سایه سنگین خاموشی بر معیشت و اعتماد عمومی مردم، امروز به یک مساله جدی، اصلی و امنیتی تبدیل شده است. فرسودگی شبکه برق، سوءمدیریت، انحصارگرایی وزارت نیرو در خرید و توزیع برق ازجمله دلایل این موضوع هستند.
با قطعی مکرر و همه ساله برق صنایع بزرگ کشور ،تولید محصولات محتلف از جمله خودرو، با چالش مواجه میشود.ازسویدیگر هزینه تحمیل خاموشی به صنعت بین ۱۰ تا ۱۵ دلار خسارت برای هرکیلو وات ساعت ایجاد میکند، این در صورتی است که هزینه تولید برق حداکثر ۱۰سنت (حتی با شبکه پرتلفات و کم راندمان فرسوده کشور) برای هرکیلووات ساعت انرژی است.
تقریبا تمام ظرفیت نیروگاهی واردشده طی چند سال اخیر مربوط به پروژههای در دست احداث دولت قبل و یا نیروگاه های خودتامین خود صنایع بوده که البته آن دولت نیز کوتاهی بسیار داشته است.
اتکای تولید برق به سوختهای فسیلی باعث میشود کشور علاوهبر محدودیت توان تولیدی و خاموشی تابستانی در زمستان هم با خاموشی تحمیلی ناشی از سوخت و انرژی مواجه شود.
درواقع میتوان گفت تولید غیرنفتی توسط سرکوب شده است و اصلاح نظام تعرفهگذاری یا توسعه زیرساختهای انرژیهای تجدیدپذیر، ارتقای واحدهای فرسوده و گازی و بخار به سیکل ترکیبی و صادرات برق به حاشیه رفته است.
سوءمدیریت، عدم پرداخت بدهی نیروگاهها و نبود سرمایهگذاری وزارت نیرو در بخش نیروگاهی و عدم توجه به توسعه زیر ساختها از عمدهترین دلایل خاموشیهای گسترده در کشور است. بهویژه اینکه نیروگاههای مقیاس کوچک و تولید پراکنده با DG از وزارت نیرو گلایه داشتهاند که مطالبات انباشته و نرخ پایین خرید برق آنها را به ورشکستگی کشانده و سرمایهگذاران بخش نیروگاهی را در تامین و واردت قطعات یدکی و اورهال مکانیکال و الکتریکال دچار چالش کرده است.
بهعنوانمثال انجمن تولیدکنندگان CHP ایران در سال گذشته به وزارت نیرو هشدار خاموشی بیشاز ۲۰۰ نیروگاه خصوصی کشور را داده بودند. نرخ دستوری و غیرکارشناسی خرید برق و در ۶ ماه از سال پس از دوره تضمینی و ابلاغ با تاخیر هرساله باعث ورشکستگی و نبود ظرفیت قابل اتکا شده است.
با وجود چنین شرایطی نمیتوان انتطار ورود سرمایهگذاران جدید را داشت زیرا بخش قابلتوجهی از سرمایهگذاران نیروگاهی موجود در حال خروج از این بخش حیاتی صنعت و اقتصاد کشور هستند.