به گزارش «اخبار خودرو»، داستان پرماجرای صنعت خودرو پیشاز آنکه به گره بزرگ بازگشت تحریمها برسد، باتوقف 6ماهه ثبتسفارش واردات از سال گذشته و تکانههای بازار ارز در آذرماه سال گذشته آغاز شده بود. بستن سامانه ثبتارش در سال 1396 بهانهای جز ساماندهی بخش واردات خودرو نداشت. بازگشایی این سامانه در دیماه سال گذشته با ابلاغ آییننامه جدید واردات، همزمان شد که افزایش قابلتوجه تعرفهها، چندبرابر شدن تعرفه واردات خودروهای هیبرید و افزایش سقف تعهدات واردکنندگان درخصوص اسقاط خودروهای فرسوده از مهمترین محورهای آن بود.
التهابآفرینی در بازار خودرو در سال جاری نیز با جهش نرخ ارز کلید خورد، جهشی که نخستین واکنش دولت به آن اولویتبندی سهگانه کالاهای وارداتی و ارز تخصیصی به آنها بود که شامل ارز دولتی، ارز نرخ دوم و ارز آزاد میشد. در آن زمان نهتنها واردکنندگان خودرو بلکه خودروسازان و قطعهسازان نیز مجبور شدند ارز مورد نیاز خود برای انجام واردات را از دولت به قیمت4200 تومان تهیه کنند، یعنی همان ارزی که بنا بر بخشنامههای بعدی ملزم به پرداخت مابهالتفاوت نرخ آن با نرخ ارز شدند.
تصمیم بعدی دولت، اعلام ممنوعیت واردات خودرو بود که ثبتسفارشهای قبلی و ترخیص خودروهای موجود در گمرک را نیز تحتشعاع قرار داد. این داستان تا جایی ادامه یافت که نرخ خودروهای خارجی را در بازار با افزایش 150درصدی مواجه کرد و حتی قیمت پراید را به بیشاز 40میلیونتومان رساند. بااینحال، هنوز هم اصرار بر دپوی 25هزار خودرو در گمرک وجود دارد و ترخیص قطعات و مواد اولیه تولید خودرو نیز منوط به پرداخت مابهالتفاوت ارزی یا ارائه تعهد برای پرداخت آن است، درحالیکه باتوجه به حذف ارز دولتی و جهش قیمتها، واردکنندگان یا تولیدکنندگان در صورت پرداخت این مابهالتفاوت دیگر سرمایه کافی برای ادامه فعالیت تولیدی و تجاری خود و قدرت جایگزینی خودروها، قطعات و مواد اولیه وارداتی جدید را نخواهند داشت.
مهدی دادفر، دبیر انجمن خودروسازان بیشتر از آنکه شرایط فعلی را ماحصل تحریمها یا عملکرد وزرای اقتصادی دولت بداند، آن را نتیجه عملکرد افراد سطوح میانی وزارتخانهها، سازمانهای دولتی و مدیرانی برمیشمرد که عمدتا از دولتهای پیشین در بدنه دستگاهها باقی ماندهاند.
به عقیده برخی کارشناسان شرایط فعلی صنعت و بازار خودرو کشور بیشاز آنکه حاصل خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای ناجوانمردانه این کشور علیه ایران باشد، ناشیاز خودتحریمیها و تصمیمات کلان نادرستی است که با هدف مدیریت منابع ارزی کشور گرفته شده است. نظر شما در این خصوص چیست؟
انتقادات بسیاری درباره وضع و تصویب مقررات ناگهانی در حوزههای تجارت و تولید مطرح شده است. برخی کارشناسان میپرسند چرا چنین تصمیمات مهمی بدون اخذ نظر مشورتی از فعالان اقتصادی گرفته شده و چرا به اندازه کافی روی بخشنامههای ابلاغشده از سوی معاوناول رئیسجمهور کار کارشناسی نشده است؟ در این میان برخی وزیران نیز به سهلانگاری متهم شدهاند و بیمسئولیتی برخی معاونان وزرا نیز هدفمند عنوان شده است که دلیل آن عدم شفافیت در ابلاغ بخشنامههای متناقض و بروکراسی پیچیده و مصنوعی ایجادشده توسط برخی ناراضیان از نظارت دستگاههای نظارتی است که در ظاهری اصلاحطلبانه و همراه با دولت ضمن تکیه بر صندلی ادارات دولتی، پیچیدگی انجام امور را دوچندان میکنند.
اما آیا بهراستی دولت و تیم سیاستگذار رئیسجمهور منتخب در انجام وظایفشان نسبتبه مردم کوتاهی میکنند که این سردرگمی و بلاتکلیفی در ادارات و سازمانها برای فعالان اقتصادی و درنهایت مردم ایجاد شده است؟ آیا دولت و همراهان اقتصادی رئیسجمهور توان تحلیل و یابش راهحل بهینه را ندارند؟ در پاسخ باید گفت عواملی فراتر یا بهتر بگوییم فروتر از این موارد منجربه افزایش پیچیدگیهای فعالیتهای اقتصادی، تولیدی و تجاری شدهاند.
آیا منظور شما این است افزایش پیچیدگیهای فعالیتهای اقتصادی، تولیدی و تجاری بیشاز آنکه به تصمیمات وزرا و مدیران ارشد وزراتخانهها برگردد، ناشیاز عملکرد مدیران میانی و سنگاندازیهایی است که در سطوح پایینتر دستگاهها انجام میشود؟
با کمی دقت و نگاه کارشناسانه کاملا مشخص میشود دولت دوازدهم گرفتار برخی ملوانان خبرهای شده است که کاربلدند و به هرطرف که باد وزیدن بگیرد، بادبانها را میچرخانند. از این افراد در وزارتخانهها و ادارات دولتی کم نیستند و اغلب نیز در دولتها حاضرند و خود را تشنه خدمت نشان میدهند، آن هم با ظاهری بیطرف و ژست تکنوکرات. افتخار این افراد سوابق درازمدت است و مدعی خبرگی و کاربلدی هم هستند اما اگر عملکرد آنها را زیر ذرهبین ببریم و بادقت که نگاه کنیم، ماحصل فعالیت این افراد اعماز نظرات، دستورها و بخشنامههایی که صادر کردهاند، نهتنها مردم را به خیرشان امیدوار نمیکند بلکه همه هراسناک از گزند آنان هستند. مجموع فعالیتهای بهظاهر افتخارآمیز برخی مدیران، محصولی جز افزایش سردرگمی مردم و گرهفکنی در کار فعالان اقتصادی نداشته است. زیرا این افراد هر روز را بدتر و معاندانهتر از دیروز رقم زدهاند.
بهگفته فعالان بخشهای دیگر اقتصادی ازجمله سازندگان تجهیزات صنایع نفت و نیرو، از اینگونه افراد در سطوح میانی وزارتخانه دیگر نیز یافت میشود و همینها هستند که در برابر رشد صنعتگران داخلی و ارتقای توان رقابتی آنها مقاومت میکنند. اما سوال اینجاست چرا چنین افرادی در بدنه دولتها همچنان به کار گرفته میشوند؟
این تلهای است که تمام دولتها گرفتار آن میشوند. زیرا این افراد در یک دولت بهعنوان اپوزیسیون، اشکالتراشی و پشتهماندازی میکنند و در دولتی دیگر با ظاهر یک کارشناس خبره و رفیق با ایجاد پیچیدگی، کمکاری و اهمال در انجام وظایف به ایجاد نارضایتی دامن میزنند.
شاید بتوان عاقبت بدفرجام دولتهای مختلف را از دیدگاه مردم در حضور عناصری به ظاهر غیرسیاسی و تکنوکرات جستوجو کرد که حضورشان در تمام دولتها به هر شکل لازم و عملکردشان به هر شکل منجر به برهمریختگی و پیچیدگی در انجام امور شده است.پ
درهرحال نمیتوان نقش عوامل بینالمللی و تحریمها را نیز در شرایط فعلی نادیده گرفت...
بله؛ در این میان بدعهدی دشمنان قسمخورده خارجی نیز نقش مهمی دارد، دشمنانی که دولت امید را با وعده افزایش سطح امنیت اقتصادی در سایه تعامل با کشورهای جهان و افزایش رفاهعمومی به پای میز مذاکره بردند.
همچنین کینه دشمنان دوستنما که در ابتدای صحبت اشاره کردیم و آنانی که از بُنِ جان، سرنای شادمانی شکست سیاستهای اتخاذی این دولت را سر میدهند. اگر بیمی از نهیب مقتدرانه و دست حمایت پدرانه مقام معظمرهبری و سخن صریح ایشان در باب حمایت از دولت و رئیسجمهور منتخب وجود نداشت، یقینا تاکنون رئیس دولت و وزرایش بیشاز این تحت فشار قرار میگرفتند. ضمن اینکه اگر این دولت گرفتار برخی بدعهدیها نبود، اکنون مردم نیز میوه تلاشها و زحمات آن را چشیده بودند.
فارغاز اینکه چه عواملی در ایجاد و تشدید شرایط فعلی حاکمبر صنعت و بازار خودرو نقش داشتهاند، به نظر شما چه راهکارهایی برای برونرفت از این شرایط وجود دارد؟
بهنظر من پیشاز اینکه اقدامات گروههای مورد اشاره در بدنه دولت به نابهسامانی بیشتر اوضاع منجر شود، بزرگان دولت تدبیر و امید و نهادهای نظارتی و امنیتی باید با فوریت مروری اساسی بر کارآیی و کارنامه برخی افراد و اشخاص در بدنه دولت داشته باشند و ماحصل عملکرد آنها را مورد ارزیابی قرار دهند.
هرچند دولت دوازدهم با نظر به جمیع مصالح و قوانین تلاش کرد همچون دولتهای قبل از خود، دست به اقدام تصفیه سازمانی و وزارتی نزند اما همین اقدام، تلهای بود برای بهوجود آوردن بدنامی پنهان و اهمال در خدمت به مردم برای دولت امید و نوشتن تمام کاستیهای ساختاری و نهادینهشده به پای دولت فعلی، دولتی که بهرغم چالشهای خارجی سخت و بیمهری داخلی سهمگین، هنوز هم در تلاش است تا بتواند بهینهترین اقدام را برای بهروزی مردم رقم بزند، دولتی که هم حریم مجلس میشناسد و هم احترام رهبری را و همچنان ایستاده است تا فضای بیاطمینانی حاصل از عملکرد دوستان ناآگاه را به فضای اطمینان و اتکا به دولت تدبیر تغییر دهد.
از این رو، امیدوارم رئیسجمهور محترم از همه کسانی که مسئول تنظیم اقتصاد، تجارت و تولید بودند اما آن را منهدم کردند، بخواهد که از لوکوموتیو دولت دور باشند تا این قطار بتواند به سر منزل مقصود برسد. کما اینکه از ابتدا باید این مهم واقع میشد تا امروز وضعیت بازار ارز و تولید و تجارت به شکلی دیگر نزد مردمان نمایان شود.