به گزارش «اخبار خودرو»،رئیس مجلس قانون مجوز پنجساله واردات خودرو را برای اجرا به دولت ابلاغ کرد. براساس ماده ۴ قانون ساماندهی صنعت خودرو که توسط قالیباف ابلاغ شد، وزارت صمت باید آییننامه واردات خودرو را تنظیم و تصویب کند. این قانون ابتدا با اشکالات و ایرادات هیات عالی مجمع تشخیص مصلحت نظام مواجه شد اما با پیگیری مجلس، در نهایت مجمع نیز آن را تصویب کرد. براساس مواد 5، 6 و ۷ این قانون، تکالیف و الزامات جدیدی برای ارتقای کیفیت خودروهای تولید داخل به دولت ابلاغ شده است؛ ازجمله شمارهگذاری خودروها منوط به تایید سازمان استاندارد شده و همچنین عدماعلام قیمت تمامشده خودرو به شورای رقابت جرم محسوب شده است. در چنین شرایطی، جزئیات آییننامهای در حال تدوین است، بحث نوع سفارشهای انجامشده را بسیار پررنگ میکند. حتی گفته میشود؛ آییننامه بعد از قطعیشدن سفارشها و واردات خودرو به کشور رونمایی خواهد شد. اما گمانهزنیها نشان میدهد دولت قصد دارد خودروهای بیشتری را با قیمت پایین به کشور وارد کند. به همین دلیل و طبق اظهارات نمایندگان، سقف قیمتی ۲۵هزار دلاری برای خودروها قطعی به نظر میرسد. قرار است تعداد بالایی از خودروهای خارجی تا پایان سال جاری برای تنظیم بازار خودرو به کشور وارد شود. با اینحال بسیاری از کارشناسان در مورد تنظیم بازار خودرو از این طریق تردید دارند و معتقدند باتوجه به میزان تعرفهها و حقوق گمرکی نمیتوان چندان به ارزان تمامشدن خودروها امیدوار بود و قیمت خودروهای وارداتی در مرحله عرضه به بازار بیش از ۸۰۰میلیون تومان خواهد بود. در همین زمینه با مسیح فرزانه، فعال و کارشناس بازار خودرو به گفتوگو پرداختیم.
بحث نخست دررابطهبا واردات؛ موضوع تعرفههاست. تعرفههای مطرحشده را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر همین کلیاتی را که اخیرا در فضای مجازی از طرح واردات خودرو منتشر شده است، تا حدودی بهعنوان شاکله اصلی آن در نظر بگیریم، بهنظرم یک تناقض در میزان تعرفه و مقدار حجم موتور یا نوع پیشرانهای که برای آنها تعریفشده، وجود دارد. مثلا تعرفه 5درصدی اعلامشده برای خودروهای هزار تا 1500سیسی، چند سوال را پیش میآورد؛ یک مورد اینکه چه تعداد خودرو 1000سیسی تا سقف خرید محدودشده 20 تا 25 هزار دلار در این کلاس که زیرساخت آن در بخش خدمات پس از فروش که از الزامات واردات است، وجود دارد؟ مورد بعد وجود خودروهای برقی شارژ مستقیم یا همان plug in drive در این پیشنویس است؛ شارژ این خودروها نیاز به زیرساخت اولیه چه در سطح شهرها (استیشن یا همان ایستگاههای شارژ) یا در پارکینگ خانهها بهنام «شارژینگ استیشن» یا «وال باکس» دارد. هر فردی باید برای خودرو خود بهصورت شخصی آن را داشته باشد و دستگاه ارزانی هم نیست. سوال دیگر این است تا پیش از زمان ورود این خودروها آیا دولت میتواند بهصورت گسترده استیشنها یا جایگاههای برق آنها را در سطح کشور و بهویژه جادهها راهاندازی کند؟ در کنار همه اینها هنوز معتقدم؛ تعرفههای واردات خودرو در کشور نیاز به اصلاحات اساسی و تعدیل چشمگیر دارد، عموما در کشورهای دنیا میبینید برای واردکننده مشوق گذاشته میشود تا به سمت واردات خودروهای هیبرید و الکتریکی برود. بهعنوان مثال؛ در آلمان شرکتهایی هستند که برای متقاضیان خودروهای هیبرید تخفیف بسیار خوبی قائلند و از طرفی دولت بهدلیل آلایندگی بسیارپایین و روبهصفر این خودروها، مالیات بسیار اندکی از مالکان دریافت میکند که اصلا قابلمقایسه با خودروهای بنزینی نیست.
با این تعرفهها قرار است خودرو با چه قیمتهایی به مشتری برسد؟
قیمتها بستگی بالایی به نرخ روزانه ارز خواهند داشت، اما نمیتوان انتظار داشت با قیمتی پایینتر از 800 تا 900 میلیون تومان، خودرویی به کف بازار و دست مشتری برسد، بهنظرم این اعداد کمی خوشبینانه هستند.
آیا این روند میتواند بر بازار خودرو تاثیر مثبت بگذارد؟
اگر چند مورد در کنار هم قرار بگیرد، میتوان انتظار کاهش قیمت مناسبی را داشت؛ یکی اینکه سقف تعداد دستگاه برای واردات گذاشته نشود و دولت اعلام کند برای مدت پنجسال درنظر گرفتهشده ازسوی مجلس، مصوبهای دارد که واردات باز خواهد بود. در همین نمونه اخیر یعنی گوشیهای آیفون، دیدید فقط خبر بستهشدن ثبتسفارش طی 24 ساعت بیش از 15 تا 20 میلیون تومان قیمت آیفون13 را افزایش و کاهش داد. ازآنجاکه خودرو در کشور تبدیل به کالایی سرمایهای شده است، این نوسان میتواند بسیار بیشتر باشد و به چند صدمیلیون برسد که فقط مشتری را متضرر میکند. اما اگر هیچکدام از دو مورد بالا را که دولت اعلام نکند، این سبک از واردات که میتوان اسم گلخانهای و مقطعی روی آن گذاشت، تنها میتواند به مقدار محدودی آنهم در کلاس خودروهایی که تا زیر 2500 سیسی هستند، سبب از بین رفتن حباب قیمتی شود. نباید توقع داشت تویوتا راو4 مدل 2018 صفر که حدود 3.5میلیاردتومان است، با باز شدن واردات ناگهان قیمت آن 50 درصد بریزد. اتفاقا بهنظرم این سبک واردات در خودروهای بالای 2500سیسی افزایش قیمت را دربرخواهد داشت. زیرا عملا این پالس بهصورت خیلیشفاف به بازار و مصرفکننده ارسال میشود که خودروهای بالای 2500سیسی و 25هزار دلار به بالای جدید در این طرح جایی ندارند و همین مدلهای محدودی که در بازار هستند، حکم کیمیا پیدا میکنند. مساله مهمتر که آن اشارهای نشده، این است که هزینههای حملونقل در بُعد بینالمللی و سپس شمارهگذاری و مالیات و عوارض و تعرفههای مختلف از 4 سال پیش تاکنون نهتنها کاهشی نبوده، بلکه افزایشی هم بوده است. درکنار این موارد، به این موضوع هم باید توجه کرد طی 4 سال گذشته قیمت خودرو در اروپا بین 20 تا 30درصد و در برخی مدلهای خاص حتی بیشتر هم افزایش داشته است. علاوهبر این خودروهای روز صفرکیلومتر برخلاف گذشته هر لحظه در بازارهای خارجی برای خرید موجود نیستند و باید سفارش گذاشت و انتظار کشید، چون پاندمی کرونا و سپس کمبود میکروچیپها سبب افت چشمگیر تولید خودرو شد. پس طبعا اگر تکههای این پازل را کنار هم بگذاریم، انتظار و امید واهی داشتن به کاهش قیمت منطقی نیست.
با توجه به افزایش نرخ ارز و عبور از مرز ۳۰هزار تومان، آیا واردات با هر قیمتی صرفه اقتصادی خواهد داشت؟ آیا با این شرایط مشتری حاضر میشود باز هم مبالغ بیشتری برای خودرو هزینه کند؟
داستان اصلی اینجاست قدرت خرید مشتری بهصورت ماهانه و گاه به فواصل زمانی کمتر درحال کاهش است. در مقایسه با سالهای اخیر، این افول بسیار ملموستر هم شده است. زیرا کاهش چشمگیر حجم معاملات خودرو در سطح کشور و کمتر شدن توان بودجهای مصرفکنندگان و حرکت آنها به سمت خرید خودروهای تا 500میلیون تومان حکایت از آن دارد که برای مصرفکننده خرید خودرو با هر قیمتی دیگر صرفه اقتصادی ندارد، اما برای واردکننده صرفه دارد. زیرا پالس پیش روی بازار ازجمله آیتم کلیدی آن یعنی نرخ دلار، دورنمای کاهشی ندارد. پس فعالان بازار خودرو، سرمایه خود را راهی خرید محصولات جدید 2022 و در آینده 2023 خواهند کرد و باز حجمی از سرمایه در بخش خودروهای وارداتی انباشته میشود. این در حالی است که اگر آینده واردات ثبات نداشته باشد و ناگهان با تصمیمات خلقالساعه، یک روز صبح تصمیم به ممنوعیت واردات گرفته شود که دور از انتظار هم نیست، قیمتها بهصورت مضاعف و تصاعدی بالا خواهد رفت؛ زیرا تورم دائما رو به بالا بوده و خودرو هم بهاشتباه بهعنوان یک کالای سرمایهای تعریف شده است. اما این موضوع را هم باید در نظر گرفت که مثل گذشته مشتری در بازار وجود ندارد.
این تعیین سقف و محدودیت دلاری برای واردات خودرو چه مسائلی را به وجود میآورد؟
گذاشتن محدودیت در عرضه هر کالای سرمایهای چه در بحث قیمت و چه در تیراژ، هم رانت ایجاد میکند و هم گرانی. شما از ابتدای سال 1401 تا این لحظه که در نیمه دوم خردادماه با هم در حال گفتوگو هستیم، ببینید قیمت خودروهای 2017 و 2018 و گاه 2019 با چه افزایشی روبهرو شده است! بهخصوص مدلهای ترند وارداتی مثل لکسوس NX، باموهای ایکس3 و ایکس4 و سری 5 و 7 یا مرسدسبنزهایE و C کلاس و تویوتا بهویژه لندکروزر و افجی کروزر و همچنین هیوندای و کیا. خودروهایی مانند پورشه و مازراتی یا خودروهای 6 و 8 سیلندر و نمونههای خاص که دیگر داستان خودشان را دارند و چون بازار و مصرفکننده کاملا از ورود این خودروها قطع امید کرده، پس نمونههای محدود در بازار حکم طلا پیدا کردهاند و برای مثال؛ قیمت مدلهای صفرکیلومتر یا بسیار کمکارکرد پورشه911 یا مازراتی گرنکبریو و توریزمو و کواترو پورت از 12، 13 میلیارد تا 20 و 25 میلیارد و گاه بیشتر هم اعلام میشوند. اگرچه در این بازه قیمتی، رقم پیشنهادی فروش با عددی که نهایتا خودرو معامله میشود، کاملا متفاوت و بیشتر است، چون در این کلاس خودرویی بهشدت خریدها افت کرده است.
چرا استراتژی تعیین سقف قیمت در نظر گرفته شد اما تعرفهها کاهش پیدا نکرد؟ هدف واردات کدام قشر و دهک خواهد بود؟
بهنظرم به دلیل تخصیص حدود 1.5میلیارددلار ارز برای واردات که قبلا برای آیفون لحاظ میشد و همچنین به علت نگاه کوتاهمدت دولت به تنظیم مقطعی بازار با فرمول تزریق تعداد بیشتر خودرو وارداتی، در این طرح محدودیت قیمت گذاشته شده است تا امکان واردات خودروهای بیشتر فراهم شود. در واقع منابع ارزی کشور برای واردات این نوع محصول محدود است. درخصوص سوال شما در مورد هدف از دهک؛ بهنظرم اگر کف قیمتی خودروهای جدید وارداتی را 800میلیون تومان در نظر بگیریم، کنار گذاشتن این میزان بودجه ازسوی افراد باتوجه به تورم شدید بسیار دشوار و در بسیاری موارد ناممکن خواهد بود. پس این طرح، مشتری متوسط و متوسط روبهبالا را در نظر گرفته است. چون دهکهای پایین یا عموما امیدی به خرید خودروهای حتی 100 تا 200 میلیونی ندارند و اگر هم داشته باشند نگاه اجمالی به بازار نشان میدهد این خریدها در بازه قیمتی بیش از 500میلیون و رو به بالا با افت محسوسی مواجه میشود. در مورد اینکه چرا تعرفهها کم نشد نیز معتقدم؛ دولت طبعا با بودجهبندی که برای 1401 انجام داد و بخش مهمی از درآمدهایش را برپایه مالیات و عوارضهای گوناگون تعریف کرد، روی درآمد حاصل از واردات حساب ویژهای باز کرده است و همین سبب شد تا شاهد کاهش تعرفهای نباشیم.
در مورد حجم موتور خودروها و اینکه آیا خودروهای هزار سیسی مناسب بازار ایران هستند یا خیر، چه نظری دارید؟
این کلاس در دنیا عموما Smart Car و خودروهای هاچبک و کوچک هستند و بیشتر برندهای آسیایی ازجمله ژاپنیها مانند تویوتا و سوزوکی و نیسان و... و کرهایها شامل هیوندای و کیا و اروپاییها ازجمله چند نمونه معدود از فولکسواگن، اسکودا، رنو و شاید یک مدل لوآپشن از بامو سری 1 را در برمیگیرد. این طرح اگرچه خودروهای اقتصادی در دنیا را هدف قرار داده است، اما شرایط اقتصادی نامناسب کشور همین خودروها را تبدیل به خودرو 800 تا 900 میلیون تومان به بالا میکند. در کنار این مسائل، از برخی منابع موثق شنیده شده است گروههایی درحال خرید خودرو از برندهای آسیایی که در بالا اشاره کردم، بوده و هستند، این خریدها از برخی کشورهای حوزه خلیج فارس بهویژه امارات بوده و حتی برخی خودروسازان اروپایی سفارشهایی از ایران دریافت کردهاند. این رانت اطلاعاتی سبب شائبه در مورد طرح نهایی واردات شده است. درهرحال بهنظرم این کلاس خودروهای کوچک باتوجه به شرایط اقتصادی کشور آخرین و شاید مناسبترین گزینه برای واردات است و اگر دولت با واردات خودروهای کارکرده البته با تدوین آییننامه اجرایی سختگیرانه و خودروهای 2021 و 2020 گاه صفر که با افت قیمتی مناسبی مواجه شدهاند، موافقت میکرد؛ همین تنوع میتوانست در کاهش قیمتها در بازار موثر واقع شود.