مهندس کاوه ناصربخت

طراحی خودرو، پروسه مهندسی بسیار جذابی است که به‌دقت و تمرکز زیادی نیاز دارد. طراحی خودرو در حقیقت به‌اندازه تولید خودرو مهم و در موفقیت و فروش آن بسیار اثر گذار است. بر این اساس این روزها طراحان مشهور ایرانی بسیاری در کمپانی‌های مطرح جهان حضور و فعالیت دارند.مهندس کاوه ناصربخت از جمله این طراحان است که طراح ارشد داخلی خودرو آواتار و هم‌تیمی طراح مشهور ایرانی، نادر فقیه‌زاده بوده است.

ناصربخت متولد سال ۱۳۶۷ است و در ایران در رشته طراحی صنعتی (مقطع کارشناسی) و رشته طراحی خودرو (مقطع فوق‌لیسانس) تحصیل کرده و در کشور آلمان نیز از دانشگاه Pforzheim فارغ‌التحصیل شده است. وی از زمان فارغ‌التحصیلی تاکنون مشغول کار طراحی خودرو است.

«دنیای ‌خودرو» با این طراح خودرو گفت‌وگویی داشته که در ادامه می‌خوانید.

در مسیر طراحی خودرو چه هدفی را دنبال می‌کنید؟

من از دوران کودکی علاقه شدیدی به‌طراحی خودرو داشتم و به‌صورت متمرکز و با اشتیاق، دنیای خودرو و بیشتر طراحی خودروها را دنبال می‌کردم. این علاقه سبب شد تحصیلات دانشگاهی‌ام را در این زمینه دنبال کنم و هدف اصلی‌ من این بود که در بهترین دانشگاه‌ها آموزش ببینیم و به‌تحصیلاتم در این زمینه ادامه دهم. در ادامه هم توانستم در بهترین کمپانی‌ها مشغول به‌کار شوم. همچنین جالب است بدانید من در استودیو طراحی مرسدس‌بنز در بخش طراحی اسمارت، هیوندای و اخیرا آواتار مشغول کار بوده‌ام. طراح داخلی محصولات آواتار نیز خودم بوده‌ام.

طراحی داخلی خودرو اهمیت زیادی دارد

آیا با آقای نادر فقیه‌زاده هم همکاری داشته‌اید؟

بنده افتخار آشنایی با آقای فقیه‌زاده را از سال‌ها پیش دارم و مثل خیلی از ایرانی‌ها، با او از طریق کارهایش آشنا بودم. در زمان تحصیلم بارها فرصت این را داشتم که با ایشان صحبت کنم و از راهنمایی‌هایش در مسیر کاری‌ام بهره‌مند شوم. در سال‌های اخیر این ارتباط به‌صورت حرفه‌ای دنبال شد و درحال حاضر حدود دو سال است که در پروژه آواتار هم‌تیمی ایشان هستم و موقعیت شغلی‌ام طراح ارشد داخلی (Senior interior designer) است. بی‌شک یکی از مهم‌ترین عواملی که سبب پیشرفت برند آواتار در سطح جهانی شده، هدایت و مدیریت آقای فقیه‌زاده است.

مسیر طراحی خودروهای جدید در جهان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

این سوال نیاز به‌توضیحات وسیعی دارد؛ اما اگر بخواهم به‌صورت کلی پاسخ این پرسش را بدهم، باید بگویم هر کشور یا هر کمپانی در این زمینه متفاوت عمل می‌کند. هر کمپانی خط مشی خاص خود را دارد و به‌صورت کلی از لحاظ استایل و طراحی تا جایی که امکان‌پذیر باشد، خودروسازان سعی می‌کنند به‌سمت مینیمالیسم و طراحی‌های ساده پیش بروند.

این مقوله در دو بخش طراحی خارجی ( Exterior Design ) و طراحی داخلی ( Interior Design ) صادق است. اما در طراحی داخلی بیش‌تر سعی می‌شود از متریال‌های جدیدتر و هوشمندتر استفاده شود تا فضای داخل خودرو شبیه به‌مکانی برای زندگی طراحی شود.

در این حالت خودرو باید به‌صورتی طراحی شود که کاربر نهایت راحتی و صمیمیت را در آن داشته باشد. در آواتار نیز این مساله به‌خوبی صدق می‌کند؛ علاوه‌بر این، مساله‌ای وجود دارد که ما به آن «همدم هوش هیجانی شما» ( Your must emotional intelligence companion ) می‌گوییم. در این حالت خودرو یک همراه هوشمند برای شما خواهد بود.

طراحی داخلی خودرو اهمیت زیادی دارد



تعریف شما از یک خودرو زیبا از نظر طراحی چیست؟

به نظرم به خودرویی از نظر طراحی خارجی و داخلی می‌توان گفت زیبا که تناسبات در آن به‌بهترین شکل ممکن رعایت شده باشد. در دنیای طراحی خودرو، سه اصل برای طراحی زیبای یک خودرو وجود دارد که عبارتند از تناسبات، تناسبات و تناسبات! یعنی از این پارامتر مهم‌تر در این زمینه وجود ندارد.

به نظر شما دلیل اصلی بزرگ‌ شدن جلوپنجره خودروها که ایده آن برای نخستین‌بار توسط دو خودروساز مطرح جهان، یعنی ب‌ام‌و و مرسدس‌بنز مطرح شد، چیست؟ آیا جلوپنجره‌های بزرگ در خودروهای آینده هم باقی می‌ماند؟

در سال‌های اخیر از نظر تکنولوژی و مهندسی، دنیای خودرو با پیشرفت‌های بسیاری مواجه شده است. منظورم از سال‌های اخیر تقریبا حدود ۲۰ سال گذشته است. در این میان کمپانی‌های مختلف سعی کردند از کمترین میزان سوخت در پیشرانه‌های‌شان استفاده کنند و بیش‌ترین توان خروجی را دریافت کنند.

نتیجه این شد که موتورها به‌مقدار خیلی زیادی هوا نیاز داشتند و تامین چنین هوایی برای موتور باید از طریق جلو خودرو یا دماغه آن انجام شود. بنابراین لازم بود جلوپنجره‌ها بزرگ شوند تا فضای ورودی هوا (Air Intake) بزرگ‌تر شود و همین موضوع روی طراحی خودروها اثر گذاشت و سبب شده است طراحان خارجی بدنه خودرو (exterior design) این امر را به‌یک فرصت بدل کنند و به‌عنوان مثال آئودی این پارامتر را در طراحی خودروهایش به‌هویت برند ( Brand Identity ) تبدیل کرد.

به نظرتان چرا طراحان خودروسازان مطرح، چراغ‌های دوبل را ترند کردند؟

از یک زمان به بعد، طراحان بدنه خودرو سعی می‌کردند چراغ‌های جلو و عقب را نازک‌تر طراحی کنند تا جایی که به‌صورت یک خط طراحی می‌شد. با پیشرفت تکنولوژی، دست طراحان نیز در این زمینه بازتر می‌شد. در حال حاضر هم به‌جایی رسیده‌ایم که طراحان می‌توانند با یک خط نازک، چراغی را که دوست دارند، طراحی کنند.

همچنین تکنولوژی‌هایی نیز در این زمینه وجود دارد که باتوجه به آن می‌توان میزان نوری را که خودرو در شب نیاز دارد، تامین کرد. از این رو، طراحان همواره سعی می‌کنند با ایجاد یک خط نازک (که جزیی از کاراکتر خودرو است) به‌طرح مدنظر خود برسند و به‌همین دلیل هم از طراحی چراغ‌های دوبل استفاده می‌کنند.

ناگفته نماند که هر کمپانی خودروساز برای استفاده از چنین چراغ‌های دوبلی، خط‌مشی و دلیل خاص خود را دارد. به‌طور کلی تکنولوژی‌های جدید کاری کردند که دست طراح باز باشد تا هر گرافیکی را که می‌خواهد، پیاده کند.

به نظر شما در بازار، چراغ‌های دوبل بیشتر برای مشتریان جذاب است یا چراغ‌های فاقد این نوع طراحی؟

اظهار نظر در این باره مساله‌ای کاملا نسبی است. به این معنا که اگر این پرسش را از کاربران بپرسیم، شاید در پاسخ بگویند چراغ‌های دوبل جذاب نیست؛ اما این‌که یک طراح چگونه می‌تواند از این نوع تکنولوژی‌های جدید استفاده کند تا گرافیک‌ زیباتری را برای خودرو خلق کند، بسیار مهم است. از نظر من یک طراح می‌تواند بدون طراحی چراغ‌های دوبل، خودرو بسیار زیبایی خلق کند و شاید در برخی طرح‌ها، حتی با وجود استفاده از چراغ‌های دوبل، رضایت چندانی حاصل نشود.

باتوجه به این‌که اخیرا محصولات خودروسازان داخلی نیز به‌روزتر شده‌اند، نظرتان درباره طراحی خودروهای داخلی چیست؟

خوشبختانه در سال‌های اخیر شاهد پیشرفت قابل ملاحظه‌ای در طراحی خودرو از سوی خودروسازان ایرانی بودیم. امیدوارم که این پیشرفت سریع‌تر دنبال شود. در دنیای خودرو موضوعی که سبب می‌شود یک برند، طرح‌های خوب و زیبایی خلق کند، ارتباط تنگاتنگ صنعت و محیط‌های دانشگاهی است. البته بازار رقابتی خودرو هم در این زمینه موثر است.

آینده صنعت طراحی خودرو را با توجه به‌ورود خودروهای الکتریکی و تغییرات گسترده خودروها در این زمینه، چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

صنعت‌خودرو در جهان به پارامترهای بسیاری وابسته است. شرایط سیاسی، ترند طراحی خودرو، ساختار ساخت خودرو و شرایط اجتماعی در جهان می‌توانند منجر به‌ایجاد تغییرات وسیعی در این عرصه شوند. اگر نگاهی به‌بازار اروپا داشته باشید، متوجه می‌شوید یک سگمنت خاص، خودرو پرفروش اروپاست؛ این درحالی است که در کشوری دیگر، سگمنت دیگری پرفروش است. بنابراین این مورد را باید به‌صورت جزئی بررسی کرد. اما همان‌طور که اشاره کردید، خودروهای الکتریکی نقش بسیار مهمی در آینده صنعت‌خودرو ایفا می‌کنند.

یکی از پارامترهای مهمی که در این زمینه تاثیرگذار است، مسائل سیاسی است. به‌عنوان مثال اخیرا اتحادیه اروپا قانونی وضع کرده که از سال ۲۰۳۰ تمام خودروهایی که در اتحادیه اروپا تولید می‌شوند باید تمام‌الکتریکی باشند. این تصمیم ترند طراحی خودرو را تغییر می‌دهد. بر این اساس کمپانی‌های سازنده خودرو ناگزیر به‌تبعیت از این قانون هستند که در ادامه، ترند طراحی خودرو نیز دگرگون می‌شود. اما به‌نظر من آینده از آنِ خودروهای الکتریکی و هیدروژنی است؛ چراکه در صنعت باتری شاهد پیشرفت‌های بسیاری هستیم و همچنین از نظر طراحی و استاتیک نیز به‌سمت مینیمالیسم پیش می‌رویم. علاوه‌بر خودروهای الکتریکی، یکی از عوامل دیگری که در روند طراحی خودروهای آینده موثر است، خودروهای بدون راننده هستند.

همچنین به‌نظرم در آینده، اهمیت طراحی داخلی خودروها از طراحی بدنه بیش‌تر خواهد شد. همان‌طور که در ابتدای مصاحبه اشاره کردم، فضای داخلی خودروهای آینده جایی برای زندگی خواهد بود. به‌عبارت دیگر، بخشی از زندگی روزانه افراد ممکن است در داخل خودرو سپری شود و همین علت سبب می‌شود تمرکز بر طراحی داخلی خودرو بیش‌تر شود.

به‌نظر شما طراحی خودرو همچنان ناگزیر به تبعیت از پارامترهای الکتریکی خواهد بود؟

در خودروهای الکتریکی پارامترهای زیادی وجود دارد که به‌شما این فرصت را می‌دهد که یک کار خلاقانه و خارق‌العاده به‌وجود آورید. به‌عنوان مثال در زمینه طراحی داخلی که تخصص بنده است، فکر می‌کنم الکتریکی شدن خودروها و پکیج مهندسی که خودروهای الکتریکی دارند، این امکان را به‌طراح می‌دهد که بتواند کف خودرو را به‌صورت صاف طراحی کند. در خودروهای دیفرانسیل عقب، کانال میل‌گاردان تعبیه می‌شود.

این کانال در خودروهای الکتریکی حذف شده و فضای بهتری ایجاد شده است. از طرفی در خودروهای الکتریکی که هر چرخ می‌تواند موتور پیشران خود را داشته باشد، فضای خلاقیت بیش‌تری در اختیار طراح قرار دارد. یا به‌طور مثال در خودروهای بنزینی، طراحی جلوپنجره‌ بزرگ بسیار لازم است و جزو ملزومات طراحی به‌حساب می‌آید؛ اما این امر درمورد خودروهای الکتریکی صدق نمی‌کند.

همچنین این مقوله سبب می‌شود طراحی بدنه خودرو به هر سمت و سویی تمایل پیدا کند و هر طراح و کمپانی، ایده خاص خود را پیاده می‌کند. همچنین در فضای جلو خودروهای الکتریکی که کمپانی تسلا به آن فرانک (Frunk) می‌گوید، دیگر خبری از موتور احتراق‌داخلی نیست و این فضا برای بار در نظر گرفته شده است (پیش‌تر در پورشه‌ها مانند ۹۱۱ هم مشاهده شده). بنابراین یک طراح خلاق، طراحی است که به‌تهدیدها به‌عنوان یک فرصت نگاه می‌کند.

برای ایجاد جذابیت در طراحی یک خودرو باید به چه عواملی توجه بیشتری شود؟

در طراحی خودرو به‌تمام پارامترها باید توجه شود. البته در زمینه طراحی خودرو، دو بحث جذابیت و زیبایی متفاوت است. زیبایی حاصل تمام تناسباتی است که در ابتدای این مصاحبه به آن اشاره کردم. اما جذابیت مقوله‌ای نسبی است و اگر شما به هر کشور یا شهری بروید، ممکن است برای جذاب بودن خودرو تعریف ویژه‌ای ارائه کنند. به‌عنوان مثال در کشور ژاپن ممکن است به خودرویی زیبا گفته شود که در کشور آلمان آن خودرو به‌هیچ‌عنوان زیبا به‌نظر نرسد. اما مهم‌ترین پارامتر در این بخش، تناسبات است که به آن اشاره کردم.

برای جوانان علاقه‌مند به طراحی خودرو که متقاضی ورود به این عرصه هستند، چه پیشنهادی دارید؟

پیشنهاد می‌کنم مطالعه زیادی داشته باشند و طرح‌ یا اسکچ‌های اولیه خود را روی کاغذ ترسیم کنند و از کاغذ و قلم غافل نشوند و خیلی درگیر برنامه‌های سه‌بعدی‌سازی کامپیوتری نشود؛ زیرا همه‌چیز در ابتدا از کاغذ شروع می‌شود. افراد علاقه‌مند سعی کنند در مسیر فعالیت‌شان، علاوه‌بر اشتیاق فراوان، پشتکار زیادی نیز داشته باشند و به‌هیچ‌عنوان دلسرد نشوند و هر جا هم که احساس کردند به اهداف و آرزوهای‌شان رسیده‌اند باز هم تلاش کنند و دست از کار نکشند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =