اینکه یک مجمعی برگزار و البته پیش از آن، پیرامون تمام ضوابط و چارچوبهای واگذاری صحبت شده و هشدار داده شده که اگر با چارچوب صحیح و اصولی برگزار نشود، حواشی خاص خود رو خواهد داشت، اما هیچیک از مسئولان گوش نکردند، حال که دیگر مجمع برگزار شده و درحقیقت قانونی هم بوده و سازمان بورس و مقامات قضایی هم تایید کردهاند، ابطال مجمع و برگزاری مجمع دیگر، منطقی نیست.
ما میگوییم هر کار و تصمیمی که داشتید باید پیش از برگزاری مجمع انجام میشد؛ اما حالا با گذشت سههفته از برگزاری مجمع، تشکیل هیاتمدیره جدید و آغاز کار با سیستم جدید، نامهنگاریها و کشوقوس دادنها، فقط منجر به سلب اعتماد از مردم و ذینفعان صنعت خودرو که مهمترین آنها سهامداران بورسی و سهام شناور مردم است. اگر دادستانی و دستگاه قضایی، چه به عنوان مدعیالعموم و چه بر اساس شکایت فردی، حکمی را صادر میکرد که خوب به گوش همه میرسید و ابلاغ هم میشد؛ دیگر این نامهنگاریها و استعلامی که بورس از دادستانی میکند، محلی از اعراب ندارد.
البته این هم را باید در نظر داشته باشیم که این خطر هم وجود دارد که اگر خصوصیسازی ایرانخودرو با مشکل و چالش روبهرو شود، قطع به یقین دیگر خصوصیسازیها هم با چالش مواجه خواهد شد و دیگر بخش خصوصی به کل اعتماد خود را به این روند از دست میدهد.
در حقیقت شرایط بهگونهای خواهد شد دیگر هیچ بخش خصوصی جرأت و جسارت ورود به حوزه خصوصیسازی را نخواهد کرد. نیروی انسانی مجموعه خودروسازی، زنجیره و تامین و قطعهسازان کشور بهنوعی آزمایشگاه خصوصیسازی شده و ذینفعان این صنعت و بهخصوص قطعهسازان کشور هم موش آزمایشگاهی شدهاند.
در حقیقت در مسائل اقتصادی نمیتوان مدام با روش سعی و خطا کار کرد. همه کسانیکه امروز از سر دلسوزی صحبت از منافع ملی و... میکنند، باید پیش از مجمع نظر خود را ارائه میکردند؛ پیش از برگزاری مجمع، زمان برگزاری مجمع ایرانخودرو مشخص و معلوم بوده است که مدت اعتبار عضویت اعضای هیاتمدیره چه زمانی تمام میشود.
۱۷بهمنماه که مجمع برگزار شد، براساس روزنامه رسمی و همه مدارک موجود، مجمع ایرانخودرو باید برگزار میشد؛ چرا این صحبتها و دفاع از منافع ملی، پیش از برگزاری مجمع صورت نگرفته است؟