قطعه سازان

امید رضایی: کارخانه‌هایی به‌طور کامل تعطیل شده‌اند که زمانی نمایندگی شرکت‌های بزرگ دنیا از جمله شرکت‌های ژاپنی را داشته‌اند. برخی از آن‌ها هم نیمه‌فعال هستند و به اندازه‌ای کار می‌کنند که بتواند حقوق‌ها را پرداخت کنند

تولید در کشور طی سال‌های اخیر تحت تاثیر عوامل بسیاری قرار داشته است؛ عدم حمایت صحیح از تولیدکننده و کارآفرین طی این سال‌ها سبب شده است بسیاری از کسب‌وکارهای تولیدی متوقف شود یا تولید با ظرفیت بسیار کمتری ادامه پیدا کند. در صنعت قطعه‌سازی نیز این روند طی شده است و بیش از نیمی از قطعه‌سازی کشور تعطیل شده‌اند.

نکته مهم این‌که برخی قطعه‌سازان به دلیل شرایط موجود کار در داخل را رها کرده و برای تولید جذب کشورهایی مانند امارات و ترکیه شده‌اند.

به نوعی پس از فرار مغزها و نخبگان، شاهد فرار کارآفرینان هستیم که آن‌ها هم جزو نخبگان هر کشور محسوب می‌شوند. اما چرا این روند در حال شدت گرفتن است؟ چرا حمایت‌های دولت در مسیر اشتباهی انجام می‌شود. در همین زمینه با امید رضایی، فعال حوزه قطعه‌سازی کشور به گفت‌وگو پرداختیم.

وضعیت تولید و وضعیت کارآفرینی در کشور طی سال‌های اخیر چگونه ارزیابی می‌کنید؟

یک سوال مهم این است چرا ما که روز کارگر داریم و از آن‌ها تکریم به عمل می‎آوریم اما روز کارآفرین نداریم؟ باید کارگر را هم‌وزن کارآفرین بالا بیاوریم که تفسیر قشنگی است و این دو کنار یکدیگر مشکل اقتصادی کشور را حل می‌کنند.

واقعیت این است که کارآفرینان مغفول مانده‌اند و روزی به نام آن‌ها نداریم. همان‌طور که روز معلم داریم و در این روز از آن‌ها تشکر می‌کنند، کاش روز کارآفرین هم داشتیم. این‌قدر که در مجلات و رسانه‌ها بابت بدهی بانکی از کارآفرینان لیست دیدیم، تشکر ندیده‌ایم. درصورتی‌که این بخش کارهای بزرگی انجام داده‌اند. به نظر من باید روزی برای تشکر از این بخش داشته باشیم.

این تلنگر تا حالا زده نشده بود که روزی برای کارآفرینان داشته باشیم. این‌که بتوان کسب‌وکار بزرگ و اشتغالی ایجاد کرد، کار کمی نیست. همان‌طور که مدرسه‌سازی کار بزرگی است، در این وضعیت بد اقتصادی، کارآفرینی هم اقدام بزرگی است.

در حوزه قطعه‌سازی وضعیت کارآفرینی به چه شکل است؟ روند صعودی بوده یا نزولی؟

در این بخش نمره خوبی به دست نمی‌آوریم. در دهه ۸۰ و قبل از دهه ۹۰، حدود ۱۲۰۰ قطعه‌ساز داشتیم که برخی از آن‌ها هلدینگ بوده‌اند.

اما درحال‌حاضر در بهترین شرایط ۶۵۰ قطعه‌ساز فعالیت می‌کنند؛‌ یعنی حدود ۵۰درصد قطعه‌سازی ما از بین رفته است. بخش قابل توجهی از این ریزش هم به دلیل افزایش افسارگسیخته دلار بود که برخی قطعه‌سازان نتوانستند به کار خود ادامه دهند.

امروز هم رفته‌رفته به این سمت می‌روند و هر روز می‌شنویم که قطعه‌سازی به دنبال فروش مجموعه یا شریک می‌گردد. نهضت فعال‌سازی مجموعه‌های راکد در دولت آقای رئیسی اقدام مناسبی بود که در چند استان هم نمونه آن را دیدیم.

این طرح را ما داده بودیم که برای این مجموعه‌ها مانند شهرک‌های صنعتی دورافتاده، معافیت مالیاتی دیده شود. درحال‌حاضر این قدر که کارخانه بلااستفاده و تعطیل داریم، نیازی نیست انرژی بگذاریم و کار را از صفر شروع کنیم، همین که این کارخانه‌ها را هم راه‌اندازی کنیم، کار بزرگی کرده‌ایم.

کارخانه‌های قطعه‌سازی که تعطیل شده‌اند، به‌طور کامل کار را کنار گذاشته‌اند یا موقت است؟

کارخانه‌هایی به‌طور کامل تعطیل شده‌اند که زمانی، نمایندگی شرکت‌های بزرگ دنیا ازجمله شرکت‌های ژاپنی را داشته‌اند. برخی از آن‌ها هم نیمه‌فعال هستند و به اندازه‌ای کار می‌کنند که بتواند حقوق‌ها را پرداخت کنند. ما قطعه‌سازی‌ داریم که در بخش الکترونیک با ژاپنی‌ها کار می‌کرده و جزو اولین‌ها بوده، اما امروز کارخانه به‌طور کامل تعطیل است و به دنبال فعالیت جایگزین می‌گردد.

دلیل اصلی تعطیلی این کارخانه‌ها چه بوده است؟

بخشی از این‌ها به‌دلیل افزایش نرخ ارز تعطیل شدند. برخی دیگر هم به دلیل این‌که بعد از تحریم‌ها کمپانی مادر حاضر به انتقال تکنولوژی نشد. زمانی که دلار بسیار پایین بود، داخلی‌سازی معنا نداشت و در صورت داخلی‌سازی، قطعه‌ گران‌تر تمام می‌شد. این‌جا کم‌درایتی و بی‌درایتی وزارتخانه و خودروساز بود که سوبسیدی برای داخلی‌سازی پرداخت نکرد. در برخی مواقع به‌راحتی می‌شد داخلی‌سازی انجام داد، اما حاشیه قیمت تمام‌شده وارداتی‌ها آن‌قدر عالی بود که کسی به آن فکر نمی‌کرد.

در اینجا باید کمپانی مادر یا خریدار که خودروسازی تحت نظر وزارتخانه بود، فکری به حال داخلی‌سازی می‌کرد. بخشی از قطعه‌سازان را به همین دلیل از دست دادیم، حتی طرف خارجی هم حاضر به انجام این کار بود، اما تحریم اجازه نداد. در دوره‌ای برای مجموعه‌ ایربگ، از ایربگ‌های ژاپنی و آلمانی استفاده می‌کردیم، اما حالا فقط چینی استفاده می‌کنیم. به لحاظ کیفیت استاندارد چند پله فاصله پیدا کردیم؟

در زمینه سیستم‌های صوتی خودرو، برندهای مطرح دنیا مانند پاناسیونیک و بلاپوینت را داشتیم، اما حالا در تحریم‌ها حاضر به همکاری نیستند. اگر بحث تحریم‌ هم نبود، آمادگی داخلی‌سازی هم نبود. این مجموعه‌هایی که از بین رفتند، خط برای مونتاژ داشتند، اما دانش طراحی را نداشتند. چه کمکی به این مجموعه‌ها برای راه‌اندازی شد؟

من کارخانه دانش‌بنیانی را در شهرک صنعتی شمس‌آباد می‌شناسم که به دلیل مسائل تحریمی نتوانست کار خود را ادامه دهد. کل نرم‌افزارهای این شرکت متعلق به کره‌ای‌ها بود، امروز صنایع دفاع آن را خریده است، اما آن را نه در صنایع قطعه‌سازی بلکه در صنایع نظامی فعال کرده است. از این مجموعه‌ها در کشور کم نیست.

درحال‌حاضر که نرخ دلار افزایش دارد، چرا برخی قطعه‌سازان از بین می‌روند و داخلی‌سازی انجام نمی‌شود؟

برخی قطعه‌سازان تک‌محصولی هستند و تنها روی یک خانواده محصول کار کرده‌اند. به هر دلیلی این محصول به مشکل بخورد، محصولی دیگری برای عرضه ندارد و کار تعطیل می‌شود. به‌عنوان مثال شرکتی داریم که بوق تولید می‌کرد و با هند یک جوینت‌ونچر عالی داشت. مگر حاشیه سود تولید بوق چقدر است که با هر نوسانی قادر به ادامه دادن باشد؟ در این صورت، هم شریک خارجی می‌رود و هم خودش نمی‌تواند به تعهداتش عمل کند.

چطور می‌توان شرکت‌ها را تک‌محصولی را نجات داد؟

با یارانه‌های دولتی. ماموریت اصلی سازمان گسترش یا ایدرو همین بود و از شرکت‌های نوپا حمایت می‌کرد و سهام آن را می‌خرید و بعد از ۵ سال کنار می‌کشید و ادامه کار را به این شرکت‌ها واگذار می‌کرد. حالا باید فرمولی را برای شرکت‌هایی که مغفول مانده، ورشکسته شده یا غیرفعال هستند، در نظر بگیریم. البته این کار ازسوی دولت شروع شد، ولی نهایتا رسید به طرحی که ما دادیم و شامل معافیت پنج‌ساله یا وام‌های حداقلی می‌شد.

بانک‌ها چندان از تولید حمایت نمی‌کنند. اگر کمیته‌ای در وزارتخانه یا هر نهاد دیگری تشکیل شود و از نظر دانشی و مالی کمک کند، این شرکت‌ها نجات پیدا می‌کنند؛ مثلا ۳ تا ۵ سال به این شرکت‌ها با معافیت مالیاتی و تسهیلات کمک کنند تا به ۷۰درصد ظرفیت برسند. در این صورت کارخانه‌ها می‌توانند خود را نگه دارند، اما نباید آن‌ها را روی ۳۰درصد ظرفیت تولید رها کرد.

زمانی که نمایشگاه خودروسازان برگزار می‌شود، قطعات بسیاری را برای داخلی‌سازی ارائه می‌شود. قطعه‌سازان بسیاری می‌توانند این کار را انجام دهند، اما شرایط فراهم نیست. در شاخص‌های توسعه، بحث سرمایه‌گذاری مطرح است. در این کشور، سال‌های بسیاری است که سرمایه‌گذاری انجام نشده، ماشین‌آلات و تجهیزات مستهلک است.

سرمایه‌گذاری یا مربوط به شرکت‌های خارجی در ایران است که در این شرایط اتفاق نمی‌افتد و گزارش‌های مربوط به جذب سرمایه‌گذاران خارجی هم مربوط به ساخت‌وساز استادیوم‌های ورزشی و... است که دردی از صنعت دوا نمی‌کند.

یک موضوع دیگر مربوط به سرمایه‌گذار داخلی است که همان کارآفرین می‌شود که ارزش برای اقتصاد دارد. کارآفرین اما باید امنیت سرمایه‌گذاری داشته باشد. بخشی از مشکلات تولید مربوط به وام‌های بانکی می‌شود؛ وام‌های بانکی، طبیعت کار است. برای ارائه این وام‌ها باید راهکار پیدا کنند.

هر صنعتگری در هر صنعتی وام دریافت کرده و با این نوسانات تورمی به مشکل خورده است، باید بیشتر به او کمک شود. اگر صنعتی که فعال بوده، متوقف شود، راه‌اندازی مجدد آن، انرژی زیادی می‌خواهد؛ اما می‌تواند با همان شرایط، دست و پا شکسته ادامه دهد تا بحران حل شود. در برخی موارد به طرح‌های زودبازده وام دادیم و پول را دور ریختیم. به شهری رفتم که با طرح زودبازده و تسهیلات آن ۱۷ کارواش راه‌اندازی شده و پول‌ها از بین رفته بود.

طرح زودبازده صنعتی آن است که حداقل ۱۰ نفر اشتغال ایجاد کند. برخی موارد پول‌ها را به این روش دور ریختیم و برنگشت. حتی دولت نتوانست اصلی پول را پس بگیرد. یعنی دولت پول را گذشت اما سیاستگزاری درست نبود؛ پس باید در آن بازنگری کرد. آنچه در گذشته بوده، درمان شرایط امروز ما نیست.

مهم این است که از امروز چه کاری انجام می‌دهیم. بحث تولیدی فراز و نشیب‌های خود را دارد و این‌طور نیست که هر روز در انتظار کمک‌های دولتی باشیم. همیشه مشکل پول نیست، نقدینگی تنها یک عامل است. عامل دیگر حمایت‌های درست است. گاهی حمایت‌های غیرنقدی به‌مراتب بیشتر از کمک‌های نقدی کار راه‌ می‌اندازد. بحث مالیات، بیمه، ایجاد اشتغال، آموزش، معافیت و واردات ماشین‌آلات برخی از این حمایت‌هاست. درحال‌حاضر برای واردات ماشین‌آلات اقدام خوبی در نظر گرفته شده است که می‌توان برای واردات آن‌ها معافیت مالیاتی دریافت کرد. وقتی درآمد کشور به لحاظ صادرات و درآمد ارزی محدودیت دارد، این ارز محدود را باید درست مدیریت کرد.

امروز در کنار پدیده فرار مغزها، شاهد مهاجرت کارآفرینان هم هستیم. آیا آماری از قطعه‌سازانی که در ترکیه و امارت فعالیت می‌کنند، در دست دارید؟

بله؛ متاسفانه فرار کارآفرین هم داریم. این موضوع را من سه سال پیش مطرح کردم. نه‌تنها قطعه‌ساز، بلکه تولیدکنندگان خودرو هم به این کشورها مهاجرت کرده‌اند.

این‌قدر از این اتوبوس‌ساز استقبال نشد که مجبور شد کار خود را خارج از ایران ادامه دهد. کم نیستند قطعه‌سازانی که کار خود را به بیرون از ایران منتقل کرده‌اند. کارآفرینی که امنیت سرمایه‌ ندارد و با کوچک‌ترین تاخیری، عکس و اسمش در روزنامه‌ها و رسانه‌ها چاپ می‌شود، چرا باید کار خود را ادامه دهد؟ کسی حاضر نیست این کار را انجام دهد.

قوانین و مقررات سر جای خود اما با رعایت موازین این اقدامات می‌تواند برای صاحب سرمایه‌ ایجاد انگیزه کند و اهلیت می‌دهد و معادل یک معلم ارزش دارد. این‌که گفته می‌شود کارگر و کارآفرین در کنار هم بسیار زیباست و شاید تا امروز کمتر به آن توجه شده است.

باید به جای شعار، روی این حرف سرمایه‌گذاری کنیم و از آن خروجی بگیریم. اما متاسفانه در حد شعار باقی می‌ماند و آن را ادامه نمی‌دهیم.

قطعه‌سازانی که ازا ایران به ترکیه می‌روند، در کدام منطقه هستند و چطور جذب می‌شوند؟ آیا به ایران هم صادرات دارند؟

در منطقه‌های مختلفی مانند بورسا مشغول به کار می‌شوند که یک منطقه آزاد تجاری است و برای صادرات به اروپا مشوق‌های خاص خود را دارد و برای واردات قطعه‌ نیمه‌ساخته و مواد اولیه معافیت‌هایی در حد صفر در نظر می‌گیرد.

این روش، ارزش افزوده بالایی ایجاد می‌کند. بسیاری از مجموعه‌ها قطعات را وارد می‌کنند و بعد از مونتاژ از آن‌جا صادر می‌کنند. قطعه‌سازانی در این بخش نمی‌شناسم که به ایران صادر کنند، اما در سایر صنایع مانند شوینده، هستند کسانی که بعد از تولید محصول را به ایران صادر می‌کنند. به‌عنوان مثال، یک شرکت تولیدکننده در ایران کرمی را با برند ایرانی تولید می‌کند، اما همین محصول را برند ترکیه ۳۰ درصد گران‌تر به فروش می‌رساند. حل این معضل کار دولتمردان است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =

آخرین اخبار