دولت بعدی برای عبور از وضعیت آشفته صنعت و بازار خودرو باید ارتقای تولیدات داخلی را در دستور کار قرار دهد و به موازات آن واردات خودرو را دنبال کند؛ به نحوی که خودرو بهعنوان یک کالای مصرفی در خدمت مردم باشد نه اینکه مردم در خدمت آن بهعنوان یک کالای سرمایهای باشند.
دولت باید یک برنامه بلندمدت برای ارتقای کیفیت صنعت خودرو داشته باشد و در کنار این موضوع و تا زمانی که ارتقا انجام شود، باید با واردات، التهابات بازار را مدیریت کند؛ تا زمانی که واردات را در مدار نیاوریم، این التهاب از بین نمیرود.
همچنین باید به این نتیجه برسیم که آیا ما در تولید خودرو مزیت رقابتی داریم یا نداریم؟ کاملا نامشخص است خودروساز به دنبال ساخت چه کلاس خودرویی است و بلاتکلیفی خودروساز به اجتماعی که ما در آن زندگی می کنیم نیز، در حال تسری است و شهرداری مجبور شده برای ناوگان حملونقل عمومی از چین اتوبوس وارد کند تا از بیتکلیفی خارج شود.
در بسیاری از کلاسها، خودرو نداریم. برای مثال ناوگان تاکسیرانی ما نیاز به ون دارد اما تولید ون در کشور ناچیز است یا برای تامین امنیت شخصیتهای سیاسی، امکان تولید خودرو ضدگلوله نداریم.
در زمینه تولید انواع وانت هم محدودیت بسیاری وجود دارد و وانت با تکنولوژی قدیمی و مصرف سوخت بیشتر تولید میشود که اگر سوخت گران شود، استفاده از آن صرفه اقتصادی ندارد. همچنین آمبولانسهایی که در کشور تولید میشوند، استانداردهای جهانی ندارند.
برای عبور از تمام این موارد، باید به سمت بهینهسازی حرکت کنیم. متاسفانه تا زمانی که به بهینهسازی فکر نکنیم، حداقل بر چند کلاس خودرویی متمرکز نشویم و خودرو خوب نسازیم، همین وضعیت فعلی ادامه مییابد و مدلهای دهه 70 و 80 را تولید خواهیم کرد.
هرچند درزمینه ساخت هیچ خودرویی مزیت نداریم، اما میتوان با شرکتهای خارجی مطرح مانند تویوتا سرمایهگذاری مشترک انجام داد و خودرو تولید کرد. در کشورخودرویی ساخته و سپس برای استفاده خاص مانند تاکسیرانی یا پلیس راهور به کار گرفته شود، در حالی که در کشورهای دیگر خودروها باید بهینهسازی شوند، بهطوری که از روز اول باید بگوییم که این مدل، تاکسی است اگر این کار را انجام دهیم میتوانیم بگوییم با استانداردهای جهانی برای رفاه اجتماعی مردم مطابقت داریم.