قطعه سازان

قیمت تمام‎شده تولید پمپ‌روغن به 44هزار تـومان رسیده اما قـطعه‌ساز مجبور است آن را با قیمت 31هزار تــومان به خـودروساز بفروشد

به گزارش اخبار خودرو ، پس از ایجاد ناآرامی‌ها در بازار ارز و مطرح شدن دوباره موضوع بازگشت تحریم‌های اقتصادی علیه ایران، صنایع تولیدی کشور با چالش‌های زیادی روبه‌رو شدند. این موضوع در حوزه قطعه‌سازی به جایی رسیده که صرفه تولید را برای فعالان این بخش به حداقل و حتی صفر رسانده و باعث تعطیلی برخی واحدهای فعال در این بخش شده است. در این شرایط آن تعداد از قطعه‌سازانی که هنوز فرایند تولید را ادامه می‌دهند، معتقدند هزینه تمام‎شده تولید افزایش یافته و برای جبران این مساله، نیاز به بالا رفتن قیمت خودروهاست تا خودروساز بتواند هزینه واقعی قطعات را بپردازد. دراین‌باره، گفت‎وگویی با ابراهیم احمدی، رئیس هیات‎مدیره انجمن تخصصی صنایع همگن نیرومحرکه و قطعه‌سازان خودرو اصفهان داشته‎ایم که در ادامه می‎خوانید.

 از ماه پایانی سال گذشته تاکنون قطعه‌سازان تاکید زیادی بر لزوم افزایش قیمت خودرو و به‌دنبال آن، افزایش قیمت قرارداد با خودروسازان دارند. دلیل این اصرار و تاکید چیست؟
نخست باید بپذیریم تورمی وجود داشته که باعث افزایش قیمت قطعات شده است. به‌همین‌دلیل قیمت خودرو نیز باید بالا برود. خودروساز باید بتواند به همان نسبتی که قیمت تمام‎شده تولید قطعات افزایش یافته، قیمت محصول خود را بالا ببرد تا بتواند مطالبات تامین‌کنندگان را بپردازد. البته لازم به تاکید است که این افزایش قیمت قطعات بر اساس دلار 4200تومانی است. ارزی که در زمینه تخصیص آن موانع زیادی وجود دارد و تعداد کمی از قطعه‌سازان در زمان محدودی موفق به دریافت این نوع ارز شدند. بنابراین نخستین موضوع این است که قیمت آزاد شود. یا حداقل بپذیرند این افزایش هزینه تولید باید به قطعه‌ساز پرداخته شود. در واقع خودروساز با فروش خودرو به قیمت واقعی می‌تواند قیمت قطعات را بپردازد. چراکه درحال‎حاضر قیمت تمام‎شده برخی قطعات تا 70درصد افزایش یافته است. این تغییر قیمت به دلیل بالا رفتن قیمت مواد اولیه از جمله آلومینیوم، مس، فولاد، پلیمرها و... است. این در حالی است که در حدود 7درصد اجازه افزایش قیمت به خودروساز داده شده است. با ادامه این روند، به زودی همه تولیدکنندگان این صنعت ورشکست 
خواهند شد.

 بحث کمبود نقدینگی و در کنار آن افزایش قیمت تمام شده تولید، از 40 تا 70درصد از سوی قطعه‌سازان بارها مطرح شده است. این در حالی است که مطالبات معوق قطعه‌سازان از خودروسازان از سال گذشته تا به حال رقم قابل‌توجهی را شامل می‌شود. چرا برای حل مشکل نقدینگی، پیش‌از هرچیز، بر دریافت این مطالبات تاکید نمی‌شود؟
پرداخت مطالبات بحث جدایی است. به هر شکل خودروساز خواه‌ناخواه باید این بدهی را بپردازد. اما آن‎چه امروز قطعه‌ساز را به سوی نابودی می‌کشاند، افزایش هزینه‎ای است که در تولید ایجاد شده است. برای مثال قیمت تمام‎شده تولید پمپ‌روغن برای یک قطعه‌ساز 44هزارتومان تمام می‌شود اما مجبور است این قطعه را با قیمت 31هزارتومان به ایران‌خودرو بفروشد. 

 حتی با این توضیح درست، هنوز این موضوع مطرح است که با پرداخت بدهی معوق از سوی خودروساز، بی‌شک شرایط قطعه‌ساز از نظر نقدینگی بهتر خواهد شد.
این مطالبات به‌هرحال الان به حساب خودروساز است و تحت هیچ شرایطی نمی‌تواند از پرداخت این بدهی شانه خالی کند. این قراردادی است که پیش‌از این به‌شکل رسمی پذیرفته شده و الزاما قابل‌پرداخت است. آن‎چه امروز به چالش جدی و حتی وحشتناک برای قطعه‌سازان تبدیل شده، افزایش قیمت‌هاست. ما درحال‎حاضر محصول را با قیمت بالا تولید می‌کنیم اما با قیمت بسیار پایین‌تر به خودروساز می‌فروشیم. این موضوعی است که باید اصلاح شود. حالا بعد از تغییر و افزایش قیمت قرارداد، این پول به حساب بدهی خودروساز قرار گذاشته خواهد شد که اگر بعد از 120روز، چهار، پنج یا شش‌ماه هم نپردازد، درنهایت الزام به 
پرداخت دارد.

 با ‌توجه به شرایطی که توضیح دادید، به‌نظر می‌رسد قدرت تولید قطعه‌سازان به شدت کاهش یافته است. به‌گفته برخی دیگر از تولیدکنندگان، تا اواسط مردادماه تعداد زیادی از واحدهای تولید قطعات خودرو تعطیل خواهند شد. به این ترتیب خودروسازان قطعات موردنیاز تولید را از چه منابعی تامین خواهند کرد؟
توجه داشته باشید دریافت نقدینگی خودروسازان نیز در این شرایط کم شده و به‌دنبال آن حجم تولید خودرو نیز کاهش یافته است. درحال‎حاضر حتی خرید با قیمت پایین نیز از سوی خودروساز سفارش‌گذاری نمی‌شود. به این دلیل که حجم تولیدشان پایین آمده است. درتوضیح این شرایط باید بگویم الان اگر خودروساز قطعه‌ای را با تیراژ 1400عدد سفارش‌گذاری کند، به‌طور میانگین از این میزان، 600قطعه تجاری می‌شود و 800قطعه اصطلاحا به کف می‌رود. یعنی قطعات ناقص است و یک خودرو به‌دلیل نرسیدن همه قطعات، تکمیل نمی‌شود. یک خودرو از حدود 12هزار قطعه تشکیل می‌شود که اگر حتی یکی از این قطعات نرسد، خودرو کامل نشده و عرضه نمی‌شود. به‌همین دلیل تاکید می‌کنیم و اصرار داریم از قطعه‌سازی به عنوان صنعت مادر و پایه خودروسازی حمایت شود. اما نه‌تنها کمکی دریافت نمی‌کنیم، بلکه مدام با انتقادها و کم‎لطفی‌ها نیز مواجه می‌شویم. به این ترتیب این صنعت به سمت نابودی در حرکت است و اگر قطعه‌سازی از بین برود، صنعت خودرو دیگر معنایی نخواهد داشت.

تامین مواداولیه مورد نیاز تولید از داخل کشور با مشکلات متعددی مواجه شده است. گفته می‌شود سهم عرضه مواداولیه از سوی تولیدکننده به بازار و بورس کالا به شدت کاهش یافته و حتی با قیمت بالا هم تهیه این مواد بسیار دشوار است که به این ترتیب نیاز به واردات قطعات احساس می‌شود. این فرایند به چه شکل پیش می‌رود؟
شرایط تامین مواداولیه دقیقا به همین شکل بوده و نیاز به واردات مواداولیه است اما انجام نمی‌شود. چطور مواد اولیه مورد نیاز را وارد کنیم، وقتی ثبت‌سفارش‌های قبلی در انتظار تخصیص ارز در بانک‌ها مانده است؟ هیچ‌کس نمی‌تواند قطعه و مواد اولیه وارد کند. لازم می‌دانم این موضوع را توضیح دهم که صادرات کشوری مانند آلمان دو سال قبل حدود 1300میلیارددلار بود که در مقابل 1200میلیارددلار واردات داشته است.  در آمریکا، چین، روسیه، ژاپن و سایر کشورها هم به‌همین شکل است. درواقع براساس مزیت نسبی هر کشور، صادرات و واردات انجام می‌شود. اما ایران متاسفانه بیشتر، کشوری واردکننده است، نه صادرکننده. درحالی‌که اکثر واردات ما به کالاهای غیرضروری و مصرفی مربوط است. توجه داشته باشید در سال‌های جنگ، 24درصد واردات کشور مربوط به ماشین‌آلات صنعتی بوده است. یعنی در زمان جنگ در کشور کارخانه و واحد تولیدی تاسیس می‌شد. اما امروز واحدهای تولیدی که فعال بوده‌اند نیز درحال تعطیلی هستند.

 برخی کارشناسان معتقدند با ارتقای تکنولوژی و توسعه فناوری، امکان کاهش هزینه تولید فراهم می‌شود. چرا از این راهکار برای پایین آمدن هزینه تولید استفاده نمی‌شود؟
ارتقای تکنولوژی تولید شاید حدود یک تا 3درصد بتواند بر کاهش هزینه تولید موثر واقع شود. در تمام دنیا وقتی گفته می‌شود با توسعه تکنولوژی تولید، بهره‌وری افزایش یافته است، این تغییر به همان میزان که اشاره شد بر کاهش هزینه‌ها تاثیر می‌گذارد. 
بااین‌وجود، ارتقای تکنولوژی و فناوری نیاز به ماشین‌آلات تولید مدرن و به‌روز دارد. اما توضیح داده شد آمار واردات ماشین‌آلات و تجهیزات تولید بسیار پایین است. وقتی دولت‌ها پشت به تولید هستند، ماشین‌آلات لازم وارد نمی‌شوند و سرمایه‌گذاری مناسب نیز انجام  نخواهد شد.

به موضوع سرمایه‌گذاری اشاره کردید. چرا ورود سرمایه و به‌طورکلی سرمایه‌گذاری در این زمینه با استقبال مواجه نمی‌شود؟
وقتی قرار است در این زمینه سرمایه‌گذاری انجام شود، این اقدام به وام و تسهیلات بلندمدت با بهره پایین نیازمند است. فرایندی که در دنیا وجود دارد. مثلا به یک کارخانه وام 15ساله با بهره 3درصد ارائه می‌شود. در این شرایط، کارخانه‌دار می‌تواند تمام خط تولید و ماشین‌آلات را با نمونه روز و مدرن تعویض کند. اما در کشور ما نه برای واردات و نه برای ساخت داخل، چنین تسهیلاتی ارائه نمی‌شود. اگر قطعه‌ساز بخواهد ماشین‌آلات را به سازنده داخل سفارش دهد، همان ابتدا باید کل هزینه ساخت را به سازنده بپردازد. در مورد واردات هم تمام پول باید یک‎جا پرداخت شود. این درحالی است که اگر سازنده خود تمکن‌مالی و کافی نداشته باشد، باید از تسهیلات بانکی استفاده کند که آن هم در ایران با سود 18 تا 25درصد ارائه می‌شود. درنهایت هم همه این اقدامات و تغییرات اگر امکان‌پذیر شود، درنهایت به افزایش 3درصد بهره‌وری منتهی می‌شود. در حالی که قیمت مواداولیه بیش از 30درصد افزایش داشته است. بنابراین چنین اظهارنظرهایی به‌نظر من فقط گم‌کردن راه است. بهره‌وری وقتی بالا می‌رود که ثبات وجود داشته باشد. در کشور ژاپن هر سال در زمینه افزایش بهره‌وری سرمایه‌گذاری می‌شود. به این ترتیب اگر اقتصاد این کشور در یک سال با 2درصد تورم مواجه شود، آن سرمایه‌گذاری و افزایش 2 تا 3درصد بهره‌وری، تاثیر این تورم را صفر می‌کند. به‌همین دلیل سال‌هاست این کشور دچار تورم نشده است. این اتفاق در کشوری می‌افتد که ثبات اقتصادی دارد. در این شرایط است که فعالیت واحد تحقیق‌وتوسعه در واحدهای تولید موثر خواهد بود، نه در جامعه‌ای که مدیران و تولیدکنندگان درگیر حل چالش‌های روزمره است و قطعه‌ساز در صحبتی که با وزیر دارد، باید مطالبه خود از خودروساز را پیگیری کند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 9 =