه تیراژ اقتصادی است چراکه سودآوری فروش، تازه از نقطه تیراژ اقتصادی شروع میشود.
به طوریکه تا آن نقطه، درآمدهای شرکت خودروساز، ناشی از فروش خودروهای با پلتفرم ساختهشده، هزینههای طراحی و ساخت را پوشش میدهند. قطعا محاسبه این نقطه برای توجیه اقتصادی طرح، قبل از مبادرت به طراحی و ساخت پلتفرم ضروری است.
اصولا شرکتهایی که به طراحی و ساخت پلتفرم اقدام کردهاند، از بازارهای جهانی و صادراتی بزرگی برخوردار هستند. وجود یک بازار بزرگ تضمین شده، ورود به طراحی و ساخت یک پلتفرم جدید را توجیه میکند.
الزامات و هزینههای مرتبط با طراحی و ساخت یک پلتفرم کدام است؟ برخی کارشناسان معتقدند که در نظر گرفتن هزینهای بیش از ۱۵ میلیارد تومان برای ساخت یک پلتفرم هیاهویی است که خودروسازان به راه انداختهاند. نظر شما در این مورد چیست؟ اصولا عمر فعال بودن یک پلتفرم در بازه زمانی حدود ۸ تا ۱۵ سال است. علت اصلی از رده خارج شدن یک پلتفرم، ارتقای سطح دانش فنی و تکنولوژی ساخت اجزای پلتفرم برگرفته از تغییر خواستههای مشتری است که باعث میشود پلتفرم کارایی خود را ازدست بدهد.
حال اگر قرار باشد شرکت یا شرکتهایی که صاحب یک پلتفرم هستند، پلتفرم جدیدی را طراحی کنند و بسازند، از آنجا که پیشتر صاحب دانش فنی، تکنولوژی ساخت و دارای شبکهای از تامینکنندگان قطعات مربوط به اجزای یک پلتفرم بودهاند، قطعا در زمان کوتاهتر و با هزینه کمتری توانایی این کار را دارند. اما اگر قرار باشد طراحی و ساخت یک پلتفرم در شرکت یا کشوری اتفاق بیفتد که پیش از آن نه دارای دانش فنی و نه دارای زنجیرهای از تامینکنندگان صاحب جایگاه کیفی بوده است، قطعا کار دشوار و پر هزینهای خواهد بود.
با اصولی که در پاسخ به سوال دوم مطرح شد، پر واضح است که رعایت تمام این اصول، هم الزامی است و هم هزینهزا. بنابراین اینکه بتوان با ۱۵ میلیارد تومان یک پلتفرم اختصاصی ساخت، تصوری غیرحرفهای است. شاید منظور این افراد از پلتفرم، صرفا طراحی و ساخت یک ماکت خودرویی است که به نظر با کمتر از این هم میتوان اینکار را انجام داد. آنچه به طور منطقی در دنیا اتفاق میافتد این است که شرکتهای خودروسازی برای طراحی و انبوهسازی یک پلتفرم نزدیک ۵/۱ تا ۲ میلیارد دلار سرمایهگذاری مشترک انجام میدهند.
تازه این رقم برای شرکتهایی است که صاحب برند و دانش فنی هستند، از بازارهای نسبتا تضمینشده صادراتی و داخلی برخوردارند و مهمتر از همه دارای شبکهای از سازندگان قطعه و ماژول در سطح کیفی با گرید A یا B هستند.
با این توصیف چگونه در کشوری که نه دانش فنی دارد و نه صاحب برند است و نه از هیچیک از الزامات حرفهای برند شدن بهره میبرد، با عددی معادل ۴ میلیون دلار طراحی و ساخت یک پلتفرم امکانپذیر است؟ اگر با ۴ میلیون دلار امکان داشت پلتفرم طراحی کرد، اصولا جداسازی پلتفرم بهعنوان یک ساختار گران از شاکله خودرو موضوعیت نداشت و خودروسازان بزرگ دنیا پیش از مدلسازی و طراحی بدنه، برای هر مدل یک پلتفرم اختصاصی طراحی میکردند که قطعا به محبوبیت و جذابیت خودرو نیز افزوده میشد.