آلودگی هوای کلانشهرهای کشور، از تهران تا مشهد، قم، اصفهان و اراک بهچالش زیستمحیطی تبدیل شده است. بر اساس گزارش شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، وسایلنقلیه دیزلی، بهویژه اتوبوسهای فرسوده، سبب آلودگی هوای شهرها تا بیش از ۵۰ درصد میشوند. در این میان، اتوبوسهای برقی بهعنوان راهکاری برای کاهش آلودگی، ارتقای کیفیت زندگی و توسعه حملونقل پایدار مطرح شدهاند. در این گزارش بهبررسی مزایای اتوبوسهای برقی، انواع برندهای موجود در ایران، وضعیت اتوبوسهای هیبرید و چالشهای زیرساختی میپردازیم؛
مزایای اتوبوسهای برقی؛ گامی بهسوی شهر پاک
اتوبوسهای برقی با موتورهای الکتریکی و باتریهای قابل شارژ، گزینهای پاک و کارآمد برای حملونقل عمومی بهشمار میروند. پیشرانه این اتوبوسها گاز گلخانهای مانند دیاکسید کربن یا اکسیدهای نیتروژن تولید نمیکند. دادههای وزارت بهداشت نشان میدهد آلودگی ناشی از وسایل نقلیه دیزلی سالانه میلیونها تن گاز سمی وارد هوای شهرها میکند و بیماریهای تنفسی و قلبی را افزایش میدهد. اتوبوسهای برقی با حذف این آلایندهها، سلامت عمومی را بهبود میبخشند و هزینههای درمانی را کاهش میدهند؛ بهویژه در شهرهایی مانند تهران که در فصلهای سرد سال با وارونگی دما مواجه هستند.
کاهش آلودگی صوتی از دیگر ویژگیهای این اتوبوسهاست. موتورهای الکتریکی برخلاف موتورهای احتراقداخلی، عملکردی کمصدا دارند و آلودگی صوتی را در مناطق پرتردد شهری بهحداقل میرسانند. این مزیت برای کلانشهرهایی با ترافیک سنگین، مانند تهران اهمیت ویژهای دارد. از نگاه اقتصادی، اتوبوسهای برقی هزینههای عملیاتی و نگهداری کمتری دارند. نبود قطعاتی مانند سیستم اگزوز، فیلترهای روغن و تسمههای پیچیده، هزینههای تعمیرات را تا ۳۰ درصد کاهش میدهد. سیستم ترمز احیاکننده با بازیافت انرژی ترمز، فرسایش قطعات را کم کرده و مصرف انرژی را بهینه میکند.
گزارش وزارت نیرو نشان میدهد موتورهای الکتریکی با بهرهوری ۹۰ درصدی درمقایسه با ۴۰ درصد موتورهای دیزلی، سبب کاهش مصرف انرژی بهشکل چشمگیری میشوند. مطالعات جهانی نشان میدهد حتی اگر برق این اتوبوسها از سوزاندن گازوئیل در نیروگاهها تامین شود، باز هم مجموع آلودگی تولیدشده از مدلهای دیزلی کمتر است.
برندهای اتوبوسهای برقی در ایران؛ از تولید داخلی تا واردات
با وجود تاخیر طولانی در ورود اتوبوسهای برقی به ناوگان عمومی کشور، از سال ۱۴۰۱ به بعد حرکتهایی جدی در این زمینه آغاز شده است. تاکنون چند مدل اتوبوس برقی وارد خطوط بهرهبرداری یا مراحل آزمایشی شدهاند که از جمله مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اتوبوس شتاب (زیما)، محصول شرکت تولید اتوبوس برقی پارسان با همکاری گروه مپنا و عقابافشان، نخستین نمونه برجسته داخلی است. این اتوبوس قابلیت شارژ سریع در کمتر از ۴۰ دقیقه و برد مسافتی ۲۵۰ کیلومتر دارد که در شهرهایی مانند مشهد و اصفهان بهکار گرفته شده است. بیش از ۶۰ درصد قطعات این اتوبوس در داخل تولید میشود که وابستگی به واردات را کاهش میدهد. سامانههای هوشمند، مانند نمایشگرهای پیشرفته و ارتباط با مرکز داده، امکان پایش لحظهای عملکرد را فراهم میکند.
اتوبوس آتروس، محصول شرکت ایرانخودرو دیزل با هدف کاهش آلودگی هوا طراحی شده و در برخی شهرها مثل اراک، کرج، تهران و قم بهصورت آزمایشی استفاده میشود. این خودرو با ظرفیت باتری ۳۵۰ کیلووات-ساعت و توانایی پیمایش تا ۳۰۰ کیلومتر با یکبار شارژ، در شهرهای کرج و اراک بهبهرهبرداری رسیده است. این محصول دارای ۸ سال گارانتی باتری و ۵ سال گارانتی موتور است و داخلیسازی قابل توجهی دارد.
شرکت زامیاد، زیرمجموعه گروه خودروسازی سایپا نیز با معرفی اتوبوس برقی فوتون C۱۲ وارد رقابت در این عرصه شده است. این اتوبوس با باتری ۳۸۵ کیلووات-ساعتی و موتور برقی با توان ۱۹۵ اسببخار، تا ۲۵۰ کیلومتر قابلیت پیمایش دارد. امکانات آن شامل تهویهمطبوع، صندلیهای تاشو، جایگاه ویلچر، تابلو دیجیتال مسیر، ترمز ABS و سیستم هشدار تصادف است. طراحی کفخواب و سیستم تعلیق بادی، سوار شدن بر این خودرو را برای سالمندان و معلولین آسان میکند. البته نا گفته نماند که این شرکت در تلاش است تا مانند رقبا در بازار پیشرفت کند.
درحوزه واردات نیز، شرکت چینی هایگر، بهعنوان شریک اسکانیا، از طریق قرارداد مستقیم با شهرداری تهران، اتوبوسهایی با برد ۲۵۰ تا ۲۸۰ کیلومتر و ظرفیت باتری ۷۰ تا ۹۰ کیلووات-ساعت را به بازار ایران عرضه کرده است. این اتوبوسها در خطوط خاصی از تهران بهصورت محدود در حال تردد هستند. وابستگی بهقطعات وارداتی و نبود شرکت خودروساز ایرانی بهعنوان واسطه میان شرکت چینی و شهرداری تهران، شاید در آینده عملکرد و خدمات این اتوبوسهای برقی وارداتی را با تردید مواجه کند.
وضعیت اتوبوسهای هیبرید در ایران؛ گزینهای غایب
برخلاف اتوبوسهای برقی که بهتدریج وارد ناوگان ایران شدهاند، اتوبوسهای هیبرید (ترکیب موتور الکتریکی و احتراق داخلی) در مرحله مطالعه باقی ماندهاند. در سال ۱۳۹۳، اخباری درباره آزمایش اتوبوسهای هیبرید در تهران منتشر شد، اما این پروژهها بهدلیل کمبود بودجه به اجرا نرسیدند. در حال حاضر، هیچ ناوگان فعالی از اتوبوسهای هیبرید در شهرهای ایران وجود ندارد و گزارش جدیدی هم از برنامهریزی برای بهکارگیری این خودروها در دست نیست.
اتوبوسهای هیبرید با کاهش ۳۰ درصدی انتشار گازهای گلخانهای نسبت بهمدلهای دیزلی، آلودگی کمتری تولید میکنند؛ اما همچنان بهسوخت فسیلی وابستهاند. این اتوبوسها از جایگاههای سوخت دیزل موجود استفاده میکنند که طبق آمار بیش از ۴۰۰ جایگاه در کشور فعال است. برد مسافتی بالاتر (تا ۵۰۰ کیلومتر) و انعطافپذیری در نبود ایستگاه شارژ، آنها را برای مسیرهای طولانیتر مناسب میکند. اما هزینههای نگهداری بالاتر بهدلیل پیچیدگی سیستم دوگانه و آلایندگی نسبی، مزیت آنها را در مقایسه با اتوبوسهای برقی کاهش میدهد.
مقایسه زیرساختهای شارژ: برقی یا هیبرید؟
اتوبوسهای برقی بهطور کامل به برق وابسته هستند؛ زیرساخت شارژ آنها شامل ایستگاههای شارژ سریع با شارژرهای ۴۸۰ ولتی است که ۸۰ درصد باتری را در ۲۰ تا ۴۰ دقیقه پر میکنند. تا پایان سال ۱۴۰۳، تهران تنها ۱۰ ایستگاه شارژ سریع داشت که برای ناوگان بزرگ آن کافی نیست.
کمبود ایستگاههای شارژ، برد محدود (۲۵۰ تا ۳۰۰ کیلومتر) و قطعیهای برق، چالشهای اصلی هستند. توسعه زیرساختهای شارژ، بهگفته وزارت راهوشهرسازی، تا سال ۱۴۰۸ به ۲ هزار میلیاردتومان سرمایهگذاری نیاز دارد. اتوبوسهای هیبرید به زیرساخت شارژ کمتری نیاز دارند؛ زیرا باتریهایشان از ترمز احیاکننده یا موتور احتراقی شارژ میشود. در مدلهای پلاگین-هیبرید، شارژرهای سطح یک یا دو برای شارژ ۶ تا ۸ ساعته استفاده میشوند.
این اتوبوسها از جایگاههای سوخت دیزل موجود بهره میبرند که دسترسی به آنها آسان است. بااین حال، پیچیدگی سیستم دوگانه و وابستگی بهسوخت فسیلی، آنها را از نظر زیستمحیطی در جایگاه پایینتری قرار میدهد.
ارزیابی و راهکارها
با توجه به وضعیت کنونی، اتوبوسهای هیبرید بهدلیل وجود زیرساختهای سوختگیری و انعطافپذیری در نبود ایستگاههای شارژ، در کوتاهمدت گزینهای عملیتر هستند؛ هرچند در ایران هنوز ناوگان فعالی ندارند. اما در بلندمدت، اتوبوسهای برقی با آلایندگی صفر، هزینههای پایینتر و قابلیتهای هوشمند، راهکار بهتری برای حملونقل پایدار ارائه میدهند. توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر، مانند نیروگاههای خورشیدی، میتواند وابستگی به شبکه برق فسیلی را کاهش دهد.
تولید داخلی اتوبوسهای برقی، مانند پروژه شتاب مپنا و ایرانخودرو دیزل، نشان از وجود ظرفیت برای کاهش وابستگی به واردات این محصول دارد. حمایت دولت از طریق یارانه و سرمایهگذاری در ایستگاههای شارژ میتواند این صنعت را تقویت کند. استفاده ترکیبی از اتوبوسهای برقی در مسیرهای کوتاه و پرتردد، مانند خطوط BRT و هیبرید در مسیرهای طولانیتر، استراتژی موثری برای گذار به حملونقل سبز است.