bmw-m-ixM70

حرکت جهانی به سمت برقی‌سازی، با هدف کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی، کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و دستیابی به پایداری انرژی به یکی از محورهای اصلی سیاست‌گزاری زیست‌محیطی و اقتصادی کشورها تبدیل شده است؛ هرچند گاهی این رویکرد بیشتر جنبه نمایشی دارد.

برقی‌سازی که حوزه‌هایی همچون تولید انرژی، حمل‌ونقل (خودروهای برقی) و صنایع مختلف را شامل می‌شود، تغییری بنیادین و هم‌سو با اهداف کربن‌زدایی است. اما اجرای این راهبرد در کشورهای غربی چالش‌های متعددی را آشکار کرده و پرسش‌هایی درباره موفقیت یا ناکامی آن مطرح کرده است.

سوالاتی از جمله این‌که: آیا این سیاست اشتباه بوده؟ آیا مشکلات ناشی از مسائل ساختاری برقی‌سازی بسیار عمیق‌تر از چیزی است که به‌نظر می‌رسد؟ تجربه غرب چه درس‌هایی برای کشورهای در حال توسعه دارد که قصد پیمودن این مسیر را دارند؟

گذار اروپا به خودروهای برقی: آرزوها در برابر واقعیت‌های صنعتی و انرژی

اتحادیه‌اروپا با هدف مقابله با تغییرات اقلیمی و کاهش انتشار کربن، چشم‌اندازی روشن برای آینده‌ای بدون آلایندگی ترسیم کرده است.

با این حال، اجرای این برنامه بلندپروازانه چالش‌هایی جدی در حوزه‌هایی چون قیمت‌گذاری برق، ادغام انرژی‌های تجدیدپذیر و آمادگی صنعت‌خودرو ایجاد کرده است. برخی دیگر از این چالش‌ها را در ادامه بررسی می‌کنیم.

چالش‌های ساختاری در دوران گذار انرژی: اتحادیه‌اروپا سال‌هاست خود را پیشگام انرژی‌های تجدیدپذیر معرفی کرده است. سهم این منابع از ۹ درصد در سال ۲۰۰۵ به ۱۷ درصد در ۲۰۱۵ رسیده و پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۳۰ به ۳۴ درصد افزایش یابد. اما این گذار با مشکلاتی همچون سرمایه‌گذاری ناکافی در زیرساخت‌های شبکه برق، نوسانات قیمت ناشی از وابستگی به‌بازارهای کوتاه‌مدت و سیاست‌های پراکنده ملی مواجه است. بحران‌هایی مانند جنگ اوکراین نیز فشار مضاعفی بر سیستم انرژی اروپا وارد کرده‌اند.

یکی از اشتباهات اروپا، فرض کاهش هزینه تولید انرژی‌های تجدیدپذیر به‌عنوان معادل کاهش قیمت برق بود؛ با این وجود قیمت برق در اروپا همچنان دو تا سه برابر ایالات‌متحده است. هزینه بالای شارژ خودروهای برقی ناشی از تعرفه‌های اتصال به‌شبکه و هزینه‌های ظرفیت، فشار مضاعفی بر مصرف‌کنندگان وارد کرده است. این وضعیت شکافی اقتصادی میان خانوارهایی که امکان شارژ خانگی دارند و سایرین ایجاد کرده و روند پذیرش خودروهای برقی را کُند کرده است.

تشدید نابرابری اجتماعی-اقتصادی: برقی‌سازی اغلب به‌نفع جوامع ثروتمندتر بوده که توان خرید فناوری‌های نوین مانند خودروهای برقی را دارند. خانوارهای کم‌درآمد با هزینه اولیه بالا و دسترسی محدود به‌تامین مالی مواجه هستند. مناطق محروم نیز به‌دلیل قیمت بالای برق یا ضعف شبکه‌ها با ناامنی انرژی روبه‌رو شده‌اند.

تناوب تولید: از دیگر چالش‌ها در این زمینه، مدیریت تناوب تولید منابع تجدیدپذیری مانند باد و خورشید است. سیاست‌گزاران فرض کردند افزایش عرضه این منابع، خودبه‌خود پایداری سیستم را تضمین می‌کند؛ اما محدودیت‌های زیرساختی و سیاست‌های متناقض مانند یارانه‌های جدا از سیگنال‌های قیمتی بازار، مشکلاتی جدی ایجاد کرده‌اند.

عدم آمادگی صنعت‌ خودرو اروپا برای تحول

اروپا توان و آمادگی خودروسازی خود برای گذار از موتورهای احتراقی را بیش از حد توان، ارزیابی کرده بود. اگرچه شرکت‌هایی مانند ولوو و فولکس‌واگن در این زمینه برنامه‌هایی جدی داشتند، اما بسیاری دیگر از خودروسازان همچنان بر فناوری هیبرید تمرکز داشتند.

در مقابل، چین با ادغام عمودی زنجیره‌تامین و مالکیت منابع مواد خام حیاتی توانست جایگاه خود را در بازار جهانی خودروهای برقی تثبیت کند. در واقع اروپا درمقایسه با چین برای رسیدن به اهداف برقی‌سازی، وابستگی بیشتری دارد و در حال از دست دادن صنعت کلیدی خود است. امروز اروپا در موقعیتی پیچیده قرار دارد.

با وجود این‌که در بازار خودروهای برقی اروپا، گزینه‌های بسیار پیشرفته‌تری درمقایسه با ایالات‌متحده به‌چشم می‌خورد، اما هنوز این قاره بدون کمک چین نمی‌تواند به‌اهداف بلندپروازانه خود در بحث فروش الکتریکی‌ها دست پیدا کند.

بر این اساس میانگین قیمت یک خودرو تمام‌برقی در اروپا از سال ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴ به‌میزان ۱۱ درصد (از ۴۰ هزار یورو به ۴۵ هزار یورو) افزایش یافته است؛ با وجود این‌که قیمت باتری‌ها در همین دوره زمانی ۳۳ درصد کاهش یافته است. این روند قیمتی به‌شدت با انتظارات مصرف‌کنندگان در تضاد است؛ چراکه مطالعات نشان می‌دهد قیمت متوسطی که اروپایی‌ها حاضر هستند برای یک خودرو برقی بپردازند، ۲۰ تا ۳۰ هزار یورو است.

برتری راهبردی چین

چین سال‌ها برای این روز برنامه‌ریزی کرده است. این کشور توانسته با برنامه‌ریزی شطرنجی، اکوسیستم خود را به‌روز کند، موانع مصرف‌کنندگان را کاهش دهد و خودروهایی ارزان‌تر و هوشمندتر تولید کند. رویکرد هماهنگ این کشور نه تنها نیاز داخلی را تامین کرد، بلکه سبب شد این کشور بتواند هدایت بازار جهانی خودروهای برقی را نیز در دست بگیرد. پاسخ اروپا به‌رقابت چین، عمدتا حالت دفاعی داشته است.

در ژوئن ۲۰۲۴، بروکسل تعرفه اضافی روی خودروهای برقی ساخت چین که به اتحادیه‌اروپا وارد می‌شوند، اعمال کرد که این تعرفه‌ها تا ۳۸ درصد افزایش یافت و پس از آن حتی امکان افزایش این تعرفه‌ها تا ۴۸ درصد نیز مطرح شد. با این حال، این تعرفه‌ها بیشتر به‌علائم مشکل رسیدگی می‌کنند تا علل آن و از طرفی سبب می‌شوند خودروهای برقی ساخت چین برای مصرف‌کنندگان اروپایی گران‌تر تمام شوند؛ بدون این‌که مشکلات ناشی از سیاست‌های سردرگم اروپایی‌ها و اشتباهات صنعت‌خودرو با سابقه این قاره برطرف شود.

درس‌هایی برای نقاط مختلف جهان

برقی‌سازی نه یک سیاست اشتباه، بلکه تحولی بنیادین است که نیازمند برنامه‌ریزی دقیق‌تر اکوسیستمی است. مشکلات غرب بیشتر ناشی از ضعف زیرساخت‌ها، نابرابری اقتصادی-اجتماعی و تخمین نادرست هزینه‌ها بوده است تا ذات ایده برقی‌سازی. تجربه اروپا نشان داد فاصله میان اهداف زیست‌محیطی و واقعیت اجرایی می‌تواند موانعی جدی در این زمینه ایجاد کند. موفقیت چین، اهمیت هماهنگی راهبردها، سرمایه‌گذاری زودهنگام در زیرساخت‌ها و برنامه‌ریزی متمرکز را برجسته می‌کند.

برای بازپس گرفتن جایگاه بین‌المللی، اروپا باید سیاست‌های هماهنگ‌تری اتخاذ کند، زیرساخت‌ها را مدرن سازد و تعهدات بیشتری از صنعت‌خودرو مطالبه کند تا بتواند هم مزایای زیست‌محیطی ایجاد کند و هم رقابت اقتصادی جهانی را تقویت کند. کشورهای در حال توسعه نیز باید پیشاپیش موانع مشابه را شناسایی کنند تا بتوانند گذار موفقیت‌آمیزی داشته باشند. دوره ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰ احتمالا نقطه عطف مهمی در این زمینه خواهد بود تا کشورها مسیر خود را در برقی‌سازی و هوشمندسازی خودروها اصلاح کنند.

نگاهی به وضعیت برقی‌سازی در ایران

ایران در حال حاضر فاقد یک راهبرد مدون و منسجم برای توسعه صنعت و بازار خودروهای برقی است. هرچند گام‌هایی در جهت افزایش تولید خودروهای برقی و برنامه‌ریزی برای ایجاد زیرساخت‌هایی همچون ایستگاه‌های شارژ برداشته شده است، اما فرآیند برقی‌سازی در مقیاس صنعتی مشاهده نمی‌شود. بازیگران مختلف در زیست‌بوم برقی‌سازی ایران، از تولیدکنندگان گرفته تا نهادهای دولتی، شهرداری و سایر بخش‌ها، به‌صورت مستقل و بدون هماهنگی در سطح ‌ملی عمل می‌کنند. این رویکرد پراکنده، فضایی آشفته ایجاد کرده که دستیابی به پیشرفتی چشمگیر را دشوار می‌سازد.

با توجه به‌وضعیت نسبتا کمتر توسعه‌یافته نظام اقتصادی و صنعتی ایران در مقایسه با مناطقی مانند اروپا، دستیابی به‌پیشرفت‌های معنادار در پذیرش و تولید خودروهای برقی و پیشرفت صنعتی، همچنان چالشی بزرگ به‌شمار می‌رود. از طرفی زمان برای تحول بنیادین در صنعت‌خودرو کشور به‌سرعت در حال سپری شدن است و فرصتی که برای همگام‌سازی با تحولات جهانی در اختیار داریم، به‌لحظات پایانی خود نزدیک می‌شود.

در شرایطی که صنعت‌خودرو جهان با شتابی بی‌سابقه در مسیر نوآوری، برقی‌سازی، هوشمندسازی و توسعه فناوری‌های خودران گام برمی‌دارد، ما همچنان از مواجهه با این واقعیت‌های انکارناپذیر غافل مانده‌ایم. آیا می‌توان برقی‌سازی را بی‌ارتباط با آینده صنعت‌خودرو کشور دانست؟ آیا فناوری‌های خودران و هوشمند هیچ جایگاهی در برنامه‌ریزی‌های کلان ما ندارند؟ ظهور چین به‌عنوان یکی از بازیگران اصلی این عرصه چه تاثیری بر جایگاه ما در این زمینه خواهد گذاشت؟ این پرسش‌ها که پاسخ به آن‌ها برای بقا و پیشرفت ضروری است، در صنعت ما همچنان بی‌پاسخ مانده‌اند.

درعین حال، انرژی و زمانِ ارزشمند کشور صرف گفت‌وگوهای بی‌پایان و غالبا خسته‌کننده پیرامون خصوصی‌سازی و واگذاری شده است. مساله اصلی در صنعت ایران تعریف جایگاه منحصربه‌فرد و ارزش‌آفرین صنعت‌خودرو کشور در نظام رقابتی جهانی است. این درحالی است که حتی کشورهای پیشرفته غربی نیز با وجود برخورداری از زیرساخت‌ها و فناوری‌های پیشرفته، خطر عقب‌ماندن از تحولات جهانی را احساس کرده و شبانه‌روز برای چابک‌تر کردن صنایع خود تلاش می‌کنند. پرسش اساسی این‌جاست که چرا ما با وجود چنین تهدیدات آشکاری، همچنان در مواجهه با این تحولات حیاتی به‌راهکار خاصی نرسیده‌ایم و به‌نوعی بی‌تفاوت هستیم؟

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 1 =