ازجمله محرکهای بالقوه رشد بازار سهام در کوتاهمدت، واگذاری سهام شرکتهای خودروساز و همچنین افزایش سرمایه آنهاست. با اینحال، چنین اقداماتی در صورت تاثیرگذاری، صرفا اثرات کوتاهمدتی خواهند داشت و نمیتوانند تاثیرات بنیادی و بلندمدتی بر بازار ایجاد کند.
ازاینرو ضروری است سیاستهای اقتصادی بهگونهای تدوین شوند که ضمن افزایش شفافیت و کاهش فعالیتهای سوداگرانه، زمینهساز هدایت سرمایهها به سمت فعالیتهای تولیدی و پایدار باشند تا بورس در بلندمدت نیز از رونق برخوردار باشد.
همچنین بهبود وضعیت بازار سرمایه و ارتقای آن نیازمند ایجاد زیرساختهای مناسب برای تعاملات اقتصادی بینالمللی است. بنابراین رفع تحریمها در شکوفایی بازار سهام بسیار موثر است درحالیکه بررسی وضعیت بازار سهام نشان میدهد که با وجود نوسانات و ریسکهای مترتب بر این بازار، در بازههای زمانی ۵ تا ۶ساله و خصوصا در دورههای ۱۰ تا ۱۵ساله، بازدهی آن نسبت به سایر بازارها مطلوبتر بوده است.
یکی از عوامل کلیدی در رشد بازار سرمایه، تکیه بر بخشخصوصی و اجرای واقعی خصوصیسازی است. این فرآیند نباید صرفا بهصورت صوری و تشریفاتی انجام شود.
در این رابطه خصوصیسازی که اخیرا در شرکت ایرانخودرو رخ داد، نمونهای از واگذاری مناسب به بخش خصوصی به حساب میآید. ذکر این نکته نیر ضروری است، قانون اخذ مالیات از داراییهای سرمایهای نیز در مجموع اقدامی موثر تلقی میشود و میتواند گردش سرمایه را از بازارهای غیرمولد کاسته و در عوض، نقدینگی را به سمت بازارهای مولد نظیر سرمایهگذاری در تولید و بازار سرمایه هدایت کند.
سفتهبازان با الزام به پرداخت مالیات در معاملات کوتاهمدت، انگیزه کمتری برای چنین فعالیتهایی خواهند داشت که این امر خود نوعی سیاستگزاری صحیح اقتصادی به حساب میآید. در این راستا، انتظار میرود بخش عمدهای از نقدینگی کلان موجود در کشور، بهویژه سرمایهای که تاکنون در حوزههای غیرمولد جریان داشته، به سمت بازار بورس هدایت شود.
از طرفی همانطور که در بیشتر کشورهای جهان مشاهده میشود، یک نظام مالیاتی کارآمد باید عادلانه و منصفانه باشد. افزون بر این، مالیات نباید صرفا بهعنوان ابزاری برای تامین درآمد دولت در نظر گرفته شود، بلکه ضروری است نقشی تنظیمی و هدایتکننده داشته باشد و سرمایهها را بهسوی تولید، صنعت و زیرساختهای اقتصادی سوق دهد.