دلورین

اگرچه خودروهایی که در این فهرست خواهید دید، ویژگی‌های مثبت دارند اما معمولا نقص‌های آن به خاطر هیاهوی تبلیغاتی و جذابیت عمومی نادیده گرفته شده است.

همه یا حداقل اکثر این خودروها دارای نقاط ضعف واضحی هستند هرچند به دلایلی بین مردم محبوبیت بالایی داشته‌اند. این خودروها را معرفی می‌کنیم و توضیح می‌دهیم که چرا نباید تحت‌تاثیر شهرت آن‌ها قرار گرفت.

لندروور سری «I» مدل ۱۹۴۸

این لندروور دوست‌داشتنی پدربزرگ آفرودرهای مدرن امروزی به شمار می‌رود و به خوبی نشان می‌دهد خودروهای خشن دیروزی چگونه می‌توانند در بدترین شرایط هم دوام بیاورند؛ اما زمانی که به دنبال برآوردن ساخته چند هدف باشید شاید نتوانید این مفهوم را بهتر ارائه دهید، اینجاست که لندروور ضعف خود را نشان می‌دهد. اگرچه از نظر قانونی مشکلی برای تردد با این خودرو در معابر عمومی وجود ندارد اما سفرهای شما باید تا حد امکان کوتاه باشند زیرا قطعا مشکلاتی در نخاع، فک، اعصاب و سایر بخش‌های بدن به وجود خواهد آمد زیرا فنرهای تخت و شاسی خودرو باعث شده‌اند سواری لندوور در جاده بسیار بد باشد. در واقع اگر لندروور را در زمین‌های کشاورزی نگه دارید مشکلی با آن نخواهید داشت.

فولکس‌واگن «بیتل» مدل ۱۹۵۰

این خودرو ارزان و اقتصادی تا ۶۰ سال در خط تولید قرار داشت و ۲۱میلیون دستگاه از آن به فروش رسید. بیتل یک پدیده بود هرچند دیگر نمی‌توان آن را الگویی برای خودرویی مدرن دانست.
طراحی پیشرانه عقب و توزیع وزن آن مثال‌های بارز این موضوع هستند و تا اواسط دهه ۶۰ میلادی، بیتل فاقد سیستم‌های ایمنی کامل بود و ترمزهای ضعیف آن نیز چنگی به دل نمی‌زدند. مردم به‌رغم این مشکلات می‌گفتند بیتل بسیار قابل‌اطمینان است.

بیوک «ریویرا» مدل ۱۹۶۳

بیل میچل، مدیرطراحی جنرال‌موتورز مانند هارلی ارل، مدیر قبلی تصور می‌کرد یک رودستر آمریکایی برای بزرگراه‌های این کشور باید باابهت و بزرگ باشد. اواخر دهه ۳۰ میلادی لینکلن کانتیننتال تکامل یافت و به کانتیننتال II سال ۱۹۵۶ تبدیل شد و این هویت را هیچ‌یک از رقبای دیگر نداشتند. با این حال میچل متقاعد شد بیوک ریویرا ۱۹۶۳ همان فراری آمریکایی است که به پیشرانه ۸سیلندر ۶.۶ لیتری و بدنه کوپه هاردتاپ بزرگ مجهز شده و باید اذعان داشت از طراحی جذابی سود می‌برد. البته ما با یک خودرو کروزر بزرگ طرف بودیم نه یک محصول اسپرت و به همین خاطر از مشکلاتی همچون فرمان مبهم و حتی ترمزهای ضعیف رنج می‌برد. قطعا ریویرا یک مجسمه متحرک بود.

«دلورین» مدل ۱۹۸۱

تسلا سایبرتراک قرار است دلورین قرن ۲۱ باشد؛ جدای از اینکه هر دو خودرو از پانل‌های بدنه فولادی غیرکاربردی استفاده می‌کنند، کارشناسان حس می‌کنند سندروم اختراع بی‌فایده‌ای در صنعت خودرو وجود دارد که هر از گاه خود را نشان می‌دهد. جان زد دلورین قرار بود با تولید این محصول به صنعت خودرو نشان دهد یک وسیله نقلیه اسپرت چگونه خواهد بود اما نتیجه نهایی بسیار ناامیدکننده شد. دلورین از شاسی لوتوس، پیشرانه رنو و درهای گالوینگ استفاده می‌کرد اما این موارد کمکی به بهبود وضعیتش نکرد.

کادیلاک «آلانته» مدل ۱۹۸۷

آلانته خودرویی بود که مدیران کادیلاک دوست داشتند آن را بیش‌از هر خودرو دیگری در دنیا روی خط تولید نگه دارند. بدنه خودرو توسط پینین‌فارینا در ایتالیا ساخته و به آمریکا فرستاده می‌شد تا در فرایندی بسیار هزینه‌بر مونتاژ شود. طراحی آلانته نیز توسط پینین‌فارینا صورت گرفته بود اما کاملا فراموش‌شدنی جلوه می‌کرد و هیچ‌یک از عناصر زیبای خودروهایی آخرین همچون مرسدس بنز SL یا جگوار XJS را در خود نداشت. آلانته در سال ۱۹۸۷ معرفی شد اما مدل در سال ۱۹۹۳ کارخانه را ترک کرد.

پونتیاک «لمان» مدل ۱۹۸۸

لمان اواخر دهه ۶۰ میلادی هیجان زیادی را به کلاس خودروهای عضلانی تزریق کرد اما وضعیتش در سال ۱۹۸۸ کاملا فرق می‌کرد. در واقع لمان ۱۹۸۸ خودرویی بر اساس اوپل آسترا قدیمی بود که در کره جنوبی و توسط دوو ساخته می‌شد و حداکثر تلاش برای ارزان‌تر تمام شدن آن صورت گرفته بود. کره‌ای‌ها این خودرو را با نشان پونتیاک راهی آمریکا کردند. قطعا تمامی محصولات کامپکت هوندا و تویوتا بهتر از لمان آن سال بودند و پلاستیک کمتری داشتند.

هوندا «S۲۰۰۰» مدل ۱۹۹۹

دهه ۹۰ میلادی و اوایل هزاره جدید به نوعی عصر طلایی خودروهای اسپرت دونفره به شمار می‌رفت و این هوندا نیز جزو مشهورترین آن‌ها بود به‌خصوص اینکه به پیشرانه ۲ لیتری تنفس طبیعی مجهز شده بود. در واقع پیشرانه S۲۰۰۰ ازجمله قوی‌ترین پیشرانه‌های غیرطبیعی نصب شده روی مدل‌های جاده‌ای محسوب می‌شود و ۲۴۰ اسب‌بخار قدرت تولید می‌کند و ردلاین ۸۳۰۰ را دارد. البته مشکلاتی نظیر فرمان برقی مبهم، موقعیت راننده عجیب و بیش فرمانی در آن دیده می‌شوند. در عوض خریداران مالک خودرویی با گیربکس ۶سرعته عالی، ظاهری جذاب و حالت کلاسیک شده‌اند.

فولکس‌واگن «فیتون» مدل ۲۰۰۲

فیتون قرار بود لیموزینی مناسب برای ثروتمندانی باشد که دوست نداشتند داخل یک بنتلی دیده شوند اما این خودرو دقیقا برخلاف هدف مدیران عمل کرد زیرا از همان پیشرانه ۱۲سیلندر ۶لیتری بنتلی فلایینگ اسپر استفاده می‌کرد. خود فیتون پروژه فردیناند پژ برای برندی بود که احساس می‌کرد لیاقتش را دارد اما نتیجه نهایی جالب نبود. اگرچه فیتون شایستگی‌های زیادی داشت اما در قرار گرفتن آن در کنار بنتلی کاملا مبالغه‌آمیز به‌نظر می‌رسید و شاید امروزه بتوان این کار را مقایسه‌ای ناخواسته دانست. اگر آنگلا مرکل یک خودروی لوکس طراحی می‌کرد احتمالا نتیجه نهایی چیزی شبیه فیتون بود.

بوگاتی «ویرون» مدل ۲۰۰۵

در سالی که ابر خودروی فرانسوی بوگاتی ویرون عرضه شد لیست ۱۰ خودروی قوی آن سال با پورشه کررا GT و مرسدس بنز SL۶۵ AMG شروع می‌شد. رتبه اول این لیست هم ویرون با ۹۸۷ اسب‌بخار قدرت بود. بوگاتی همچنین می‌توانست به سرعت ۴۰۷ کیلومتر در ساعت دست یابد و عنوان سریع‌ترین خودرو دنیا را به خود اختصاص دهد. اما ویرون واقعا ارزش مبلغ بالای پرداختی را برای سرعت و قدرتی که هیچ‌کسی در دنیای واقعی نمی‌توانست استفاده کند داشت؟ پهنای ویرون هم به ۲متر می‌رسید و آن را به یکی از بدترین خودروها جهت تردد شخصی تبدیل می‌کرد. ۱۰رادیاتور هم وظیفه خنک کردن این هیولا را بر عهده داشتند. هزینه خرید و نگهداری ویرون نیز خود داستان مفصلی دارد.

تویوتا «GT۸۶» مدل ۲۰۱۲

این خودرو اسپرت با پیشرانه ۲ لیتری برای بازگشت به گذشته طراحی شد تا با سیستم دیفرانسیل عقب بتواند جوانان بیشتری را مجذوب خود کند.
در واقع ما با یک خودرو پایه طرف بودیم هرچند این موضوعی ضرورتا مثبت نبود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =