به گزارش اخبار خودرو ، واردات خودرو قصه عجیبی را از سال گذشته تاکنون پشت سر میگذارد. تیرماه سال گذشته ثبت سفارش واردات خودرو از خارج بسته شد. استدلال دولت افزایش واردات خودرو نسبت به سال قبل از آن بود؛ در سال 95 چیزی در حدود 76هزار دستگاه خودرو وارد کشور شد که این میزان نسبت به سال 94 افزایش 49درصدی را نشان میداد. همین مساله باعث شد دولت به مدت 7 ماه سایت ثبت سفارش را مسدود کند تا ضوابط جدیدی را که برای واردات در نظر گرفته بود، عملیاتی کند.
سال 96 نیز با واردات چیزی در حدود 70هزاردستگاه خودرو به کشور پایان یافت تا واردات این بخش 8درصد نسبت به سال قبل افت داشته باشد. اواخر سال و اوایل سال جاری همزمان با اوج گرفتن نرخ ارز شاهد دستورالعمل جدید دولت برای تکنرخی کردن ارز و راه اندازی سامانه نیما برای اختصاص و تامین ارز برای واردکنندگان بودیم.
[caption id="attachment_216155" align="alignleft" width="388"]
از این رو، بسیاری از شرکتهای واردکننده تقاضای دریافت ارز کردند و بنابر آمار منتشر شده در مجموع 121میلیون یورو ارز دولتی دریافت کردند، ارزی که به صورت قانونی از بانک مرکزی دریافت شد و نمیتوان اسم رانت یا فساد را روی آن گذاشت، چراکه این تخصیصها پیش از مصوبه خردادماه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی و ممنوعیتها و اولویتبندیهای متعاقب آن انجام شده است.
ایراد از مقررات مطروحه است
حال اما به نظر میرسد هیاهوی بسیاری برای این ارز دولتی واردکنندگان به راه افتاده است. در اینکه باید پیش از اینها در خصوص اولویتبندی ارز دولتی و هدایت بخش عمده آن به سمت کالاهای ضروری و اساسی مردم اقدام میشد، شکی وجود ندارد اما نمیتوان به مواردی که واردات با ثبت سفارش و تامین ارز از مسیر قانونی انجام شده است، نام فساد و رانت داد.
دولت تا پیش از اعلام لیست 1400 قلم کالای ممنوعه و اولویتبندی سهگانه کالاهای وارداتی برای ارزهای سهنرخی، ارز دولتی را با نرخی یکسان در اختیار همه واردکنندگان رسمی میگذاشت و این منافاتی با قوانین جاری کشور نداشت. اما اینکه چرا یک شرکت 30میلیونیورو دریافت کرده و شرکت دیگر یک میلیون یورو، لزوما دال بر تبعیض و رانت و فساد نیست؛ بلکه از یکسو به میزان نقدینگی خود شرکتها و مشکلات شبکه بانکی و از سوی دیگر به میزان توانمندی آن شرکت در مباحث بازاریابی، فروش، خدمات پساز فروش و جلب رضایت مشتریان و توسعه بازار بازمیگردد.
بنا بر مصوبه قبلی دولت، هر فرد حقیقی یا حقوقی که نیازی به ارز داشته، آن را با قیمت 4200 تهیه میکرده است و بحث اینکه یک شرکت در آن زمان با دلار 4200 تومانی بخارشوی وارد میکرده و دلار درحالحاضر 8 هزار تومان است، بحثی حاشیه ای است.
ضرورت آیندهنگری در سیاستگذاریهای پولی
درواقع تقصیری هم اگر باشد، متوجه سیاستگذار پولی کشور است که ارز 4200 تومانی را وضع کرده است، نه کسانی که بنا بر این قانون عمل کردهاند.
در آن زمان و شرایط اگر کسی میخواست ارز موردنیازش را از بازار آزاد تامین کند، با توجه به ممنوعیت معامله در بازار آزاد و حتی صرافیها، این کار قاچاق محسوب میشد. بنابراین واردکنندگان خودرو تخلفی در خصوص تامین و استفاده از ارز دولتی نداشتهاند، بلکه به عنوان شرکتهای مجاز به واردات خودرو تقاضای ارز داده و ارز را از شبکه بانکی یا از طریق سامانه نیما تامین کردهاند.
همه این مراحل نیز بهصورت قانونی انجام شده است. اما اینکه سیاست گذاران کلان پولی نتوانسته اند همه جوانب تصمیمات خود را پیش بینی و سپس تصمیم گیری کنند، بحث مهم دیگری است که باید جداگانه به آن پرداخته شود؛ اینکه چگونه مقرراتی مصوب میشود که تبعاتش تا یک ماه بعد هم پیش بینی نشده است.