بحث واگذاری سهام دولت در ایرانخودرو و سایپا همچنان یکی از داغترین موضوعات صنعت خودرو است؛ تصمیمی که از یکسو میتواند به خروج دولت از تصدیگری و افزایش بهرهوری در خودروسازی بینجامد و از سوی دیگر، در صورت ادامه برخی رویهها مانند قیمتگذاری دستوری، چالشهایی جدی را به همراه دارد.
تجربه خصوصیسازی در صنایع دیگر نشان داده است که اگر این فرایند بدون برنامهریزی دقیق، نظارت شفاف و اصلاحات ساختاری انجام شود، نهتنها باعث افزایش رقابت و کاهش قیمت نخواهد شد، بلکه میتواند به انحصار بیشتر و افت کیفیت منجر شود.
از این رو، درحالیکه بسیاری از فعالان این صنعت، خصوصیسازی واقعی را تنها راه نجات خودروسازان از بحرانهای مالی و مدیریتی میدانند، برخی دیگر بر این باورند که تا زمانی که مشکلاتی مانند قیمتگذاری دستوری، کمبود نقدینگی، موانع واردات مواد اولیه باکیفیت و قطعات هایتک، محدودیتهای دسترسی به فناوریهای جدید و ساختار پیچیده سهامداری برطرف نشود، واگذاری سهام نمیتواند تاثیر محسوسی بر بهبود شرایط بازار داشته باشد.
از سوی دیگر، پرسش مهمی که مطرح میشود این است که آیا این واگذاری به معنای ورود سرمایهگذاران توانمند و متخصص به عرصه خودروسازی خواهد بود یا اینکه بار دیگر شاهد واگذاری سهام به مجموعههایی خواهیم بود که اولویتی جز کسب سودهای کوتاهمدت ندارند؟
احمد نعمتبخش، دبیر انجمن خودروسازان در گفتوگو با «دنیایخودرو» به بررسی ابعاد مختلف واگذاری سهام شرکتهای خودروسازی پرداخت و ضمن اشاره به چالشهای موجود، به فرصتهای پیشروی صنعت خودرو در صورت اجرای صحیح این سیاست اشاره کرد. در ادامه این گفتوگو نیز موضوعاتی مانند تاثیر واگذاری بر کیفیت و قیمت خودرو، مشکلات ساختاری صنعت، نقش دولت در حمایت از تولیدکنندگان و ضرورت اصلاح سیاستهای کلان اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است.
آیا واگذاری خودروسازان بزرگ به بخش خصوصی میتواند باعث بهبود کیفیت، افزایش تولید و کاهش قیمت خودرو شود؟
واگذاری خودروسازان بزرگ به بخشخصوصی میتواند زمینهساز تغییرات مثبت در تولید و قیمتگذاری باشد، اما درصورتیکه مشکلات ساختاری صنعت خودرو همچنان پابرجا بماند، این واگذاری تاثیر چشمگیری نخواهد داشت. چالشهایی مانند کمبود ارز برای تامین مواد اولیه، قیمتگذاری دستوری و عدم رقابتپذیری واقعی، همچنان موانعی در مسیر رشد خودروسازان هستند.
بدون رفع این موانع، تغییر مالکیت بهتنهایی نمیتواند به بهبود کیفیت یا کاهش قیمت خودرو منتهی شود. تجربه خصوصیسازی در ایران نشان داده است که در بسیاری از موارد، واگذاریها به افزایش بهرهوری منتهی نشدهاند، بلکه برخی از آنها مشکلات جدیدی را نیز ایجاد کردهاند.
برای جلوگیری از چنین پیامدهایی، ضروری است که فرایند واگذاری با شفافیت کامل انجام شود و برنامهای مشخص برای مدیریت پس از خصوصیسازی وجود داشته باشد. اگر خصوصیسازی به شیوهای انجام شود که مدیریت بر مبنای بهرهوری و تخصص باشد، احتمال موفقیت افزایش خواهد یافت.
آیا دولت برای واگذاری باقیمانده سهام خود در خودروسازیهای خصولتی به بخش خصوصی آماده است؟
ساختار سهامداری پیچیده خودروسازان بزرگ یکی از موانع اصلی در مسیر یک واگذاری شفاف و واقعی محسوب میشود. درحالحاضر، ترکیب سهامداران این شرکت به گونهای است که برخی نهادهای دولتی و وابسته به دولت همچنان نفوذ بالایی در تصمیمگیریهای کلان دارند.
در چنین شرایطی، حتی اگر واگذاری انجام شود، ممکن است تغییر چشمگیری در سیاستهای مدیریتی شرکت رخ ندهد و همچنان رویکردهای قبلی در اداره مجموعه ادامه یابد.
برای تضمین کارآمدی مدیریت پس از واگذاری، لازم است معیارهای شفافی برای انتخاب مدیران و تصمیمگیرندگان در نظر گرفته شود. بدون ایجاد مکانیزمهای نظارتی دقیق، این احتمال وجود دارد که مدیریت جدید نیز بهجای افزایش بهرهوری، درگیر مسائل غیرتخصصی و منافع گروههای خاص شود.
بنابراین، واگذاری نباید تنها به تغییر مالکیت محدود شود، بلکه باید با اصلاح ساختارهای مدیریتی همراه باشد تا بتواند تحول واقعی در عملکرد شرکت ایجاد کند.
آیا این واگذاری میتواند انحصار در بازار را کاهش دهد و رقابت واقعی را به صنعت خودرو وارد کند؟
خصوصیسازی ایرانخودرو میتواند در صورت اجرای صحیح، منتهیبه کاهش انحصار در بازار شود و زمینه رقابتپذیری را فراهم کند. با اینحال، ورود به یک فضای رقابتی واقعی نیازمند اصلاحات ساختاری در صنعت خودرو است، ازجمله آزادسازی قیمتگذاری، حذف سیاستهای محدودکننده تولید و تسهیل دسترسی به فناوریهای جدید. اگر این شرایط فراهم نشود، حتی با خصوصیسازی، بازار همچنان در کنترل گروههای خاص باقی خواهد ماند و رقابت واقعی شکل نخواهد گرفت.
آیا واگذاری باعث کاهش قیمت خودرو برای مصرفکننده خواهد شد یا همچنان سیاستهای کلان اقتصادی تعیینکننده اصلی خواهند بود؟
قیمت خودرو یکی از دغدغههای اصلی مصرفکنندگان است، اما تنها واگذاری مالکیت نمیتواند تضمینی برای کاهش قیمت باشد. عواملی مانند هزینههای تولید، نرخ ارز و سیاستهای کلان اقتصادی تاثیر مستقیمی بر قیمتگذاری دارند.
درصورتیکه خودروسازان اجازه داشته باشند محصولات خود را بر اساس مکانیزمهای واقعی بازار عرضه کنند و از قیمتگذاری دستوری خارج شوند، احتمال تکنرخی شدن قیمتها و کاهش تقاضای کاذب و درنهایت کوچکتر شدن حباب قیمتها در بازار افزایش مییابد.
آیا سرمایهگذاران داخلی توانایی خرید سهام عمده ایرانخودرو را دارند یا برای خصوصیسازی موفق نیاز به ورود سرمایهگذاران خارجی است؟
در هر صورت، برای موفقیت خصوصیسازی، باید بررسی شود که آیا سرمایهگذاران داخلی توانایی خرید سهام عمده ایرانخودرو را دارند یا خیر. در شرایط فعلی، ورود سرمایهگذاران خارجی میتواند به تامین منابع مالی، انتقال فناوری و افزایش بهرهوری کمک کند، اما چالشهای تحریم و محدودیتهای اقتصادی، جذب این سرمایهگذاران را دشوار کرده است. در نتیجه، بدون اصلاح فضای کسبوکار و فراهم کردن شرایط مناسب برای سرمایهگذاری، ممکن است این واگذاری نتواند تاثیر مورد انتظار را داشته باشد.
در صورت موفقیت این واگذاری، آیا میتوان انتظار داشت سایر بخشهای صنعت خودرو نیز به سمت خصوصیسازی واقعی حرکت کنند؟
اگر واگذاری ایرانخودرو نتایج مثبتی به همراه داشته باشد، میتواند الگویی برای خصوصیسازی سایر بخشهای صنعت خودرو باشد. اما این روند نیازمند برنامهریزی دقیق، شفافیت در فرایند واگذاری و اصلاحات مدیریتی است. بدون یک سیاستگزاری منسجم و نظارت مستمر، خصوصیسازی ممکن است بهجای بهبود وضعیت، چالشهای جدیدی را برای این صنعت ایجاد کند.
چه تغییراتی در ساختار زنجیره تامین قطعات پس از خصوصیسازی خودروسازان پیشبینی میشود و این تغییرات چگونه میتواند به بهبود کیفیت محصولات نهایی منتهی شود؟
پس از خصوصیسازی خودروسازان، انتظار میرود که زنجیره تامین به سمت افزایش رقابت و کاهش وابستگی به تامینکنندگان خارجی حرکت کند. این تغییر میتواند به بهبود کیفیت محصولات نهایی منتهی شود، زیرا خودروسازان خصوصی به دنبال کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری خواهند بود.
در صورت اجرای صحیح خصوصیسازی، خودروسازان میتوانند به تولیدکنندگان داخلی اعتماد بیشتری داشته باشند و با ایجاد قراردادهای بلندمدت، کیفیت قطعات را بهبود بخشند. اما درصورتیکه این فرایند بدون نظارت و برنامهریزی مناسب انجام شود، ممکن است منجر به کاهش کیفیت شود، زیرا تامینکنندگان ممکن است بهجای ارتقای کیفیت، بر کاهش هزینهها تمرکز کنند.
در شرایطی که خصوصیسازی به افزایش رقابتپذیری منتهی شود، چگونه میتوان از بروز انحصار در زنجیره تامین جلوگیری کرد و چه نظارتهایی باید اعمال شود؟
برای جلوگیری از بروز انحصار در زنجیره تامین پس از خصوصیسازی، نیاز به نظارتهای دقیق و موثر وجود دارد. دولت باید نقش نظارتی خود را حفظ کرده و از بروز انحصار جلوگیری کند تا رقابت در بازار حفظ شود.
این نظارت میتواند شامل ایجاد قوانین و مقرراتی باشد که تامینکنندگان را ملزم به رعایت استانداردهای کیفیت و قیمتگذاری مناسب کند.
همچنین، تشویق به ورود سرمایهگذاران جدید و حمایت از شرکتهای کوچک و متوسط در زنجیره تامین میتواند به افزایش رقابت کمک کند. در نهایت، شفافیت در فرآیندهای تامین و توزیع نیز ازجمله عوامل کلیدی برای جلوگیری از انحصار خواهد بود.