نوسانات نرخ ارز، چالشی است که علاوهبر افزایش هزینههای ارزی، تاثیرات پیچیدهتری بر صنایع تولیدی میگذارد. این تغییرات محدود به ابعاد مالی نیستند و گاهی پیامدهای روانی، حساسیت شرایط را بهمراتب بیشتر میکند. تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم این نوسانات، هزینهها را در تمام مراحل تولید افزایش میدهد و زنجیره تولید را با فشارهای مضاعفی مواجه میکند.
در این باره مصطفی نکونظر، مدیرعامل شرکت قطعهسازی «آذینتنه» در گفتوگو با «دنیایخودرو» به بیان نقطهنظرات خود میپردازد.
درباره تاثیرات نوسانات نرخ ارز بر صنعت قطعه که چندی پیش افزایشی بود و اینروزها هم ظاهرا کاهشی است، توضیح دهید؟
صنعت قطعهسازی وابستگی قابلتوجهی به مواداولیه وارداتی و ماشینآلات تولید دارد که برای خرید آنها از ارز بینالمللی استفاده میشود. افزایش نرخ ارز بهطور مستقیم موجب افزایش قیمت این مواداولیه میشود. اما نکته مهمتر اینکه علاوهبر تاثیر مستقیم، نوسانات نرخ ارز پیامدهای غیرمستقیمی نیز دارد. این تاثیرات غیرمستقیم، به سبب اثرات روانی و نگرانیهایی که ناشی از نوسانات ارزی است، هزینههای داخلی را افزایش میدهد.
منظور از تاثیرات روانی ناشی از نوسانات نرخ ارز چیست و بفرمایید چطور بر این صنعت تاثیر میگذارد؟
تاثیرات روانی، شامل واکنشهایی است که افراد و تولیدکنندگان بهتغییرات نرخ ارز نشان میدهند. این تغییرات، نهتنها هزینههای مستقیم خرید مواداولیه را افزایش میدهد، بلکه بر سایر بخشها نیز اثرگذار است. برای مثال، زمانی که نرخ ارز افزایش مییابد، انتظار برای رشد هزینهها در سایر حوزههای زندگی و فعالیتهای اقتصادی نیز شکل میگیرد. این انتظارات موجب افزایش قیمت محصول و خدمات در بخشهایی میشود که شاید ارتباط مستقیمی با ارز نداشته باشند؛ مانند دستمزدها و هزینههای زندگی کارکنان یا تولیدکنندگان.
آیا تاثیرات غیرمستقیم میتواند به اندازه تاثیرات مستقیم برای قطعهسازان مشکلساز باشد؟
تاثیرات غیرمستقیم، در بسیاری موارد کمتر از تاثیرات مستقیم نیست. اگرچه ممکن است بهنظر برسد که افزایش نرخ ارز تنها هزینههایی مانند مواد اولیه را افزایش میدهد، اما اثرات روانی و غیرمستقیم میتواند در نهایت هزینههای داخلی را بهشکل چشمگیری بالا ببرد. این تاثیرات، هم بر زندگی شخصی تولیدکنندگان و کارگران صنعت قطعه و هم بر قیمت تمامشده قطعات تاثیر میگذارد.
قطعهسازان با این مشکلات چطور کنار میآیند؟
همانطور که اشاره شد، نوسانات نرخ ارز هم تولیدکنندگان و هم سیاستگزاران را با چالشهایی جدی روبهرو کرده است. از یک سو، قطعهسازان ناچار هستند با افزایش هزینهها، قیمت تمامشده محصولات خود را مدیریت کنند؛ چیزی که در شرایط رقابتی آسان نیست. از سوی دیگر، این چالش نیازمند حمایتها و سیاستگزاریهای درست است تا علاوهبر کاهش فشار روانی و اقتصادی بر تولیدکنندگان، ثبات بیشتری در زنجیره تولید و تامین ایجاد شود.