شرایط صنعت خودرو کشور در دوران تحریمهای گذشته، در دوره برجام و پس از آن، موضوعی است که در بخش نخست گفتوگوی غلامرضا لطیف، عضو هیاتعلمی دانشکده برق دانشگاه شهید بهشتی با «دنیایخودرو» مورد بررسی قرار گرفت. همچنین اهداف تعیینشده در سند چشمانداز صنعت خودرو در 1404 و لزوم ایجاد برنامههای عملیاتی در مسیر تحقق این اهداف در این گفتوگو مورد بررسی قرار گرفتند.
در بخش پایانی این گفتوگو، وی با ارائه توضیح درباره اقدامات ضروری که باید از سوی خودروسازها انجام شود، به امکانات وسیعی که نهاد ریاستجمهوری در اختیار شرکتهای دانشبنیان قرار میدهد نیز اشاره کرد.
بهگفته لطیف، تولید محصول دانشبنیان در کشور شامل معافیتهای گمرکی، صادراتی، وام بلاعوض و... است. چراکه در کشور 101 قانون حمایتی از محصولات شرکتهای دانشبنیان وجود دارد. وی همچنین تاکید کرد تعیین مسیر باید بهگونهای باشد که سه بهانه «تولید ناگزیر خودروهای قدیمی»، «قابلیت ارتقای کیفی این خودروها» و «تمرکز صرف بر توسعه بازار داخلی» باید از خودروسازان سلب شود.
به برخی اقداماتی که باید توسط دولت در صنعت خودرو انجام شود، اشاره کردید. دیگر اقداماتی که باید در این زمینه انجام شود، به چه شکل تعریف میشوند؟
یکی دیگر از اقداماتی که دولت باید انجام دهد، ایجاد زیرساختهای مناسب در صنعت خودرو است. اصولا آینده این صنعت در جهان، وابسته به تولید خودروهای برقی و خودران است. بر این اساس، تولید این نوع خودروها در کشور ما نیاز به ایجاد زیرساخت مناسب دارد. این کاری است که باید به بخشخصوصی واگذار شود اما درحالحاضر اجرای این کار در توان بخش خصوصی نیست. بنابراین شهرداریها، دولت و مجلس باید سرمایه کافی مثلا برای ایجاد ایستگاههای شارژ خودروهای برقی در تمام کشور در نظر بگیرند. انتقال برق دوطرفه به منازل شخصی نیز ازجمله کارهایی هستند که در چارچوب ایجاد زیرساختها باید انجام شوند.
ایجاد چنین زیرساختهایی باعث میشود همه شرکتها بتوانند در فضای مساوی و به دور از تبعیض، با یکدیگر رقابت کنند. نقش بخش خصوصی با وجود ضعفهایی که وجود دارد، در این زمینه بسیار پررنگ خواهد بود.
بهطورکلی یکی از وظایف دولت، هدایت بخشی از نقدینگی جامعه به سمت بخش خصوصی است. در این فرایند، مردم باید برای خرید سهام شرکتهای خودروساز تشویق شوند و این موضوع به بالا رفتن شاخصها در بازار بورس نیز کمک خواهد کرد. در این میان توجه به یک موضوع بسیار مهم است؛ اینکه رسیدن به تیراژهای بالای تولید در صنعت خودرو الزاما نتیجه درستی نخواهد داشت. خودروسازان ما مدام با اعداد و ارقام تولید سروکار دارند، غافل از اینکه بالا بودن تیراژ یک خودرو با پلتفرم بیش از دو دهه قبل، بیشتر از سود، هزینههایی را به کشور تحمیل میکند. در مقابل اما نیاز به ایجاد ارزشافزوده در درازمدت و در اقتصاد کلان احساس میشود و ادامه روند فعلی محکوم به شکست است.
در بخشی از توضیحات خود، به کوتاهشدن زمان دریافت مجوز و ثبت شرکت برای تسهیل در سرمایهگذاری اشاره کردید. این در حالی است که یکی از مشکلات صنعت خودرو در کشور، تعدد شرکتهای خودروساز است. درحالی که بهتر است یک یا دو خودروساز اصلی در کلاس جهانی وجود داشته باشد و بر توسعه و پیشرفت همین تعداد تمرکز شود...
واقعیت تلخ این است که در کشور بیشتر مونتاژکار وجود دارد تا خودروساز. تعریف خودروساز باید به دقت تبیین شود. خودروسازی فرایندی است که از طراحی اولیه، ساخت، بازاریابی و پشتیبانی، مستقیم توسط یک شرکت انجام شود.
اگر بازار رقابتی باشد و دولت برای خودروسازانی که درصد بالایی از محصولشان طراحی داخل باشد، مشوقهای حمایتی مانند معافیت مالیاتی در نظر بگیرد، این شرکتها به سمت تبدیلشدن به خودروساز واقعی سوق پیدا میکنند. در این راستا باید نقشهراه وجود داشته باشد. همانطور که پیشتر هم اشاره شده بود، دولت باید از شرکتهای دانشبنیان خودروساز و قطعهساز حمایت کند.
در کنار این بحث، باید به این موضوع هم اشاره شود که مشکل دیگر در زمینه ثبت شرکت و دریافت مجوز در مدتزمان کوتاه، تعدد شرکتهای واسط و تصمیمگیران است. همچنین اطلاعات اضافی که از متقاضیان دریافت میشود، نیز مشکل دیگری است.
در این زمینه نیز اعتقاد بر این است ثبت شرکت باید به بخش خصوصی واگذار شود و در یک مدل صحیح کسبوکار، واسطهها حذف شوند. به این مدل، روش پلت فرمی و بلاکچِین گفته میشود، مدلی که خودروسازانی مانند جگوار و فورد در زمینه مدیریت از آن بهره میبرند. این مدل باعث میشود تعامل با مشتری و بازار موثر و مستقیم باشد.
در دنیای امروز، روش موثر بازاریابی در صنعت خودرو به چه شکل است؟
در سطح بینالمللی بحثی با عنوان روندهای جهانی وجود دارد که در زیرمجموعه آن روندهای فناوری تعریف میشود. یک اصل بدیهی وجود دارد که براساس آن گفته میشود هر صنعتی که از روندهای جهانی تبعیت نکند، بیشک شکست خواهد خورد. امروز مشتریمداری و تعامل با مشتری یک روند جهانی است.
یکی دیگر از روندهای جهانی، هوشمندسازی است که به همین دلیل صنعت خودروی دنیا به سمت تولید خودروهای برقی و خودران در حرکت است. حفظ محیطزیست نیز یکی دیگر از روندهای جهانی به شمار میرود. به دلیل تبعیت نکردن از همین روندهای جهانی بود که شرکتهای بزرگی مانند نوکیا، پولاروید، کداک و... در بازار جهانی شکست خوردند. بنابراین خودروسازان و قطعهسازان کشور باید روندهای جهانی را بیاموزند تا ادامه بقای آنها به خطر نیفتد.
پس از توضیحاتی که در مورد اقدامات الزامی دولت مطرح شد، در بطن صنعت خودرو چه اقداماتی باید در دستور کار قرار بگیرد؟
نخستین کار در این بخش، تدوین نقشهراه در مسیر تحقق سند چشمانداز این صنعت است. به این ترتیب باید مشخص شود مسیر رسیدن خودروساز به نقطه مدنظر در هرسال چگونه است. همچنین روند تحقق سیاستها در قالب برنامههای عملیاتی نیز باید بهطور شفاف بیان شود.
در این راستا، خودروسازان باید برای تولید محصول رقابتپذیر برنامه عملیاتی ارائه دهند. این فرایند از طریق ارتقای استانداردها، بهبود مستمر کیفیت، استفاده از فناوریهای نوین، ایجاد بهرهوری، متنوعسازی محصولات و تکمیل زنجیره فناوری برنامه عملیاتی ارائه دهند.
درحالحاضر در زنجیره فناوری خودروسازان، در بخش طراحی نقص وجود دارد. چراکه در این صنعت از پلتفرمهای خارجی استفاده میشود. غیر از این در بخش تحقیق و توسعه نیز نقص وجود دارد. همچنین خودروسازان برای برندسازی در بُعد جهانی و به دنبال آن افزایش صادرات برنامه مدون ندارند. ایجاد زیرساخت برای تولید قطعات باکیفیت، اقدام دیگری است که در این صنعت باید توسط خود تولیدکنندگان انجام شود.
امروز در دنیا از قطعهساز انتظار میرود قطعات ایمن و مطمئن تولید کند و رمز ورود به بازار جهانی نیز همین است. در واقع ایجاد زیرساختهای لازم برای تولید قطعات باکیفیت، طراحی در تراز بینالمللی و توسعه تعاملات و همکاری با شرکای خارجی ضرورتی است که باعث میشود بهانه ادامه تولید محصولات قدیمی از بین برود و به ارتقای کیفی خودروهای تولیدی و توسعه صنعت خودرو داخلی میانجامد.
بهطورکلی سه بهانه «تولید ناگزیر خودروهای قدیمی»، «قابلیت ارتقای کیفی این خودروها» و «تمرکز صرف بر توسعه بازار داخلی» باید از خودروسازان سلب شود. همچنین خودروساز باید به ایجاد و تعریف چند برند معتبر فکر کرده و به توسعه روند فناوریها در این حوزه توجه کند.
در رابطه با اقداماتی که ارگانهای دولتی، مجلس و خودروسازان برای توسعه این صنعت باید انجام دهند، توضیح دادید و اولویتهایی را برشمردید. اما سوال اینجاست فراهمکردن چه مقدمات و پیشنیازهایی برای انجام این کارها ضروری است؟
بهنظر من دانشبنیان کردن صنعت خودرو، یعنی گسترش و ارتقای واحدهای تحقیق و توسعه در خودروسازی و قطعهسازی در کنار توسعه فناوری، یکی از راهبردهای اساسی در این مسیر است. البته برای دانشبنیان کردن نباید تنها به دنبال ایجاد یک اقتصاد موازی با جریان فعلی اقتصاد و صنعت، آن هم از طریق شرکتهای کوچک و متوسط در کشور بود.
بهعبارتدیگر، نمیتوان شرکتها و صنایع دانشبنیان جدید در کشور شکل داد اما کلیت جریان صنعتی فعلی را به حال خود گذاشت و نسخهای برای دانشبنیان شدن آن ارائه نکرد. دانشبنیان کردن بهمعنی اضافه کردن طراحی، تحقیق و توسعه به فرایند فعلی تولید است.
یک خودروساز دانشبنیان به ذائقه مردم مراجعه میکند و در این مسیر بازارسنجی کرده و تعاملات جدید ایجاد میکند و بر این مبنا، خودرویی با ویژگیهای موردنیاز بازار طراحی میکند که برای تولید این خودرو، قطعاتی با ویژگیهای خاص نیز طراحی و به همین شکل تولید میشود.
این فرایند درحالحاضر به این شکل انجام میشود که خودروساز نقشهای را به قطعهساز میدهد تا براساس آن قطعات خودرو تولید شود. اما در روشی که توضیح دادم، قطعهساز، قطعه را با ویژگیهای خواستهشده طراحی میکند، نقشه را تهیه کرده و ابتدا به تولید آزمایشی و بعد به تولید انبوه میرساند.
این موضوع از طریق استقرار واحد تحقیق و توسعه و واحد طراحی برای تکمیل زنجیره ارزش صنعت، در شرکت خودروساز و قطعهساز محقق خواهد شد و لازمه این کار هم ارتباط با شرکتهای دانشبنیان، دانشگاهها، مراکز علمی، مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری کشور است. در این زمینه خودروسازان میتوانند از امکانات وسیع ریاستجمهوری استفاده کنند. ضمن اینکه تولید محصول دانشبنیان شامل معافیتهای گمرکی، صادراتی، وام بلاعوض و... است.
چراکه در کشور 101 قانون حمایتی از محصولات شرکتهای دانشبنیان وجود دارد. در عین حال باید توجه داشت توسعه فناوری به کاهش هزینههای تولید نیز میانجامد و انحصار بازار را میشکند. در این زمینه امید ما به قطعهسازان است. من معتقدم اگر قطعهسازان دانشبنیان و دانشمحور شوند، صنعت خودرو به تدریج به سطحی میرسد که امکان تولید پلتفرم کاملا داخلی در صنعت به وجود خواهد آمد.
ایجاد تعامل و همکاری گسترده با شرکتها و خودروسازان مطرح جهان ازجمله مواردی بودند که در مسیر ارتقای صنعت خودرو به آن اشاره شد. تاثیر این تعامل تا چه اندازه است و نحوه صحیح انجام آن چگونه خواهد بود؟
تاثیر این موضوع غیرقابل انکار است. این کار از طریق تدوین برنامه و تحقق آن در مسیر استفاده از ظرفیتهای علمی و فناوری کشور تسهیل خواهد شد. همچنین دولت باید برای پروژههای طراحی، توسعه و تحقیق در این صنعت مشوقهایی در نظر بگیرد. یک نمونه از تشویق و حمایت دولت در این زمینه مربوط به کشور ترکیه است.
دولت این کشور مشوق اعطای معافیتهای مالیاتی و گمرکی قابلتوجهی به تولیدکنندگان ارائه میکند. همچنین تا 20درصد سهم سرمایهگذاریهای مشترک شرکتهای ترک با خارجیها توسط دولت ترکیه پرداخت میشود.
به این ترتیب در کشور ما هم دولت میتواند با پوشش بخشی از حقوق کارکنان دارای مدرک علمی در مراکز تحقیق و توسعه تا چند سال مشخص، اعطای مشوقهای مالیاتی و یارانهای به پروژههای مشترک به منظور تشویق انجام پروژههای مشترک، عفو مالیات بر درآمد حاصل از فعالیتهای دانشگاهی-صنعتی برای اعضای هیاتعملی و افزایش بودجه پشتیبانی از پروژههای کارآفرینی- فناوری در این زمینه اقدام موثر داشته باشد. بهطور کلی مشوق و بستههای تشویقی باید در شرایط خاص و با اهداف مشخص ارائه شوند. در غیر اینصورت، پرداخت نقدینگی بدون هدف و تلاش، صنایع را به سمت نابودی میبرد.
اگر بخواهیم یک جمعبندی کلی از این بحث داشته باشیم، چه تحولاتی را میتوانیم زمینهساز نجات و بقای صنعت خودرو و پیشرفت و ارتقای آن در شرایط حاضر بدانیم؟
در کلام کلی، میتوان گفت ایجاد تفکر پلتفرمی و حذف نهادهای زائد و واسط از مدل کسبوکار در صنعت، تقویت همکاری دولت، صنعت و دانشگاه در کنار سرمایهگذاریهای مناسب و مراقبت از انجام برنامههای توسعهای و عملکرد قاطعانه برای جبران عقبماندگیهای موجود، نتایج بسیار قابلتوجه و مثبتی را در این صنعت به همراه خواهد داشت. متاسفانه در کشور ما اسناد بهراحتی نوشته میشوند اما اجرای آن پایش و مراقبت نمیشود.
بههمین دلیل چنین اسنادی معمولا عملیاتی نشده و اهداف قیدشده در آنها کمتر محقق میشود. درحالحاضر ما هم تولید داریم، هم واردات میکنیم و هم این صنعت ضعیف را توسعه میدهیم. بهدقت و به صورت مشخص باید تعیین شود در سال چه میزان صادرات، چه اندازه واردات و چه حجمی از تولید را چگونه و با چه کیفیتی داشته باشیم.
در صنعت خودرو کشور امروز بیهدف فقط پول خرج میشود. به این ترتیب، اگر اقدامی فوری و جدی در راستای بهبود شرایط انجام شود، صنعت محکوم به نابودی است. در پایان، تاکید من بر تشکیل و ایجاد نشستهای دائمی سازندگان با ارائهدهندگان محصولات دانشبنیان و
فناورانه است.