چند سالی است که تقریبا همه خودروسازان باعجله در حال جایگزینی محصولات خود با خودروهای تمام الکتریکی هستند اما ممکن است این رویکردی اشتباه برای مقابله با تغییرات آبوهوایی باشد و بهنظر میرسد تویوتا که بااحتیاط در این مسیر حرکت میکند، تصمیم درستی گرفته است. البته هرگز منکر این نیستیم که خودروهای الکتریکی پاکتر از همتایان درونسوز هستند. برای فهمیدن این موضوع، فقط کافی است یک خودرو بنزینی را در پارکینگ خانه با درهای بسته روشن کنید و پس از پنجدقیقه دیگر نمیتوانید نفس بکشید.
گزینه گذرا
باید پذیرفت خودروهای الکتریکی راهحل نهایی برای مشکلات زیستمحیطی ناشیاز حملونقل نیستند. در ایالاتمتحده، ۲۹درصد گازهای گلخانهای توسط بخش حملونقل تولید میشود. از این ۲۹درصد، سهم وسایلنقلیه سبک یعنی خودروهایی با حداکثر وزن زیر ۳.۸تن، ۵۸درصد است. این یعنی بیشاز نیمی از گازهای گلخانهای بخش حملونقل آمریکا توسط خودروهایی مثل سدانها، شاسیبلندها و پیکاپها تولید میشود. این آمارها توسط آژانس حفاظت از محیطزیست آمریکا یا EPA اعلام شده است.
بهگفته همین منبع، خودروهای بنزینی سالانه بهطور متوسط ۱۸,۵۰۰کیلومتر پیمایش دارند و با میانگین مصرف سوخت ۱۰.۶لیتر در هر صد کیلومتر، سالانه حدود ۴.۵تن دیاکسید کربن تولید میکنند. دیاکسید کربن بدترین گاز است زیرا اثر گلخانهای را تسریع میکند؛ بنابراین، هرچه بتوانیم تولید این گاز را کاهش دهیم بهتر است. البته راهحل دیگری هم برای جبران تولید دیاکسید کربن وجود دارد. شما میتوانید ۲۰۰ درخت بکارید تا دیاکسید کربن ناشیاز یکسال رانندگی با خودرو بنزینی مثل هوندا اودیسه را جبران کند!
بااینحال، خودروهای آلودگیهای دیگری هم تولید میکنند که یکی از مهمترین آنها لاستیک است. ذرات کوچک لاستیک وارد هوایی که تنفس میکنیم، آبی که مینوشیم و خاکی که در آن کشاورزی میکنیم، میشوند. علاوهبر این، گردوغبار ترمــزها هم یکی دیگر از نگرانیهاست.
اساسا درشکههای اسبی را با خودروهای درونسوز جایگزین کردیم زیرا از آلودگی مدفوع اسبها میترسیدیم ولی درنهایت با مشکل بزرگتری مواجه شدیم. بااینوجود، سهم آمریکا از تولید جهانی گازهای گلخانهای حدود ۱۵درصد است که تنها حدود ۱۶درصد از این میزان به خودروهای سواری مربوط میشود؛ بنابراین، استفاده از خودروهای درونسوز آنقدرها هم بد نیست.
این یعنی سهم خودروهای سواری ایالاتمتحده از تولید گازهای گلخانهای جهان تنها حدود ۲.۵درصد است. ازسوی دیگر، ۸۰درصد دیاکسید کربن جهان فقط توسط ۵۷ شرکت تولید میشود. درنتیجه، هرچند تاکنون خیلیها خودروهای درونسوز را به خاطر گرمایش جهانی سرزنش میکنند اما مشخص است این تفکر کاملا اشتباه است.
راهکارهای همزمان
در همین راستا، تویوتا بارها اشاره کرده است خودروهای الکتریکی تنها راهحل برای داشتن آیندهای سبز نیستند. این شرکت دائما اظهار میکرد که خودروهای هیبرید بهترین گزینه هستند اما خیلیها به این اظهارات توجه نداشتند و حتی تویوتا را به سخره گرفتند. همین موضع تویوتا علیه خودروهای الکتریکی تغییر بزرگی را در این شرکت به دنبال داشت زیرا پس از انتقاد شدید سازمانهای محیطزیستی، مدیرعامل شرکت مجبور به استعفا شد.
بااینوجود، برخی کشورها مثل بریتانیا بیسروصدا برنامههای خود برای ممنوعیت فروش خودروهای درونسوز را لغو کردند. خیلیها معتقد بودند این رویکرد تویوتا صرفا راهی برای پوشاندن شکست اولین خودرو الکتریکی آن است. bZ4X واقعا خودرو خوبی نیست. این خودرو فاقد بسیاری از ویژگیهای اساسی است و مهمتر از همه، برد پایین و مصرف انرژی وحشتناکی دارد.
علاوهبر این، حامیان محیطزیست هم هرگز نظر یک خودروساز برای آینده که خلاف جریان عمومی بود را نمیپذیرفتند. وقتی لوسید، تسلا، ریویان و دیگر شرکتها خودروهای الکتریکی بسیار خوبی ساختهاند، چرا تویوتا نتوانست همین کار را انجام دهد؟
اقدامات موازی
همه نباید بهیکباره به سمت الکتریکی تغییر کنند. تویوتا برای چنددهه مظهر قابلیت اطمینان بوده است؛ بنابراین، وقتی چنین شرکتی میتواند برخلاف رویه جهانی حرکت کند، چرا خودروسازان بیشتری نباید به حرف آن گوش کنند؟
علاوهبر این، تویوتا به ساخت پیشرانههای جانسخت شهرت دارد و این چیزی است که ما برای آینده نیاز داریم زیرا بخشی از آینده سبز با استفاده از وسایل برای مدت طولانیتر و امکان تعمیر بدوننیاز به تعویض قطعات زیاد حاصل میشود. دور انداختن قطعات برای محیطزیست خوب نیست و ما هماکنون بیشازحد زباله تولید میکنیم؛ بنابراین، تویوتا با این استدلال که خودروهای الکتریکی مثل تسلا مدلY بسیار پیچیده هستند و برای تولید به منابع زیادی نیاز دارند، هیبریدها و همینطور خودروهای هیدروژنی را راهحل بهتری میداند. هرچند در مورد خودروهای هیدروژنی نمیتوانیم با تویوتا موافق باشیم اما بخش دیگر رویکرد این شرکت یعنی حفظ پیشرانه درونسوز کاملا منطقی بهنظر میرسد.
با استفاده از سیستمهای هیبرید میتوانیم پیشرانههای بنزینی را کارآمدتر کنیم که این منجر به سوزاندن سوختهای فسیلی کمتر و خروج گازهای گلخانهای کمتر از لوله اگزوز میشود. همچنین درجات مختلف هیبریداسیون میتواند انواع مختلفی از قوای محرکه را در اختیار ما قرار دهد که سازگاری بیشتری با محیطزیست داشته باشند.
بهعنوانمثال، بامو X5 50e را در نظر بگیرید. یک شاسیبلند پلاگین-هیبرید با بُرد تمامالکتریکی ۵۵کیلومتر که برای ترددهای روزانه کافی خواهد بود و وابستگی به بنزین را بشدت کاهش میدهد.
رم نیز در پیکاپ جدید رمشارژر راهحلی مبتکرانه و شجاعانه را به کار گرفته است. این یک پیکاپ الکتریکی ژنراتوری است که مزیت خودروهای الکتریکی را با سهولت استفاده پیشرانههای درونسوز ترکیب میکند.
در رمشارژر، موتور بنزینی تنها زمانی روشن میشود شارژ باتریها رو به اتمام باشد. این موتور به چرخها متصل نیست و بنابراین هرگز تحتفشار سنگین قرار نمیگیرد. همچنین پیشرانه بنزینی همیشه در دور ایدهآل کار میکند و درنتیجه کمترین مصرف سوخت ممکن را خواهد داشت.