تمام کسانی که به توانمندیهای یک خودرو شاسیبلند نیاز دارند، الزاما آفرودسوار نیستند. از سوی دیگر، یک خودرو سواری نیز همیشه جوابگوی نیازهای گاه و بیگاه خارج جادهای نخواهد بود. در نتیجه خودرویی بهنام کراساوور با ترکیب ویژگیهای هر دو کلاس شاسیبلند و سواری، در قالب یک خودرو واحد میتواند هم در مسیرهای آسفالت و هم در مسیرهای بیراهه نهچندان چالشی (آفرود سبک) ایفای نقش کند. این دسته خودروها در دهههای اخیر هم در بازار جهانی خودرو و هم در بازار داخلی، محبوبیت روزافزونی داشتهاند. اما چه تفاوتی میان یک خودرو Crossover با ترجمههای تحتاللفظی مانند «گذر» و «دورگه» و یک خودرو SUV (Sport Utility Vehicle)d با برگردان واژهبهواژه «وسیلهنقلیه کاربردی ورزشی» وجود دارد؟
پنج تفاوت SUVها و کراساوورها
کراساوورها بر پایه پلتفرم مشترک با خودروهای سواری (عمدتا سدان) طراحی و ساخته میشوند. بر این اساس، از نظر ساختار طراحی شاسی، مشابه خودروهای سواری هستند و تنها از نظر طراحی خارجی و اجزا بدنه با آنها تفاوت دارند. بهعنوان مثال، دو خودرو رنو ال۹۰ و رنو داستر هر دو بر پلتفرم چندمنظوره «لوگان» طراحی و ساخته شدهاند. این در حالی است که خودروهای SUV معمولا بر پایه پلتفرم پیکاپها (وانتهای شاسیبلند) شکل میگیرند. مثل نیسان رونیز و نیسان پیکاپ که پلتفرم یکسان دارند.
دوم اینکه؛ کراساوورها مانند سدانها، ساختار شاسی و بدنه یکپارچه (Unibody) دارند و شاسی آنها مستقل از بدنه نیست. این در حالی است که بیشتر خودروهای SUV مشابه پیکاپها، از شاسی جدا از بدنه (Body on Frame) استفاده میکنند که بسیار مستحکمتر، ایمنتر و دارای بازی و انعطاف بسیار بیشتر است و به سادگی تحمل جذب و دفع ضربات و تنشهای سنگین حاصل از آفرودهای دشوار و مکرر را دارند.
تفاوت سوم کراساوورها و SUVها در ساختار انتقال نیروی آنها است. بیشتر کراساووها از سیستم انتقال نیروی تکدیفرانسیل (معمولا دیفرانسیل جلو) بهره میگیرند، زیرا ابعاد و ساختار طراحی خارجی و فنی آنها بر اساس خودروهای سواری است و برای آفرود سنگین طراحی نشدهاند. البته کراساووهایی هم هستند که با سیستم انتقال نیروی چهارچرخ متحرک دائمی یا دو دیفرانسیل دائم (AWD) به بازار عرضه میشوند. در این نوع خودروها نیرو دائما بهصورت کنترلشده به هر دو محور منتقل میشود یا اینکه نیرو در حالت عادی به یکی از دو محور عقب یا جلو منتقل شده و تنها در صورت هرزگردی چرخها و کاهش کشش، نیرو بهصورت هوشمند به محور دیگر نیز منتقل میشود تا هر چهار چرخ، کشش و اصطکاک لازم را با زمین داشته باشند. این در حالی است که بیشتر شاسیبلندهای آفرودی بهویژه در نمونههای قدیمیتر، از ساختار سیستم انتقال نیروی دو دیفرانسیل موقت انتخابی (۴WD) به همراه گیربکس دوم کمکی (Transfer Case) بهره میگیرند که نهتنها قابلیت انتقال نیرو به هر دو محور بر اساس انتخاب راننده یا تصمیم کامپیوتر خودرو را دارند، بلکه به دلیل بهره بردن از وجود گیربکس دوم کمکی، قادر به استفاده از ضرایب بسیار سنگینتر دندهها (دنده کمکی با ضرایبی بین دو تا سه برابر سنگینتر) هستند که برای عبور از مسیرهای صخرهای، کوهستانی و مسیرهای بیراهه با سربالایی و سراشیبیهای بسیار تند و تیز مناسب است.
چهارمین تفاوت در ساختار تعلیق کراساووها با SUVها است؛ سیستم تعلیق و زیربندی کراساوورها مشابه خودروهای سواری است که معمولا در محور جلو از سیستم مکفرسون و در محور عقب از سیستم یکپارچه میلپیچشی (Torsion Bar) یا چند اتصاله (Multi-Link) بهره میگیرند. اما زیربندی شاسیبلندهای آفرودی، کاملا متفاوت و یکی از سه نوع «محور فعال خشک با سیستم فنربندی شمش یا لول در جلو و عقب»، «جناغی دوبل مستقل با فنربندی لول در جلو و عقب» یا «ترکیبی از این دو نوع» است. این نوع سیستمهای تعلیق، دارای انعطاف و قابلیت بازی بسیار بیشتری نسبت به سیستم تعلیق خودروهای کراساوور هستند.
تفاوت پنجم این دو نوع خودرو نیز در ارتفاع کف خودرو از سطح زمین است؛ حد فاصل پایینترین نقطه از کف اتاق خودرو و سیستم تعلیق تا سطح زمین بهصورت مستقیم تعیینکننده زوایای حیاتی آفرود (زاویه حمله، زاویه شکست و زاویه فرار) و میزان قابلیت ارتقا تایرهای مورد استفاده در خودروست که در ارائه یک سواری توانمند و مناسب در مسیرهای بیراهه، نقشی بسیار پررنگ ایفا میکنند. این فاصله در کراساوورها، اندکی بالاتر از سواریها است. در نتیجه کراساوورها توان چندانی در ارتقای فنی و عبور از مسیرهای بیراهه سنگین ندارند. در مقابل در خودروهای SUV، ارتفاع کف اتاق خودرو یا سیستم تعلیق با سطح زمین مستقیما بهعنوان یکی از فاکتورهای اساسی در ارزیابیهای تخصصی و تعیین برتری یک مدل بر مدل دیگر است. زیرا یکی از بارزترین فاکتورهای تعیینکننده قابلیتهای آفرودی یک SUVt عدم برخورد آن با ناهمواریهای خشن سطح بیراهههای سنگین است.
البته هستند کراساوورهایی که در یک یا برخی از این پنج شاخص با شاسی بلندهای آفرودی مشترک هستند.
پنج مزیت خودروهای کراساوور
کراساوورها به دلیل بهرهگیری مستقیم از پلتفرم بسیار سادهتر و ارزانتر خودروهای سواری، تا میزان قابل توجهی از هزینههای تحقیقوتوسعه و طراحی میکاهند و در نتیجه قیمت نهایی بسیار کمتری در مقایسه با SUVها دارند.
مزیت دوم کراساووها، ایمنی و پایداری آنها است؛ از آنجا که ابعاد خودرو بهعنوان یک مولفه اساسی در راستای تامین ایمنی سرنشینان ایفای نقش میکند، کراساوورها بهواسطه ابعاد بزرگتر و ارتفاع بیشتر از سواریها، معمولا در تستهای ایمنی موفقتر ظاهر میشوند. این ایمنی در کراساووهای دو دیفرانسیل بهمراتب بالاتر است؛ زیرا به دلیل داشتن کشش بیشتر، در مسیرهای لغزنده بارانی، برفی، گلی و خاکی، پایداری بیشتر و سواری استوارتری نسبت به سواریها ارائه میدهند که در نهایت ایمنی بالاتری به ارمغان میآورد.
هزینههای نگهداری پایینتر نسبت به SUVها، مزیت بعدی کراساوورها است. زیرا سرویسها و قطعات مصرفی آنها مانند خودروهای سواری است و همچنین وزن کمتری نسبت به شاسیبلندها دارند. از این رو، مصرف سوخت آنها نیز از SUVها کمتر است.
مزیت چهارم کراساوورها، کاربری دوگانه آنها است. خودروهای کراساوور با نزدیکی بیشتر به کلاس خودروهای سواری، در مجموع سواری بسیار راحتتر و دلپذیرتری نسبت به یک شاسی بلند عرضه میکنند و درعینحال در مسیرهای بیراهه سبک (نه خشن و سنگین)، همچنان اندکی از تواناییهای فنی یک شاسیبلند را برای استفادههای تفریحی با خود به ارمغان میآورند.
پنجمین مزیت کراساووها را باید نسبت به سواریها عنوان کرد که همان حس تسلط بر مسیر بهواسطه ابعاد و ارتفاع بیشتر خودرو است.
در نتیجه پیش از خرید یک خودرو از کلاس سواری، کراساوور یا شاسیبلند، ابتدا لازم است که نوع کاربری، استفاده روزمره و بودجه نهایی خود را به دقت مورد بررسی قرار دهید تا به هنگام انتخاب، گزینهای را انتخاب کنید که بیشترین هماهنگی و سازگاری را با سلیقه و نوع استفاده شما دارد.