صنعت قطعهسازی در ایران به عنوان یکی از ارکان اصلی تولید خودرو، با چالشهای متعددی روبهرو است که تاثیرات عمیقی بر کیفیت و کمیت تولیدات این صنعت دارد. نوسانات ارزی، به ویژه نرخ ارز نیمایی، هزینههای تامین مواداولیه را به شدت افزایش داده و فشار زیادی بر تولیدکنندگان وارد کرده است. از سوی دیگر، قطع مکرر برق و مشکلات زیرساختی، بهرهوری و کیفیت تولید را تحت تاثیر قرار داده و به کاهش رقابتپذیری قطعهسازان در بازارهای داخلی و بینالمللی منجر شده است.
با توجه به این چالشها، بومیسازی مواد اولیه و سرمایهگذاری در تحقیق وتوسعه به عنوان راهکارهای کلیدی مطرح میشوند. محمد اسماعیلی، کارشناس و فعال حوزه خودرو، در گفتوگو با «دنیایخودرو» به بررسی چالشهای پیشروی صنعت قطعهسازی پرداخته و تاثیر نوسانات ارزی، افزایش هزینههای تولید و قطع برق بر این صنعت را تحلیل کرده است.
او با اشاره به مشکلاتی نظیر کمبود سرمایهگذاری در تحقیق وتوسعه و نیاز به بومیسازی مواد اولیه، بر لزوم اتخاذ تدابیر حمایتی از سوی دولت و بهبود زیرساختها تاکید میکند. اسماعیلی همچنین با اشاره به پیامدهای این چالشها بر رقابتپذیری تولیدکنندگان و بازار خودرو، راهکارهایی برای تقویت این صنعت ارائه میدهد.
قطع برق در کارخانهها چه عواقبی برای صنعت قطعه دارد و این مشکلات چگونه میتوانند بر روند تولید و کیفیت محصولات تاثیر بگذارند؟
قطع برق کارخانهها در ماههای اخیر به یکی از چالشهای بزرگ صنعت قطعهسازی تبدیل شده است. این قطعیها نهتنها موجب توقف خطوط تولید و کاهش بهرهوری میشود، بلکه هزینههای اضافهای را به قطعهسازان تحمیل میکند. تجهیزات صنعتی مدرن به جریان برق پایدار نیاز دارند و قطع ناگهانی برق ممکن است به آسیبهای فنی و خرابی تجهیزات منجر شود. این خرابیها هزینههای تعمیر و نگهداری را افزایش میدهند و گاه باعث توقف طولانیمدت تولید میشوند.
از سوی دیگر، تاخیر در تحویل سفارشها به خودروسازان، رابطه تجاری میان قطعهسازان و خودروسازان را تضعیف میکند و ممکن است به پرداخت جریمههای سنگین منجر شود. علاوه بر این، قطع برق بر نیروی انسانی نیز تاثیر منفی دارد؛ کارگران مجبور به ساعات اضافه برای جبران عقبماندگیها هستند که این موضوع بهرهوری و انگیزه کاری را کاهش میدهد. برای حل این معضل، تامین برق پایدار از طریق ایجاد نیروگاههای خصوصی یا استفاده از انرژیهای جایگزین، باید در دستور کار دولت و صنایع قرار گیرد.
تاثیر تغییرات نوسانی نرخ ارز نیمایی بر هزینههای تامین مواد اولیه در صنعت قطعهسازی چگونه بوده و این تغییرات چه پیامدهایی برای تولیدکنندگان و زنجیره تامین در این صنعت به همراه داشته است؟
تغییرات مداوم و غیرقابلپیشبینی نرخ ارز نیمایی باعث شده است قطعهسازان در برنامهریزیهای مالی و تامین مواد اولیه دچار مشکلات جدی شوند. بسیاری از قراردادهای تامین مواد اولیه که قبلا بر اساس نرخ ثابت بسته شده بودند، با جهش ناگهانی نرخ ارز، فشار سنگینی بر شرکتها وارد کردهاند.
به عنوان مثال، مواد اولیهای که عمدتا از کشورهای آسیایی یا اروپایی وارد میشوند، به دلیل افزایش قیمت ارز بهطور قابلتوجهی گرانتر شده و برخی قطعهسازان مجبور به کاهش حجم تولید یا حتی توقف موقت آن شدهاند. این تغییرات علاوه بر افزایش هزینهها، رقابتپذیری قطعهسازان ایرانی را نیز در بازارهای داخلی و بینالمللی کاهش داده است. در کشور نیز خودروسازان که خریدار اصلی قطعات هستند، توان پذیرش هزینههای بیشتر را ندارند و همین مساله موجب تاخیر در پرداخت مطالبات قطعهسازان میشود.
در بازارهای خارجی نیز با توجه به بالا رفتن هزینه تولید، محصولات ایرانی توانایی رقابت با سایر تولیدکنندگان منطقهای را از دست دادهاند. این وضعیت، قطعهسازان را در چرخهای از مشکلات اقتصادی گرفتار کرده است که بدون اصلاحات ساختاری و سیاستهای حمایتی مناسب، حل آن دشوار است.
آیا روشها و مکانیزمهای جایگزینی برای کاهش وابستگی به واردات مواد اولیه در صنعت وجود دارد و این روشها چگونه میتوانند به تامین پایدار و بهینهسازی هزینهها کمک کنند؟
اگرچه بومیسازی مواد اولیه یکی از سیاستهای مطرح در سالهای اخیر بوده، اما این مسیر با چالشهای بسیاری مواجه است. تولید داخلی برخی از مواد اولیه نیازمند فناوریهای پیشرفتهای است که هنوز در کشور موجود نیست. حتی در مواردی که توان تولید وجود دارد، مشکلاتی نظیر پایین بودن کیفیت محصولات داخلی یا نوسان در تولید آنها باعث شده است قطعهسازان تمایل کمتری به استفاده از این مواد داشته باشند. بهعنوان مثال، فولاد و آلیاژهای خاصی که برای تولید قطعات پیشرفته استفاده میشوند، در ایران یا تولید نمیشوند یا از نظر کیفیت با استانداردهای بینالمللی فاصله دارند.
علاوهبر این، زنجیره تامین داخلی نیز تحتتاثیر مشکلاتی مانند قطع برق، محدودیتهای لجستیکی و کمبود نقدینگی قرار دارد که باعث میشود نتوان بهطور کامل به جایگزینی واردات اعتماد کرد. برای رفع این مشکلات، نیاز است دولت و بخش خصوصی سرمایهگذاری بیشتری در توسعه فناوریهای داخلی و بهبود کیفیت تولیدات انجام دهند. همچنین ایجاد مراکز مشترک تحقیقوتوسعه میان دانشگاهها و صنایع میتواند به تسریع فرایند بومیسازی کمک کند.
چگونه افزایش هزینههای تولید بر قیمت تمامشده قطعات در صنعت خودرو تاثیر میگذارد و این تغییرات چه پیامدهایی برای بازار و رقابتپذیری تولیدکنندگان به همراه دارد؟
افزایش هزینههای تولید قطعات یکی از عوامل اصلی رشد قیمت خودرو در ایران است. قطعهسازان به دلیل بالا رفتن هزینههای مواد اولیه، نیروی کار و انرژی، مجبور به افزایش قیمت محصولات خود هستند. ازسویدیگر، خودروسازان که خریدار اصلی قطعات هستند، با محدودیتهایی مانند قیمتگذاری دستوری مواجهاند و نمیتوانند بهسرعت این افزایش هزینه را به مصرفکننده منتقل کنند. این عدم تناسب میان هزینهها و درآمدها باعث ایجاد بدهیهای کلان در زنجیره تامین میشود و فشار مالی بیشتری را به قطعهسازان وارد میکند.
برای مصرفکنندگان نهایی نیز افزایش قیمت خودروها به معنای کاهش قدرت خرید و تقاضای کمتر است. این موضوع در نهایت به رکود در بازار خودرو و قطعهسازی منجر میشود. کاهش تقاضا نیز به معنای کاهش تولید و افزایش بیکاری در این صنایع است. در مجموع، افزایش هزینههای تولید نهتنها صنعت قطعهسازی و خودرو، بلکه کل زنجیره اقتصادی مرتبط با آن را تحت تاثیر قرار میدهد و نیازمند اقدامات حمایتی فوری است.
آیا دولت برای حمایت از قطعهسازی در برابر نوسانات ارزی تدابیری دارد؟ اصولا چه تدابیری باید اتخاذ شود تا این صنعت بتواند بهطور موثرتری با چالشهای اقتصادی مواجه شود؟
تاکنون سیاستهای دولت در حمایت از صنعت قطعهسازی بیشتر محدود به تخصیص ارز نیمایی و ارائه تسهیلات بوده است، اما این اقدامات به دلیل تاخیر در اجرا و عدم شفافیت در توزیع، تاثیرگذاری لازم را نداشتهاند. قطعهسازان بارها از نبود سازوکار مشخص برای دریافت ارز و رقابت نابرابر در این زمینه شکایت کردهاند. بهعلاوه، مشکلات مربوط به زمانبندی تخصیص ارز باعث شده است که برخی سفارشها به دلیل طولانی شدن فرآیند، لغو شوند و تولیدکنندگان متحمل ضرر شوند.
دولت باید علاوهبر شفافسازی در تخصیص ارز، سیاستهایی را برای ثبات نرخ ارز و پیشبینیپذیری آن اتخاذ کند. همچنین حمایتهای بلندمدت مانند تامین تسهیلات ارزانقیمت، کاهش تعرفههای وارداتی برای مواد اولیه خاص و ایجاد مناطق ویژه اقتصادی میتواند فشار را از روی تولیدکنندگان بردارد. حمایت از صادرات قطعات و تسهیل ارتباط با بازارهای بینالمللی نیز یکی از راهکارهای موثر برای تقویت صنعت قطعه است.
مهمترین چالشها و موانع پیش روی قطعهسازان در راستای توسعه و تولید محصولات باکیفیتتر چیست و چگونه میتوان این موانع را برطرف کرد؟
یکی از مهمترین موانع، کمبود سرمایه برای تحقیقوتوسعه است. بسیاری از قطعهسازان به دلیل حاشیه سود پایین و مشکلات مالی، توان سرمایهگذاری در پروژههای تحقیقاتی را ندارند. این موضوع باعث میشود که نوآوری و ارتقای کیفیت محصولات در صنعت قطعهسازی به کندی پیش برود. درعینحال، محدودیت در دسترسی به فناوریهای مدرن نیز یکی دیگر از مشکلات اصلی است. تحریمهای بینالمللی و محدودیتهای وارداتی، انتقال فناوری به ایران را دشوار کرده و باعث شده است که قطعهسازان با فناوریهای قدیمیتر فعالیت کنند.
از سوی دیگر، نبود نیروی انسانی متخصص در حوزههای فنی و مهندسی نیز به این مشکلات اضافه میشود. بسیاری از مهندسان و متخصصان به دلیل شرایط نامناسب شغلی، ترجیح میدهند که در سایر صنایع یا حتی خارج کشور فعالیت کنند. برای رفع این موانع، باید برنامههایی برای جذب و حفظ نیروی متخصص، سرمایهگذاری در فناوریهای جدید و ارتقای زیرساختهای تولید اجرا شود.